به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بسیج فرهنگیان فارس، "بررسی آسیب های ماهواره و نقش رسانه ملی، مدرسه و فرهنگیان در مقابله با آن" عنوان مقاله ای است که به همت دو تن از فرهنگیان بسیجی شهرستان مرودشت به نام های بیتا قاسمی و ابراهیم جانی تنظیم گردیده است در این پژوهش نگارندگان ضمن بررسی مهمترین آسیب های ناشی از اثرات سوء ماهواره به نقش مهم رسانه ملی، مدرسه و فرهنگیان که منشأ علم و فرهنگ جامعه محسوب می شوند، می پردازد و راهکارها عملی برای مقابله و کاهش تهدیدات و آسیب های ماهواره این معضل قرن حاضر، ارائه می دهند. در ادامه سری دوم این پژوهش را مشاهده می نمایید.
برای مشاهده قسمت اول مقاله آسیب های ماهواره و نقش رسانه ملی، مدرسه و فرهنگیان در مقابله با آن/قسمت اول کلیک کنید.
اهداف جنگ نرم با استفاده از شبکه های ماهواره ای
شبکه های ماهواره ای در قالب میان برنامه ها و آگهی ها ، ارزشهای متفاوتی چون فرهنگ برهنگی، مصرف گرایی، تجمل پرستی، ترویج بی مبادلاتی اخلاقی و ... را به نمایش گذاشته و رفته رفته فرهنگ وقار و پوشیدگی را به فراموشی می سپارند.
شبکه های ماهواره ای، هویت تازه ای به مشاهده گران خود می بخشند و آنها را وامی دارند تا ارزشهای غلط و فاسد را جایگزین ارزشهای اخلاقی دانسته و سعی در حفظ و ثبات آنها برآیند ، چرا که زبان تصویر ، قدرت فوق العاده ای در جهت تحکیم یا تضعیف ارزشها دارد ، از این رو برنامه های ماهواره در کشورهای سازنده ، شاید مناسب حال مردم آن جامعه و در جهت سیاست های حاکم بر آنان باشد ، ولی در جامعه ای که آن روابط ، ارزشها و هنجارها به گونه ای دیگر است ، نتیجه ی عکس داده و هنجار های جامعه اسلامی را مورد حمله قرار می دهد و خانواده و به ویژه جوانان و نوجوانان را دچار تغییر می کند که اگر به درستی مدیریت نشود ، آنها را دچار تزلزل خواهند کرد.
در خانواده های سنتی پدر و مادر از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند. جایگاه ویژه پدر و مادر به صورت طبیعی مانع بسیاری از انحرافات است. وقتی فرزند در تصمیم های خود به نظر پدر و مادر خود توجه می کند ، راه برای تن دادن به کارهایی که نهاد خانواده را تحت الشعاع قرار می دهد تنگ می شود. اما در شبکه های ماهواره ای یکی از اصلی ترین کارها خارج کردن پدر و مادر از محوریت خانواده و معرفی آن ها به عنوان زمینه ساز تولد است. یعنی پدر و مادر کسانی هستند که به جهت قانون طبیعت زمینه ساز تولد فرزند هستند و باز هم به جهت همین قانون طبیعت باید تا مدتی که فرزند توانایی مراقبت از خویش و پاسخ به نیازهای روزمرۀ خود را ندارد ، از او مراقبت کنند. اما وقتی که فرزند بزرگ شد ، پدر در حد یک کارگر برای تأمین مخارج و مادر هم در حد یک خادم برای انجام وظایفی مانند آشپزی و رخت شستن و اتو کشیدن و... پایین می آید. در چنین خانواده ای پدر و مادر نقشی در تربیت فرزند خود ایفا نمی کنند. شبکه های ماهواره ای بدون اینکه حساسیت خاصی ایجاد کنند باورهای ما را فتح می کنند و خانواده بی قید را در مقابل خانواده دینی عَلَم می کنند. اگر خانواده از حالت مقید بودن و دینی خود بیرون آمد ، آن جامعه محکوم به فناست کما اینکه در غرب این اتفاق در حال وقوع است.
