کد خبر: ۸۶۶۱۶
تاریخ انتشار: ۱۵ تير ۱۳۹۵ - ۱۹:۲۰
حجاب از منظر قرآن ،احادیث و ادیان الهی
به گزارش تنویر ،

یا أََیُّهَاالنَّبِیِّ قُل لِأَزواجِکَ وَبَناتِکَم نِسإ المؤُمنیِنَ یُدنینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلابَیِبِهنَّ ذلِکَ أَدنی یُعرِفنَ فَلا یُؤذَینَ وَکانَ اللهُ غَفُورا رَحیماً؛ای پیامبر به به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو (هنگام خروج از منزل) چادرهای مشکی خود را بپوشند. این کار برای اینکه (عفت و پاکدامنی )شناخته شوند و مورد آزار و اذیت (افراد لاابالی و هرزه) قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا کنون خطا و کوتاهی در زمینه عدم رعایت حجاب از آنها سرزده است ) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.(سوره احزاب، آیه ۵۹)

لزوم پوشیدگی زن در برابرمرد بیگانه یکی از مسائل مهم اسلامی است. درخود قرآن کریم درباره این مطلب تصریح شده است. علی هذا در اصل مطلب از جنبه اسلامی نمی‌توان تردید کرد. پوشیدن زن خود را از مرد بیگانه یکی ازمظاهر لزوم حریم میان مردان و زنان اجنبی است، همچنانکه عدم جواز خلوت میان اجنبی و اخبیّه یکی دیگر از مظاهر آن است.(مرتضی مطهری،۱۳۷۹، ص۱۵)


مسئله حجاب و پوشش در جامعه

به طور عام و پوشش بانوان به طور خاص ساحت ها و قلمروهای متفاوتی برای بررسی دارد که بحث درباره ی هر یک از آنها می تواند مفید باشد،اما در این میان یک واقعیت تلخ را نباید از نظر دور داشت که تغییرات ناگهانی و چشم آزار در مورد عدم رعایت حجاب درسال های اخیر از نوعی آشفتگی تئوریک خبر می دهد که جامعه ما با آن دست به گریبان است.(حسین مهدی زاده۱۳۸۷،ص۱۳) لباس پوشیدن،شأنی از شئون انسان است و پدیده ای است که تقریباً به اندازه طول تاریخ بشر سابقه و به قدر پهنه جغرافیای امروزین زمین، گسترش دارد. این پدیده با خصوصیات مختلف فردی و اجتماعی انسان در ارتباط است و می توان آن را از دیدگاه های مختلفی از قبیل روانشناسی، اخلاق، اقتصاد، جامعه شناسی، مذهب، قانون، تاریخ و جغرافیا مورد مطالعه قرار داد. از مجموع تحقیقاتی که به عمل آمده، مسلم شده که لباس دست کم پاسخگوی سه نیاز آدمی است، یکی اینکه او را از سرما و گرما و برف و باران حفظ می‌کند، دیگر اینکه در جهت حفظ عفت و شرم به او کمک می‌کند، و بالاخره به او آراستگی و زیبایی وقار می بخشد.

لباس آدمی را می توان از یک لحاظ به مسکن او تشبیه کرد. لباس را نیز می توان به تعبیری "خانه" و درست تر بگوییم "خانه اول" هر کس دانست. لباس خانه اختصاصی تر انسان است، چون هر فرد نخست در لباس خود سکونت دارد و بعد درخانه اش، و از این قرار است که می توان گفت،همه ما به جهت لباسی که بر تن داریم،خانه بدوشیم.(غلامعلی حداد عادل،۱۳۷۶،ص۵-۶)

مسأله حجاب که یک دستور دینی است از مسائل مهم و کلیدی جامعه ماست و با بسیاری از مسائل پیوند خورده و دارای ابعاد سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی شده است. این مسأله از آن جهت که خطابش با زنان است، به نیمی از جمعیت جامعه مربوط است و از آن جهت که تنظیم روابط زن و مرد نقش دارد، به همه افراد جامعه مربوط می‌شود. این حکم الهی که به زن دستور می دهد در برخورد با مرد و در پوشش خود حدودی را رعایت کند، همواره به‌عنوان یک مسأله جنجالی و پرهیاهو در بین طرفداران و مخالفین حجاب در داخل و خارج از کشور مطرح بوده است. (محمد شجاعی،۱۳۷۶،ص۱۱)

دعوت به عفاف، دعوت به اسلام راستین و بشارتی است که به کمال یا بی کمال به سوی خدای زیبای یگانه. و "گل عفاف، در بوستان حجاب می روید" و روشن است که امر به عفاف، امر به معروف است. عفّت و پوشش اسلامی از مصادیق بارز وعظیم اسلام مجسّمی است که ما را به سحر رهایی بخش توحید، نوید می دهد؛و پوشش اسلامی، حرمی است از ستر و عفاف که گوهر آسمانی انسانیت را در حریم خود پاس میدارد.

پس براین باوریم که "حجاب" مصونیت است نه محدودیت. بدیهی است خداوند تبارک و تعالی،انسان پاکدامن با شرم حیا و پرهیزکار را دوست دارد؛ و این خوی آزادگان و شیوه نیکان است که تاج پاکدامنی بر سر نَهَد. (مهدی نصیریان،۱۳۸۸،ص ۲۷)


مفهوم حجاب کلمه حجاب از نظر لغت
مترادف واژه عربی ستر است که به معنای پوشین،پوشش،حائل،پرده،حاجب و مانع است. ابن درید می‌گوید:"حجبت الشیء...اذاسترته، و الحجاب: السّتر...، احتجبت الشمس فی السحاب اذا تستترت فیه. حجاب پوششی است که روی شیء را فرا می گیرد و حجاب یعنی پرده...، زمانی که خورشید در ابر فرو می رود". در دستوری که امیر المؤمنین (علیه السلام) به مالک اشتر نوشته است می فرماید: "فلا تطولن احتجابک عن رعتیک" یعنی در میان مردم باش کمتر خود را در اندرون خانه از مردم پنهان کن. حاجب و دربان تو را از مردم جدا نکند بلکه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار ده.استعمال کلمه "حجاب" در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدید است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها کلمه "ستر" به معنای پوشش به کار رفته است. مراد ما از معنای اصلاحی حجاب،پوشش اسلامی است و معنای پوشش اسلامی بر اساس آنچه از متون اسلامی مثل قرآن و احادیث استفاده می‌گردد این است که بانوان هنگام مواجعه و معاشرت با افراد نامحرم بدن خود را بپوشانند و به جلوه گری و خودنمایی نیز نپردازند.

بنابراین، حجاب به معنای پوشش اسلامی بانوان دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است، بُعد ایجابی آن وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن حرام بودن خودنمایی در مواجعه با نامحرم است و این دو بُعد باید درکنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود.( حسین مهدی زاده،۱۳۸۷،ص۲۳-۲۴)

شهید مطهری در این باره می فرماید استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن اصطلاح نسبتاً جدیدی است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها کلمه ستر که به معنی پوشش است به کار می رفته است. پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد. آیاتی که در این باره هست چه در سوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب حدود پوشش و تماس های زن و مرد را ذکر کرده است بدون آن که کلمه حجاب را به کار برده باشد. آیه ای که در آن کلمه حجاب به کار رفته است مربوط است به زنان پیغمبر اسلام. شکی نیست که حجاب در این اندازه یکی از احکام مشترک ادیان ابراهیمی و از احکام ضروری اسلام است.(مهسا شریفی،۱۳۹۰،ص۸-۹). 


انواع حجاب

حجاب تحمیلی: مقصود از حجاب تحمیلی،حجابی است که از سوی دیگران به شخص تحمیل می‌گردد و خود فرد اعتقادی به آن ندارد به طوری که با کم شدن یا برداشته شدن فشارهای روحی و اعتقادی به آن ندارد به طوری که با کم شدن یا برداشته شدن فشارهای روحی و اجتماعی فرد خود را از پای بندی به آن آزاد می داند مثل برخی از دختران که با خارج شدن از در مدرسه یا دانشگاه چادر خود را بر می دارند و داخل کیف قرار می دهند.

حجاب تقلیدی: حجاب آن شخصی است که با تقلید از خانواده و اطرافیان به طور اجمالی و سربسته ارزش های سنتی خانواده یا اجتماع را در درباره ی حجاب پذیرفته است، ولی هنوز وارد حوزه تعقل و استدلال نشده است و برای نحوه حجاب و پوشش خود دلیل و برهانی ندارد.

حجاب مصلحتی: حجاب کسی است که به دلیل مبانی فکری و عقیدتی یا ذوقی و سلیقه ای خود اعتقادی به حجاب ندارد، ولی در عین حجاب را رعایت می‌کند، زیرا معتقد است که صحیح نیست به ارزش های مورد قبول و پذیرفته شده جامعه  بی اعتنایی شود، چون رعایت مصالح اجتماعی بر نظرات و سلایق شخصی مقدم است.

حجاب تعقّلی: حجاب فردی است که به مدد فکر،اندیشه و عقل ورزی به حجاب و پوشش روی آورده و خود را به آن پای بند و ملتزم ساخته است و استدلال های محکم عقلی برای انتخاب خود دارد. علم وآگاهی و سرافرازی،ویژگی بارز چنین حجابی است.

حجاب تعبّدی: حجاب انسانی است که ابتدا وارد رواق و حوزه خرد و عقل شده و به مرحله "حجاب تعقلی" نایل آمده و آنگاه به دلیل پذیرش عبودیت حق تعالی،خویش را به شرف حجاب کامل اسلامی آراسته است تا شرط بندگی به جا آورده باشد. دست یافتن به حجاب تعبدی،بدون گذر از حجاب تعقلی معمولاً میسر نیست،زیرا تعبد بدون پشتوانه تعقل چیزی جز نوعی تقلید نخواهد بود. مهم ترین و بارزترین ویژگی حجاب تعبدی، عشق ورزیدن به حجاب اسلامی و پافشاری برآن است.


برخی حجاب ها و پوشش های معنوی انسان

۱/نگاهی به حجاب و پوشش معنوی - تقوا

قرآن مجید می فرماید. إنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللهِ أَتقاکُم؛ گرامی ترین شما نزدخداوند با تقواترین شماست. تقوا که معنای تسلط برخویش و خود کنترلی و خود مهاری است یکی از عالی ترین اهداف تربیتی اسلام شمرده می‌شود، به گونه ای که می توان گفت یکی از اساسی ترین مفاهیم و آموزه های تربیتی اسلام ایجاد تقوا در متربی است تا متربی بتواند با مبارزه با نفس بدخواه خود آن را مهار و کنترل نماید و نفس را در راه اطاعت خدا به کار گیرد.علاوه بر این تقوا و مهار کردن خود و مدیریت نفس یکی از اساسی ترین مفاهیم اخلاقی است که بعدها مورد  توجه روان شناسان قرار گرفت. خواست های نفس به دو شکل "گرایش" و "گریز" تجلی پیدا می‌کند؛ یعنی گاهی نفس به چیزی علاقمند می‌شود
و آن را طلب می‌کند و گاهی از چیزی متنفر می‌شود و آن را رد می‌کند. خداوند متعال می فرماید: و عَسی أَتَکرَهُوا شیاً وَ هُوَ خَیرٌ لَکُم و عَسی أَن تُحِبّوا شیاً وَهُوَ شَرٌّ لَکُم؛ و چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید که خیر شما درآن باشد و چه بسا چیزی را خوش داشته باشید که برای شما شر باشد.

بنابراین، عدم سازگاری خواست نفس با مصلحت انسان، ضرورت و لزوم مدیریت و کنترل نفس را اثبات می نماید که در فرهنگ قرآن و حدیث از آن به "تقوا" تعبیر می‌شود. تقوا مفهوم عامی است که همه عوامل کنترل نفس مثل خوف، صبر،عفت و حیا و... را شامل می‌شود. 

 

2.نگاهی به حجاب و پوشش معنوی - عفّت

تقوا و خود نگهداری اگر در قلمرو و شهوات و خواسته های نفسانی باشد، عفت نامیده می‌شود. و عفت یعنی به وجود آمدن حالت نفسانی که به وسیله آن خواهش ها و تمایلات به کنترل شخص در آید به گونه ای که انسان به سوی حرام گرایش پیدا نکند و اجازه ندهد تا هیجان های مربوط به تمایلات در هر زمان  و مکانی که می خواهند تخلیه شوند، بلکه انسان با کنترل خود آنها را در مسیر صحیح به جریان اندازد. این تعریف عفت، عام است و شامل انواع مختلف می‌شود که عبارتند از: عفت دراندیشه، عفت درگفتار وعفت در رفتار.

می توان گفت عفت ورزی بانوان به‌ویژه از طریق رعایت حجاب و پوشش به معنای جامع و گسترده آن نقش مهم تری در سلامت جامعه دارد.

 

3.نگاهی به حجاب و پوشش معنوی- حیا

حیا و شرم عبارت است از مهار کردن نفس از فعل و کار قبیح و زشت به خاطر حضور و نظارت ناظری که مورد احترام شخص حیا کننده است. نکته ظریف و در عین حال اساس در بحث حیا این است که مسئله جنسیت ،پوشیدگی، برهنگی و ضوابط حاکم بر آن را نباید یکسره از لحاظ مصالح زندگی اجتماعی فرد بررسی کرد و نباید به دنیای بیرون و جامعه ی پیرامون آدمی اندیشید،بلکه باید به اهمیت احساس شرم و حیا به‌عنوان یک خصلت ذاتی و درونی او نیز توجه کرد، چون حیا و شرم یکی از صفات مخصوص انسان است.

پروفسور اسوالد شوارتز طبیب و روان شناس اتریشی در اشاره به همین نکته می نویسد: علاوه بر مردم شناسی،تجزیه و تحلیل روان شناسی نیز ثابت می‌کند که احساس شرم یکی از صفات عمده ی نوع بشر است. هیچ قبیله  اولیه ای هر قدر هم بدوی بوده باشد، شناخته نشده که از خود شرم بروز ندهد. حمایت وظیفه ی مخصوصی است که بر عهده شرم گذارده شده است.... شرم احتیاج به حمایت دارد تا اینکه نه قراردادهای تمدن، بلکه لطیف ترین ارکان سرشت انسانی را حفظ کند. بعد از جنس که اصل و هسته است،شرم از کل شخصیت ما نه در شکل منحط آن مثل خود پرستی بلکه در معنای صحیح " قدر خودشناسی" حمایت می کند. (حسین مهدی زاده،۱۳۸۷،ص۲۵-۳۴)


حجاب در قرآن

۱/واژه حجاب در قرآن

واژه حجاب در قرآن کریم هفت بار آمده است و معنا و مفهوم کلی آن چیزی است که مانع دیده شدن چیز دیگر می‌شود و این معنا متناسب با معنای لغوی ذکر شده برای این واژه است.البته،مراد از مانع در برخی آیات مانع مادی و در بعضی آیات مانع معنوی است. اکنون به آیاتی که واژه حجاب در آنها به کار رفته به طور اجمالی اشاره می‌کنیم:

الف. فَقالَ إنّی أّحبَبتُ حُبَّ الخَیرِعَنذُکرُرَبّی حَتّی تَوارَت بِاالحِجاب؛ گفت من این اسبان را به خاطر پروردگارم دوست دارم تا آنکه آفتاب در پرده پنهان شد.در آیه فوق مراد از "توارت باالحجاب" پنهان شدن آفتاب است. پس مقصود از حجاب در این آیه مانع مادی است.