الگودهی ماهواره به جوانان و نوجوانان
تاثیر برنامه های ماهواره بر افکار عمومی و عملکرد مخاطبان بویژه از نظر تربیتی و جامعه پذیری امر روشنی است. «کانال های ماهواره ای موجب می شوند زنان و دختران جوان ، با دیدن فیلم ها و سریالهای شبکه های فارسی زبان ، مطابق حس همزاد پنداری ، به تقلید از نوع پوشش و آرایش هنرپیشگان برآمده ، سعی در هرچه شبیه تر کردن خود با آنها کنند. به واسطه معرفی الگوهای ذهنی و عملی رفتار، در گذر از برنامه های مختلف ، معرفی شخصیت ها و سمبل های مطرح شده ، شخصیت های سریالها، فیلم ها و ... پس از مدتی تعدادی از این الگوها را در بییندگان خود درونی می کند.» (منادی، 1385: 208).
تغییر نقش افراد در خانواده (والدین و فرزندان)
در خانواده با معیارهای اسلامی ، مرد احساس مسئولیت عمیقی در قبال اعضای خانواده ی خود دارد و خود را موظف به حفظ حریم خانواده می داند و این تلقی باعث تعهد مرد به زن خانۀ خود و فرزندان برای تأمین نیازهای آنها می شود. در برنامه های ماهواره ای مرد خانواده به عنوان یک فرد مطرح می شود که امیال فردی اش معیار رفتارهای او هستند. چنین فردی خود را متعهد به دیگر اعضای خانواده نمی داند و خود او مقدم بر تمام مناسبات خانوادگی است و برای تأمین امیال و نیازهای خود می تواند روابط مقدس خانوادگی را زیر پا بگذارد. چنین مردی مطلوب زن ایرانی و غیرت زنانه ی او نیست و لذا مرد خانواده را تکیه گاه محکم خود و فرزندانش می خواهد. از سوی دیگر برنامه های ماهواره ای زن را نیز به همین ترتیب یک فرد تعریف می کند که امیال او مقدم به هر فرد دیگر از جمله اعضای خانواده است. چنین زنی نیز مطلوب مرد در خانواده ی ایرانی با آموزه های اسلامی نیست که زن را مدیر منزل و مسئول تربیت فرزندان و تنظیم ارتباطات اجتماعی تلقی می کند. بر همین قیاس فرزندان در خانواده ی اسلامی دارای نقش ها و موقعیت های تعریف شده هستند که حقوق و تکالیفی را در رابطه با پدر و مادر و خانواده به عنوان یک نهاد به عهده دارند.
وقتی افراد در برنامه های ماهواره می بینند که افراد چقدر با انزواطلبی و حتی مقابله با افراد خانواده شان و یا حتی خیانت به آنها می توانند موفق باشند ، این خانواده را به سوی اختلاف داخلی ، کم اهمیت شدن نقش پدر ، ایجاد اختلاف بین زوجین و دوری فرزندان از والدین می کشاند. یا در سوی دیگر،وقتی که پدر یا مادری به همراه پسر یا دختر جوانشان نظاره گر تصاویر فیلمی هستند که در آن یک معاشقه ولو خفیف صورت گیرد ، همین مسأله موجب از بین رفتن پرده های حجاب بین افراد خانواده و در نتیجه شکستن قبح افعال می گردد. تنها خدا می داند که در خانواده ای که قبح افعال شکسته شده باشد ، چه اتفاقات بدی رخ خواهد داد. حضرت علی (ع) در مورد حیا فرمودند: «حیا از انجام کارهای زشت جلوگیری می کند.» و واضح است که در نبود حیا و شکسته شدن حریم خانواده چه اتفاقات شومی رخ خواهد داد.
یقیناً برنامه های خاص ماهواره ای هم می تواند یک فرد یا اجتماع را هم بیمار و نابود سازد. کما اینکه همه ما دراین باره نمونه های فراوانی سراغ داریم و اگر ریشه بسیاری از بزه ها و ناهنجاری های اجتماعی را که اکنون در سراسر دنیا تقریباً به یک شیوه انجام می شود، جستجو کنیم، در خواهیم یافت که همه آنها به نوعی از یک آبشخور به نام ماهواره ها سرچشمه گرفته اند.
عوامل گرایش به ماهواره در نسل جوان
- تمایل خانواده های ایرانی به دیدن سریال و ترجیح آن به فیلم سینمایی ایرانی، تا جایی است که بسیاری از کانال های ماهواره ای اکنون اقدام به پخش سریال در میان برنامه های عادی خودنموده اند.
- تمرکز شبکه های ماهواره ای به حوزه هایی از زندگی اجتماعی که جزء حوزه های ممنوع و بعضاً تابوهای جامعه ی ایرانی به شمار می روند ، مانند روابط