ب. وَبَینَهُما حِجابً؛ و در میان آن دو [بهشتیان و دوزخیان ] حجابی است.مراد از حجاب در این آیه را نیز می توان حایل مادی و محسوس در نظر گرفت که مانع دیدن می‌شود.

ج. وَ ما کانَ لِِبَشَر أَن یکَلمِّهَ واللهُ إِلّا وَحَیاً أَومِن وَرإِ حِجاب؛ و شایسته هیچ انسانی نیست که خدا با او سخن گوید مگر از راه وحی یا از پشت حجاب. چون دیدن خداوند باری تعالی به طور حسی ممکن نیست مجازاً از آن به مکالمه از پشت پرده تعبیر شده است. پس،مراد از حجاب در این آیه مانع معنوی است. حجاب عملی صالح است- عمل صالح متلازم با ایمان است و حجاب متلازم با ایمان است.(محسن دهقانی،۱۳۸۶،ص۸۹)

کسی که حجاب را انتخاب می کند مهارت تصمیم گیری و مدیریت احساس را در خود فعال نموده و زمینه تمرکز فکری و روحی لازم برای رشد و پیشرفت همه جانبه را ایجاد کرده است. ابزار اصلی موفقیت در زندگی،تمرکز و مهارت تصمیم گیری است.حجاب،یکی از ابزارها برای به فعلیت درآوردن استعدادهای مختلف نهفته در وجود یک زن و از کلیدهای موفقیت در زندگی است. (کارگاه آموزشی نگرش دیگر به حجاب،۱۳۸۹،ص۸)


۲/ مفهوم حجاب و پوشش اسلامی در قرآن

الف. یا نِسائَ النَّبِیِّ لَستُنَّ کَأَحَد مِنَ النِّساءِ إِنِ اَتَّقَیتُنَّ فَلا تَخضَعنَ بِالقَولِ فَیَطمَعَ الّذی فی قَلبِه مَرَضً وَ قُلنَ قوَلاً مَعروُفاَ لِیُذهبُ عَنکُمُ الرِّجسَ أَهلی البَیتِ وَ یُطَهِّرکُم تاهیراً؛ ای همسران پیامبر شما همچون یکی از زنان معمولی نیستید اگر تقواپیشه کنید،پس به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید و در خانه های خود بمانید و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید و نماز را بر پا دارید و زکات را بپردازید و خدا و رسولش را اطاعت کنید خداوند فقط می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.(حسین مهدی زاده،۱۳۸۷،ص۴۶-۴۹)

مسئله حجاب در دو سوره از سوره های قرآن مطرح شده است. ابتدا این نکته به طور اجمال در سوره احزاب آیه ۵۹ مطرح شده، وپس با تفصیل بیشتر در سوره نور آمده است. در شأن نزول آیه ۳۰ سوره نور " قل للمؤمنین یغضوا من أبصارهم و یحفظوا فروجهم... " جناب کلینی به سند خویش از سعد اسکاف نقل می‌کند که امام باقر (علیه السلام) فرمود: جوانی از جماعت انصار در شهر با زنی روبه رو شد. در آن زمان زنان پوشش سرخود را پشت گوش های خود می انداختند [ درنتیجه، بناگوش گردن ایشان هویدا بود.]وقتی زن از کنار وی گذشت جوان سر را به عقب برگرداند و هم چنان که راه می رفت وی را نظاره می کرد و وارد کوچه ای شد و در حالی که به پشت سر خود نگاه می کرد به راه خود ادامه داد که صورتش به استخوان یا تکه شیشه ای که از دیوار بیرون زده بود. برخورد کرد و شکست. وقتی آن زن از نظرش محو شد نگاه کرد و دید که بدن و لباسش خونین شده [به خود آمد]و گفت به خدا سوگند خدمت رسول خدا می رسم و او را از این مسئله خبردار می‌کنم.پس خدمت رسول خدا شرفیاب شد. پیامبر از حال وی جویا شد و او جریان را به اطلاع آن جناب رساند. پس جبرئیل نازل شد و این آیه را اورد: قل للمؤمونین یغضّو من أبصارهم و و یحفظوا فروجهم ذلک أزکی لهم إنّالله خبیرٌ بما یصنعون. سیوطی نیز این شأن نزول را به نقل از ابن مردودیه از امام علی (علیه السلام) نقل کرده است. از این شأن نزول می توان استنباط کرد که اولین آیاتی که در تشریع حجاب و بیان محدوده نظر نازل شده، همین آیات سوره نور است. وَلَا یَبدیِنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنهَا؛ وزینت خود جز آنچه قهراَ ظاهر می‌شود، بربیگانه آشکار نسازند.(مصطفی عباسی مقدم،سلیمان عباسی،۱۳۹۰،ص۱۸)

سیوطی (۸۴۹-۹۱۱ق) نیز به سند خود از ام سلمه نقل می‌کند که بعد از نزول آیه "یدنین علیهم من جلابیهن" زنان انصار از منازلشان با پوششهای مشکی خارج می شدند به گونه
ای که به نظر می رسید بر سر ایشان کلاغی نشسته است. به گفته سیوطی این گزارش ذیل آیه "ولیضربن بخمرهن" از سوره نور نیز در جوامع روایی متعددی نقل شده است. درکلام دیگری آمده است که نزد عایشه از برتری زنان قریش سخن به میان آمد وگفت زنان قریش صاحبان فضیلت اند اما به خدا قسم من در پای بندی به کتاب خدا و ایمان به قرآن کسی را بر تر از زنان انصار ندیدم. وقتی آیه "ولیضربنّ بخمرهنّ علی جیوبهنّ" نازل شد و مردان این آیه را در خانه ها بر زنان خود خواندند، بعد از آن هر یک از آن زنان با لباس خود، سر وکناره های صورتش را می پوشاند. آنان وقتی صبح پشت سر رسول خدا به نماز ایستادند سر و گردن خود پوشانده بودند به گونه ای که خیال می کردی بر سر آنها کلاغ نشسته است. از آنچه گذشت معلوم می‌شود که برداشت مردم از این آیات، ضروری تجدید نظر در چگونگی حضور زنان در اجتماع و بین نامحرمان بود. فقها و مفسران نیز مفاد این آیات را وجوب پوشش خاص برای زنان در برابر مردان نامحرم دانسته اند. بنابراین حجاب با ایمان به خدا گره خورده است و بی حجابی در بی ایمانی خلاصه میگردد.(مهسا شریفی، ۱۳۹۰،ص۲۶-۳۷)

 

اصل فلسفه حجاب

۱/آرامش روانی

نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بند و بار هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی و یک فراست اشباع نشدنی در می آورد. غریزه جنسی غریزه ای نیرومند، عمیق "دریا صفت" است، هر چه بیشتر اطاعت شود سرکش تر می‌گردد، همچون آتش که هرچه به آن بیشتر خوراک بدهند شعله ورتر می‌شود. اسلام تدابیری برای تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است و در این زمینه، هم برای زنان و هم برای مردان تکلیف معین کرده است. یک وظیفه مشترک که برای زن و مرد هردو مقرر فرموده مربوط به نگاه کردن است: قل للمومنین یغضّوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم... قل للمومنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن. خلاص این دستور این است که زن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند، نباید چشم چرانی کننده، نباید نگاه های مملو از شهوت به یکدیگر بدوزند، نباید به قصد لذت بردن به یکدیگر نگاه کنند. یک وظیفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن این است که بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع به جلوه گری و دلربایی نپردازند، به هیچ وجه و هیچ صورت و با هیچ شکل و رنگ بهانه ای کاری نکنند که موجبات تحریک مردان بیگانه را فراهم کنند. روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است. اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس ارام می گیرد. همان طور که بشر – اعم از مرد و زن در ناحیه ثروت و مقام از تصاحب ثروت و از تملک جاه و مقام سیر نمی شود و اشباع نمی گردد، در ناحیه جنسی نیز چنین است. علت اینکه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است این است که میل به خودنمایی و خود آرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شکار است و زن شکارچی، این زن است که به حکم طبیعت خاص خود می خواهد دلبری کند و مرد دلباخته و در دام علاقه به خود اسیر سازد. لهذا انحراف تبرّج و برهنگی از انحرافهای مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برابر آنان مقرر گردیده است.

 

2.استحکام پیوند خانواده

شک نیست که هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمیت رابطه زوجین گردد برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداکثر کوشش مبذول شود،و بالعکس هرچیزی که باعث سستی روابط زوجین و دلسردی آنان گردد. به حال زندگی خانوادگی زیانمند است و باید با آن مبارزه کرد. اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانودگی و در کادر ازدواج مشروع،پیوند زن و شوهری را محکم می سازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر می‌شود. فلسفه پوشش و منع کامیابی جنسی ازغیر همسر مشروع،از نظر اجتماع خانوادگی این است که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت کردن او به شمار برود؛ در حالی که در سیستم آزادی کامیابی،همسر قانونی از لحاظ روانی یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار می رود و در نتیجه کانون خانوادگی بر اساس دشمنی و نفرت پایه گذاری می‌شود (مرتضی مطهری،۱۳۷۹،ص۷۷-۸۱)

خانواده بهترین محیطی است که زن و مرد پیوسته یکدیگر را در پیمودن مسیر کمال به تسخیر می آورند. خانواده بهترین محیط برای  شکل گیری شخصیت فرزند است خانواده به فرزند می آموزد که چگونه ارتباط برقرار کند، هماهنگی کند، تأثیر بگذارد و تأثیر پذیرد.خانواده در انتقال ارزشها به نسل اینده بیشترین نقش را ایفا می‌کند و زمینه ساز سلامت اخلاقی فرزند است. جایگاه رفیع خانواده در نگرش اسلامی موجب شده است که به‌عنوان مهمترین بنیان اجتماعی مورد توجه خاص قرار گیرد و منافع خانواده در قیاس
با دیگر نهادها به طور ویژه مورد عنایت باشد.(محمدرضا زیبایی نژاد،محمدتقی سبحانی،۱۳۸۳،ص۸۳-۸۴)


۳/استواری اجتماع

کشانیدن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف می‌کند. برعکس آنچه که مخالفین حجاب خرده گیری  کرده اند و گفتند: "حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است". بی حجابی و ترویج روابط آزاد جنسی موجب فلج کردن نیروی اجتماع است. آنچه موجب فلج کردن نیروی زن و حبس استعداد های اوست حجاب به صورت زندانی کردن زن و محروم ساختن او از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است و در اسلام چنین چیزی وجود ندارد. اسلام نه می‌گوید که زن از خانه بیرون نرود و نه می‌گوید حق تحصیل علم و دانش ندارد- بلکه علم و دانش را فریضه مشترک زن و مرد دانسته است و نه فعالیت اقتصادی خاصی را برای زن تحریم می‌کند. اسلام هرگز نمی خواهد زن بیکار و بیعار بنشیند و وجودی عاطل و باطل بارآید. پوشانیدن بدن به استثنای وجه و کفّین مانع هیچ گونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست. آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده کردن محیط کار به لذت جوییهای شهوانی است.


۴/ارزش و احترام زن

قبلاَ گفتیم که مرد به طور قطع از نظر جسمانی برزن تفوّق دارد. از نظر مغز و فکر نیز تفوّق مرد لااقل قابل بحث است. زن در این دو وجهه در برابر مرد و قدرت مقاومت ندارد، ولی زن از طریق عاطفی و قلبی همیشه تفوّق خود را بر مرد ثابت کرده است. حریم نگه داشتن زن میان خود و مرد یکی از وسائل مرموزی بوده است که زن برای حفظ مقام و موقع خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است. اسلام زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند. اسلام مخصوصاً تأکید کرده است که زن هر اندازه متین تر و باوقارتر و عفیف تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد به احترامش افزود می‌شود.

بعداَدر تفسیر آیات سوره احزاب خواهیم دید که قرآن کریم پس از آنکه توصیف می‌کند زنان خود را بپوشانند می فرماید: "ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین" یعنی این کار برای اینکه به عفاف شناخته شوندو معلوم شود خود را در اختیار مردان قرار نمی دهند بهتر است و در نتیجه دورباشی و حشمت آنها مانع مزاحمت افراد سبکسر می‌گردد.(مرتضی مطهری،۱۳۷۹،ص۷۷-۸۷) 

رشد شخصیت انسانی زنان در همه ابعاد و به طور متوازن و هماهنگ مستلزم آن است که توجه از ظاهر زن و نمایش آن به دیگر قابلیت ها و توانایی های او به‌عنوان یک انسان معطوف شود؛ چیزی که با پوشش مناسب به‌عنوان کارآمدترین شیوه و راهکار قابل تأمین و دستیابی است پوشش اسلامی زمینه را برای بروز استعداد و توانایی های ذاتی زنان فراهم می‌کند و از این راه او را به‌عنوان انسانی ترکیب یافته از استعداد ها و امکانات مختلف و نه صرفاً فیزیک بدنی و زیابیی ظاهری مطرح می سازد. (حمید یرخندان،۱۳۸۷،ص۹۸-۹۹)


آثار حجاب

۱/تأثیر حجاب در آزادی  فکری و معنوی: قانون الهی حجاب نیز مانند بسیاری از قوانین ضروری و لازم فردی و اجتماعی دیگر است که سلامت روحی و اخلاقی فرد در جامعه و مشروطه به رعایت آن می باشدو چون نمی توان قوانین فردی و اجتماعی را مخالف آزادی قلمداد کرد. اساساً در فرهنگ اسلامی آزادی واقعی و حقیقی مشروط به کنار گذاشتن هوا و هوس های نفسانی است.

۲/ تأثیر حجاب در سلامت روحی: بانوانی که از سلامت روحی و روانی برخوردارند درخود کمبودی احساس نمی کنند و درنتیجه تمایلی نیز به جلب توجه دیگران ندارند، ولی زنانی که دارای عقده حقارت هستند با نمایش زینت ها و زیبایی ها و استفاده کردن از لباس ها ورنگارنگ و جذّاب در بیرون منزل و در مواجعه با نامحرم می کوشند تا احساس حقارت و کمبود خود را به نحوی مرتفع نمایند.

۳/ تأثیر حجاب در سلامت جسمی: علاوه بر تأثیر حجاب در تأمین سلامت روحی و فکری، حجاب در تأمین سلامت جسمانی افراد جامعه نیز نقش دارد. با این توضیح که عدم رعایت حجاب و پوشش مناسب معمولاً باعث تحریک جنسی افراد جامعه می‌گرددو تحریک جنسی نیز در بسیاری از موارد در نهایت باعث ایجاد ارتباط های جنسی غیر قانونی می‌شود و بدون تردید از جمله قوانیین اسلام که جنبه پیشگیری از مفاسد  ناشی از بی بندو باری های جنسی دارد قوانین مربوط به تنظیم روابط صحیح بین محرم و نامحرم است و یکی از مهم ترین قوانین تنظیم رابطه صحیح بین محرم و نامحرم قانون مربوط به حجاب و پوشش در مواجهه با نامحرم است.

۴/تأثیرحجاب در تشکیل و تحکیم نهاد خانواده: بدون تردید تشکیل خانواده مرکز عشق و امید و تحقق آرزوهای شیرین همه دختران و پسران جوان است. از سوی دیگر خانواده مهم ترین و اساس ترین نهاد اجتماعی جامعه انسانی است و تأثیر آن در نهاد های اجتماعی دیگر مثل نهاد آموزش و پرورش و نهاد حکومت و سیاست غیر قابل انکار است. بنابراین ثبات و استحکام نهاد اجتماعی خانواده،دراستحکام و استواری نهادهای دیگر جامعه نیز مؤثر خواهد بود.

۵/ تأثیر حجاب در حضور اجتماعی سالم زنان: زن بخش عظیمی از نیروی انسانی جامعه را تشکیل می دهد که در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی و سایسی می تواند نقش آفرین عظیمی داشته باشد. اسلام با تدبیر حکیمانه قانون حجاب و پوشش کامل بانوان در خارج از منزل،در حقیقت جواز حضور آنها در اجتماع را صادر نموده است.(حسین مهدی زاده،۱۳۸۷،ص۱۴۶-۱۵۳)

مسائلی چون استقلال اقتصادی،افزایش آگاهی و بینش اجتماعیاعتماد به نفس،کمک به شادابی و سلامت روح جلوگیری از افسردگی در اثر بیکاری و یک نواختی زندگی روزمره، استفاده از اوقات فراغت و جلوگیری از آسیب پذیری اجتماعی دراثرفقر و نیازمالی  شمرده شده است. ( احمد طاهری نیا،۱۳۸۹،ص۲۹۲)

۶/ تأثیر حجاب در رعایت احترام بانوان: زن مسلمان تجسّم حرمت و عفت در جامعه است. حفظ حجاب و پوشش به نوعی باعث احترام گذاردن به زن و محفوظ نگه داشتن وی از نگاه های شهوانی و حیوانی است. ارتباط کمتر و دوری از شیء مطلوب،جذابیت و احترام آن بیشتر می‌کند دوری و دوستی مثلی معروف است. بنابراین پوشش زن جذّابیت و احترام او را در نظر جنس مخالف بیشتر می‌کند و تلاش و پیگیری اش را برای وصال فزونی خواهد بخشید.

۷/ تأثیر حجاب در تعدیل غریزه خودنمایی بانوان: میل به خودنمایی و جلوه گری به دلیل مصالحی در سرشت بانوان نهاده شده است و این میل همانند همه ی امیال غریزی انسان باید در مسیر درست و هدفی والا تعدیل و به کار گرفته شود. اگر از این میل غریزی به طور صحیح استفاده گردد، ثمرات مطلوبی در پی خواهد داشت و در جهت کمال انسانی مفید واقع می گردد.(حسین مهدی زاده،۱۳۸۷،ص 156)

8.جلب محبت و رضایت الهی: همانطور که نافرمانی خداوند موجب محرومیت انسان از سعادت و نیز موجب عذاب الهی است،اطاعت از فرامین او موجب جلب رضایت و محبت الهی است،چه شرافتی برای انسان بالاتر از اینکه مورد رضایت و محبت خداوند باشد و چه ننگ و ذلتی برتر از آن است که دچار غضب او باشد. امام علی (ع) درباره رابطه طاعت و جلب محبت الهی می فرماید: "محبوب ترین بندگان در نزد خداوند مطیع ترین آنها نسبت به خداوند است" بنابراین رعایت حجاب، صرف نظر از آثار فراوانی که ذکر آن گذشت. از آن جهت که اطاعت امر الهی است،خود موجب جلب رضایت و محبت خداوند است. (محمد شجاعی،۱۳۷۶، ص ۱۰۴-۱۰۵)

 

ب. آثار منفی بدحجابی

آثار دنیوی بدحجابی

۱/آثار فردی بدحجابی

الف. اختلالات روانی: یکی از آثار و پیامدهای سوء و منفی بدحجابی و ابتذال در پوشش ایجاد اختلالات روانی است. بدحجابی و پوشش ناقص زن در جامعه فشارهای روحی جبران ناپذیری برروان و اعصاب و شخصیت او وارد می سازد و از آنجا که در این حالت خود را با هجوم نظرهای مختلف مواجه می بیند.

ب. افت تحصیلی و آموزشی در مراکز علمی: یکی دیگر از آثار و پیامدهای سوء بدحجابی،افت تحصیلی  و آموزشی در میان دانش آموزان و دانشجویان دختر و پسر است. بدحجابی مشغولیت فکری دختران محصّل رابیشتر می‌کند، چون آنان را به سوی شناخت مدل های گوناگون،آرایش موی سر و تقلید از مدهای متنوع سوق می دهد و در نتیجه آنان وقت زیادی را صرف آرایش ها و آراستگی های سرو صورت و لباس می کنند.

ج. خشونت و آزار جنسی: یکی از آثار سوء بدحجابی آزار و اذیت زنان بدحجاب توسط مردان و جوانان ولگرد و لاابالی است. گویا این قبیل مردان پوشش ناقص و بد برخی دختران و زنان را به منزله چراغ سبزی می دانند که نشان دهنده تمایل زنان بدحجاب و به کارهای خلاف و گناه آلوده است و همین نکته ذهنی و روانی از نظر آنان مجوز اذیت و آزار زنان بدحجاب  می باشد.

د. زمینه ساز رذایل اخلاقی و سقوط ارزش زن: بدحجابی منشأ برخی از رذایل اخلاقی و در نتیجه باعث سقوط زن از مقام و منزلت الهی و انسانی خویش می‌گردد، زیرا ابتذال در پوشش و بدحجابی، ابتذال در اخلاق را به دنبال دارد.


۲/ آثار خانوادگی بدحجابی

الف.بی علاقگی به ازدواج: در جامعه ای که بی بندباری در پوشش و مسائل جنسی رواج دارد، بسیاری از لذت های جنسی که عامل گرایش به ازدواج است به راحتی در دسترس افراد قرار می گیرد. و روشن است که این امر میزان علاقه و گرایش افراد مخصوصاً جوانان به ازدواج را کاهش و بلکه از بین می برد.

ب. افزایش مقدار طلاق: بدون تردید غریزه جنسی یکی از علل مهم انجام ازدواج و تشکسل خانواده است، اما پس از ازدواج هر چه زمان می گذرد نقش غزیزه جنسی در حفظ و بقای خانواده کمتر می‌شود و به جای آن نقش تفاهم و معنا داری در بقای خانواده بیشتر می‌شود. یکی از آثار سوء بدحجابی این است که آفت بقای زندگی خانوادگی است.

۳/آثار اجتماعی بدحجابی

الف. زمینه سازی برای نگاه آلوده و سلب آرامش روحی: حضور زنان به صورت بدحجاب با چهره های آرایش کرده و لباس های کوتاه و نازک و رنگارنگ درجامعه،آتش هوس را در درون مردان مخصوصاً جوانانی که ازدواج نکرده اند، شعله ور می گرداند. شعله ور شدن آتش هوا و هوس، مردان و جوانانی را که از ایمان قوی و اراده مستحکم برخوردار نیستند به چشم چرانی و نگاه های آلوده به گناه وادار می‌کند.

ب.تنزل بهره وری در فعالیت های اجتماعی و زمینه سازی رخدادهای مخاطره آمیز: بدحجابی زن در اجتماع از یک سو، نیروی کارآیی مردان را دچار توقف و رکود می سازد و از سوی دیگر،مانع پرداختن جدی زن به کار و فعالیتهای اجتماعی می‌شود.زنی که در محل کار فکر و ذهنش مشغول به خودآرایی و خودنمایی است تمرکز فکری لازم را برای پرداختن جدی به کار نمی یابد و حال آن که شرط انجام صحیح کار و تلاش جدی و پربار حضور قلب و تمرکز حواس است.

ج. گسترش تهمت و سوء ظن در جامعه: یکی از آثار بدحجابی سوء ظن افراد و تهمت زدن به زنان و دختران بدحجاب است. افراد بدحجاب در عمل با فرهنگ جامعه اسلامی مخالفت می‌کنند و با حجاب و پوشش نامناسب وارد جامعه می شوند درحالی که عقل و منطق حکم می‌کند افراد یک جامعه اسلامی به ارزش های برخاسته از فرهنگ آن جامعه مثل حجاب،احترام بگذارند و آن رعایت کنند. بنابراین کسی که با اهمیت ندادن به حجاب و پوشش خود به طور طبیعت زمینه بروز حرف و حدیث های دیگران را فراهم می‌کند، نمی تواند مانع پیدایش سوءظن نسبت به خود گردد.


آثار اخروی بدحجابی

۱/آتش دوزخ

۲/آویزان شدن با مو

  3. چیدن گوشت بدن خود.(حسین مهدی زاده،۱۳۸۷،ص۱۵۸-۱۷۳)

 

حجاب از دیدگاه احادیث:

اسلام می خواهد زن طبق خصوصیات زنانگی خود و مردهم مطابق با خصوصیات مردانگی خود رفتار نماید، تا هماهنگی موجود در نظام خلقت از حالت طبیعی و متعادل خود خارج نگردد.(محمدجوادجاوید،۱۳۸۸،ص 107) در نهج البلاغه از امیرالمؤمنان حضرت علی(ع) نقل شده است: انّ شدّه الحجاب ابقی علیهن؛ به درستی حجاب و پوشش بیشتر برای سلامت و استواری زنان سودمندتر است.سیره فاطمه زهرا (س) نیز نشان می دهد که ایشان التزام عملی به کلام همسر خود حضرت علی (ع) داشته اند و از حجاب و پوشش حداکثری در بیرون منزل استفاده می کرده اند. از رسول خدا نقل شده است؛اُمِرت بالستر فلم اجر شیئا استر منه؛ من به پوشش مأمور شدم و چیزی را پوشاننده تر از آن (شلوار ) ندیدم.در حدیث دیگری از رسول خدا (ص) نقل شده است: للزوجات ما تحت الدرع والابن والاخ مافوق الدرع و لغیر ذی محرم اربعه اثواب درع و خمار و جلباب و آزار؛ شوهر حق دارد بدن زن را که زیر پیراهن قرار دارد نگاه کند و برادر و فرزند مجاز نداره روی پیراهن به بدن زن نگاه کنند، ولی بانوان در برابر نامحرم باید چهار لباس بپوشند: پیراهن، مقنعه، چادر و شلوار.

از مقایسه حدیث نبوی قبل با این حدیث علوی این نکته آشکار می‌شود که در هر دو حدیث از چهار پوشش نام برده شده است. علاوه براین از برخی احادیث مطلوبیت پوشش بیشتر به روشنی استفاده می‌شود. در متون اسلامی از پوشیدن لباس های نازک نیز منع شده است.

در حدیثی نقل شده است: لا یجوز المرأه المسلمه ان تلبس ما لا یواری جسرها و من رقَّ ثوبه رقَّ دینه؛ برای زن مسلمان جایز نیست که لباس بپوشد که بدنش را نمی پوشاند و هرکس که لباس او نازک و رقیق باشد دین داری او نیز رقیق و نازک است.(حسین مهدی زاده،۱۳۸۷،ص ۶۶-۷۰) حجاب با ایمان به خدا گره خورده است و بی حجابی در بی ایمانی خلاصه می‌گردد.(محسن دهقانی، ۱۳۸۶،ص ۸۹) با استفاده از فراین و شواهد صدیقی و تاریخی فوق، از سنت و سیره معصومان (ع) می توان نتیجه گرفت که پوشش لباس ها و و مانتوهای کوتاه،تنگ و نازک توسط برخی بانوان با سیره و سنت اسلامی مخالف است. لزوم حجاب و پوشش یکی از مهم ترین واجبات الهی برای زنان است که تأمین کننده عفت و تقوای آنان است. تقوا در فرهنگ قرآن و اسلام،حجاب و پوشش درونی و باطنی در مقابل گناه و کار خلاف است که آثار آن در رفتار ظاهری و بیرونی متجلی می یابد.( وَلباسُ التَّقوی ذلِکَ خیرٌ)؛ و لباس تقوا و پرهیزگاری بهتر است.(مهدی حسین زاده،۱۳۸۷،ص۷۰-۷۱)

حجاب از دیدگاه ادیان الهی: رعایت عفت و حجاب توسط زنان انبیاء و بزرگان بنی اسرائیل در تورات کنونی و تلمود کاملاً مشهود است به طوریکه عدم رعایت عفت را یکی از علل نزول عذاب الهی بر بنی اسرائیل دانسته اند. رواج حجاب درمیان بانوان یهودی در طول تاریخ مورد تأیید همه مورخان می باشد. طبق قوانین یهود عدم رعایت عفت عمومی دارای مجازات بوده و حجاب از ضروریات زندگی زنان، خصوصاً متاهل است. پس از رنسانس با تحولات اجتماعی اروپا و ایجاد فضای دین گریزی درغرب، شعائر دینی از جمله سنت رعایت پوشش عفیفانه روبه ضعف نهاد و بعضی از زنان یهودی تحت تأثیر فضای اجتماعی دوران تجدد، بعضاً حجاب خود را کنار گذاشته و یا مانند فرقه حسیدیم از کلاه گیس به‌عنوان شکلی از پوشش سر استفاده کردند.(زهره سادات موسوی،۱۳۸۵،ص۵)

حجاب در ایران باستان: ویل دورانت در جلد اول تاریخ تمدن صفحه ۵۵۲ راجع به ایرانیان قدیم می‌گوید: "در زمان زرتشت زنان منزلتی عالی داشتند، با کمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم آمد و شد می کردند..." آنگاه چنین می‌گوید: "پس از داریوش مقام زن مخصوصاً در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد. زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی خود را حفظ کردند ولی در مورد زنان دیگر گوشه نشین زمان حیض که برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی  اجتماعی شان را فراگرفت، و این امر خود مبنای پرده پوشی در میان مسلمانان به شمار می رود.زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر یا برادرشان باشد ببینند. در نقشهایی که از ایران باستان برجای مانده هیچ صورت زن دیده نمی شود و نامی از ایشان به نظر نمی رسد..." چنانکه ملاحظه می فرمایید حجاب سخت و شدیدی در ایران باستان حکمفرما بوده، حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می شده اند،  به عقیده ویل دورانت مقررات شدیدی که طبق رسوم و آئین کهن محبوس درباره زن حائض اجرا می شده که در اتاقی محبوس بوده،همه از او در مدت عادت زنانگی دوری می جسته اند و از معاشرت با او پرهیز داشته اند، سبب اصلی پیدا شدن حجاب در ایران باستان بوده است.(مرتضی مطهری، ۱۳۷۹،ص۲۰-۲۱)

حجاب درآیین مسیحیت: در آیین مسیحیت و کلیسا، نه تنها احکام شریعت یهود درمورد حجاب را پذیرا شدند، بلکه به جهت اینکه در مسیحیت عدم تأهل مقدس شمرده می شد؛ لذا برای جلوگیری از تحریکات جنسی، زنان مسیحی را به پاکدامنی و عفت فرا می خوانده است و رهبانیت یکی از اموری است که در بین مسیحیان اهمیت بسزایی داشته و چه مرد و چه زن در این راه سختی های گوناگونی جهت ریاضت های مختلف متحمل می شدند که می توان یکی از بزرگ ترین ریاضت ها را حفظ تجرد و عدم توجه به مسائل جنسی دانست؛ لذا رهبانیت در قرن چهارو پنج در این آیین به وجود آمد و زنان راهبر مسیحی با رعایت عفت کامل و حجاب مشغول خدمت به مردم شدند. به خصوص در قرون اول مسیحیت این طرز فکر سن پول (پولس مقدس) از طرف کلیسا اشاعه تمام یافت و تجرد مفهوم تقدس به خود گرفت و عده بی شماری راه بیابان پیش گرفتند تا شیطان را منکوب سازند؛ شیطانی که هر آن ذهن آنان را از تخیلات شهوانی مملو می ساخت. کلیسا ضمناً با استحمام با مبارزه پرداخت زیرا خطوط بدن، انسان را به طرف گناه می راند. کلیسا چرک بدن را تحسین کرده رایحه بدن،صورت بوی تقدس را به خود گرفت،زیرا باز به نظر سن پول نظافت بدن و آرایش آن با نظافت روح منافات دارد. (محمدجواد جاوید،۱۳۸۸، ص۸۳-۸۵)  پس از رنسانس، با تضعیف پایبندی به دین،تعظیم همه شعائر دینی و نیز رعایت حجاب به افول نهاد و انقلاب صنعتی به آن شدت بخشید و درقرن اخیر در اثر توسعه سکولاریزم،پایبندی به عفت و حجاب در میان مسیحیان از هر زمان دیگر بیشتر رو به ضعف نهاده است. ( زهره موسوی،۱۳۸۵،ص۱۵)

حجاب در آیین زرتشت: در کیش آریایی زنان محجوب و محترم بوده اند. زنان ایرانی برای حفظ حیثیت طبقه ممتاز و ایجاد حدودی که آنان را از زنان عادی و طبقه چهارم امتیاز دهد صورت خود را می پوشاندند و گیسوان خود را پنهان می داشتند لذا محجوب بودن (پوشش صورت) به زنان برتر جامعه اختصاص داشته است. آیین زرتشت که تاریخ آن را بین ۱۳۰۰ تا۲۳۰۰ سال قبل ازاسلام گفته اند آیین پندار نیک،گفتارنیک، و کردار نیک است و لذا انسانها را به پاکی و پاکدامنی فرا می خواند. در نقاشیها و کنده کاریهای باستانی ایران بسیار کم از آن تصویری به چشم می خورد اگر چه زنان کدبانوی خانه و مدیر و مدبر امور خانواده بوده اند ولی حفظ حرمت ایشان با پوشیده داشتن ایشان رعایت می شد تا پاکدامنی آنها حفظ شده از هر آسیبی در امان باشند.(زهره سادات موسوی،۱۳۸۵،ص ۳۹)

حجاب در آیین اسلام: اسلام قوانین خود را بر اساس فطرت و طبیعت بشر وضع کرده است لذا رعایت عفت برای زن و مرد و حفظ حدود و حریم محرم و نامحرم از اهمیت  خاص برخوردار است تا جایی که حجاب در برابر مردان بیگانه از ضروریات دین شمرده شده است. در عین حال اسلام با احکام خود هرگونه افراط و تفریط در ایجاد حریم را تعدیل کرده بطوریکه نه ترک مطلق میل جنسی تجویز می شود وه نه زیاده روی در آن و نیز از بی بندو باری و تبرج (برهنگی) زنان جلوگیری میگردد. زنان در دوران جاهلیت قبل از اسلام به پوشش کامل مقید نبودند و لباس های زنانه تمام بدن را نمی پوشاند و روسری از پشت سر بسته می شد و گوش و گردن و سنه باز می ماند آیات حجاب در طول اساس حکومت اسلامی در مدینه و پس از هجرت نازل شد و روایات بسیاری از قول پیامبر اکرم و سپس ائمه معصومین (ع) در مورد اهمیت رعایت عفت و حجاب و حدود آن بیان شده است.(زهره سادات موسوی،۱۳۸۵،ص 45)
 
  
 
نتیجه گیری:

از قرآن کریم استنباط می شود که هدف از تشریح حکم الهی، وجوب حجاب اسلامی،دستیابی به تزکیه نفس، طهارت ،عفت وپاکدامنی است. مقولاتی  همچون حیا وعفت که به منزله ریشه حجاب وپوشش ظاهری هستند همانند خود حجاب و پوشش دارای ریشه فطری هستند. آثار و فواید حجاب و پوشش اسلامی؛آزادی فکر ی،سلامت روحی و جسمی، تحکیم نهاد خانواده، رعایت احترام بانوان،تعدیل غریزه خودنمایی و... در قرآن مجید علاوه بر حجاب به شکل چادر مشکی انواع دیگر حجاب مثل حجاب و پرسش در نگاه، گفتار، رفتار،روابط خانوادگی،روابط با نامحرمان نیز مطرح شده است که در ضمن بررسی اجمالی آیات و احادیث به آنها پرداخته شد.طرح این گونه از حجاب در قرآن و حدیث نشان دهنده نگاه دقیق و جامع و کامل اسلام به مقوله حجاب و پوشش است. حجاب و پوشش دارای درجات و مراتب مختلفی است که بهترین درجه حجاب، حجاب تعقلی و تعبدی است که در ضمن آیات و احادیث معصومان (علیه السلام) از آن سخن گفته شد. بهترین روش دستیابی به حجاب تعقلی و تعبدی به گونه ای که خود بانوان عاشقانه پذیرای حجاب کامل شوند، ایجاد عقیده راسخ و صحیح در بانوان در مورد حقّانیّت حجاب اسلامی است روشن است که پیدایش این عقیده از طریق کارهای فرهنگی صحیح،جامع وهدفمند از سوی افراد و مراکز فرهنگی متعهد و دلسوز ممکن خواهد بود.

عفاف و حجاب از نتایج و مظاهر ایمان و تقواست. بنابراین، برای تقویت آن باید در درجه اول به تحکیم ایمان و تقویت باورهای دینی جامعه که در حکم روح و ریشه ی اخلاق و رفتار آنان است توجه شود. در توسعه فرهنگ عفاف و حجاب لازم است به تحکیم ارزشها و مفاهیم اخلاقی خاصی از قبیل: تقوا، عفت،حیا،غیرت که با حجاب رابطه نزدیک و با واسطه دارند و از ثمرات ایمان محسوب می شوند و نیز به آموزش احکام شرعی مربوط به عفاف و حجاب و آموزش صحیح رفتار زن و مرد با یکدیگر در جامعه و خانواده،توجه کافی مبذول شود.

خانواده به‌عنوان اولین محیط رشد و نمو فرزند، در شکل گیری و تکوین عادات او تأثیر بسیار عمیقی دارد. فرزندان نه تنها از طریق تشویق های کلام و غیر کلامی، بلکه از طریق الگو سازی نیز خود را با نقش های ایده آل خانواده هماهنگ می‌کنند. اگر در خانواده ای والدین، مخصوصاً مادر مقید به ارزش های اسلامی باشند و به حجاب به‌عنوان یکی از ارزش های اسلامی ارج نهند و فرزندان خویش را نیز به رعایت حجاب اسلامی تشویق کند پایه های مستحکمی برای تربیت دختران باحجاب پی ریزی می‌کنند. عفاف و حجاب یک امر تربیتی مرتبط با خانواده است. بنابراین تربیت خانوادگی در تثبیت فرهنگ عفاف و حجاب در اندیشه و روح افراد، نقش اصلی و عمده را ایفامی کند. برای اینکه خانواده بتواند نقش تربیتی خود در زمینه حجاب را در بین دختران به خوبی ایفا نماید لازم است دلایل حجاب دختران خردسال به والدین آموزش داده شود. البته علاوه بر خانواده نباید از نقش مؤثر مدرسه ودانشگاه در مقوله حجاب و پوشش غفلت نمود. در توسعه و ترویج فرهنگ عفاف و حجاب نباید تنها زنان مخاطب قرار گیرند و نقش و مسئولیت مردان فراموش شود، بلکه باید حجاب و عفاف به‌عنوان امر مشترکی که به زن و مرد مربوط می‌شود، تلقی گردد. حجاب و پوشش پیش از اسلام،در میان برخی از ملّت ها – از جمله ایران باستان و قوم یهود و مسیحیت و زرتشت مطرح و ازآنچه که در قانون اسلام آمده، سخت تر بوده است. این دستور در دین اسلام، حدود سال های چهارم و پنجم تشریع گردیده است.

پوشش زن ایرانی در تمام دوره ها هم با آموزه های دینی فوق الذکر سنخیت داشت و موجب حفظ عفاف و پارسایی او می شد، و هم متناسب با شأن و شخصیت قابل احترام وی بود تا برای حضور در جامعه مشکلی نداشته باشد. حجاب مطابق با فطرت و از احکام ثابت ادیان و جوامع بشری است و و تخطی از آن مفاسدی را در پی داشته و خواهد داشت؛ لذا شارع مقدس با در نظر گرفتن طبیعت انسان و مصلحت عمومی مرد و زن را به غض بصر و حفظ خروج امر کرده و زنان را از ابدای زینت  نهی نموده است و تنها زینت ظاهر را استثنا نموده،کشف آن را جایز شمرده است. در اسلام،حجاب برای زن و مرد مطرح گردیده است و حدود شرعی آن مشخص شده است و اگر چه مانند سایر ادیان زنان و مردان مسلمان نیز بطور یکسان امر خطیر را اطاعت نکرده اند و به علل گوناگون از این امر مهم سرباز زده اند، ولی این اصول پوشش و امر عفت و پاکدامنی همان گونه که ذکر گردید در فطرت انسان ها جای دارد. بنابراین،در هر بخشی و بُعدی از ابعاد، برای سیر به مدارج کمال،زن و مرد تفاوتی ندارند، منتها باید اندیشه ها قرآن گونه باشد؛ یعنی همان گونه که قرآن کمال و حجاب و اندیشه و عفاف را باهم سازگار می داند، ما نیز در نظام اسلامی کمال و حجاب را هماهنگی بدانیم؛ یعنی عظمت و کمال زنان در این است که مردان نامحرم را نبینند و مردان نیز آنان را نبینند؛ آنگاه جامعه مسلمانان به صورتی در آید که جهان برابر آن خضوع می نماید.

قرآن کریم علت و فلسفه ضرورت حجاب را چنین بیان می فرماید: ذلک أدنی أن یعرفن فلا یؤذین؛ برای اینکه شناخته شوند و مورد اذیت واقع نگردند؛ زیرا آنان تجسّم حرمت و
عفاف و جامعه هستند و حرمت دارند. 
 
 
 
منابع:

 [1].جاوید، محمد جواد، تأملی بر مفهوم حجاب در ادیان الهی، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی،۱۳۸۸
[۲].حدادعادل، غلامعلی، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، تهران: سروش،۱۳۷۶
[۳].دهقانی، محسن، منطق کرامت زن، ناشر: شهاب الدین، چاپ: گلها،۱۳۸۶
[۴].زیبایی نژاد، محمدرضا، سبحانی، محمدتقی، درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام، قم: مرکز نشر هاجر،۱۳۸۳
[۵]. سادات موسوی، زهره، عفاف و حجاب در ادیان الهی، تهران: گنجینه فرهنگ،۱۳۸۵
[۶].شجاعی، محمد، درّ و صدف، انتشارات: نشرمحیی،۱۳۷۶
[۷].شریفی، مهسا، حجاب از دیدگاه روانشناسی، تهران، رازنهان،۱۳۹۰
[۸].طاهری نیا، احمد، حضور زن در عرصه های اجتماعی- اقتصادی از نگاه آیات و روایات، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، انتشارات،۱۳۸۹
[۹].عباسی مقدم، مصطفی، عباسی سلیمان، رایحه هدایت فرازهایی از قرآن و عترت، تهران-پژوهش و فناوری،۱۳۹۰
[۱۰].قرآن کریم
[۱۱].کارگاه آموزشی نگرشی دیگر به حجاب، مشهد: مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام،۱۳۸۹
[۱۲].مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، تهران،صدرا،۱۳۷۹
[۱۳].مهری زاده، حسین، پرسمان حجاب(پژوهشی در باب پوشش از دیدگاه قرآن)، قم: صهبای یقین،۱۳۸۷
[۱۴].میرخندان، حمید، حجاب در فرهنگ اسلامی، تهران، ریاست جمهوری مرکز امور زنان و خانواده،۱۳۸۷
[۱۵]. مهریزی، مهدی، حجاب، نتشارات کانون اندیشه جوان، ۱۳۸۷
[۱۶].نصیریان، هزیری، مهدی، گنجینه عفاف، قم: اندیشه صادق، ۱۳۸۸
[۱۷]. وحیدی، محمد، احکام دختران، قم: مرکز نشر هاجر،1386

پایان خبر:86616

نام:
ایمیل:
* نظر: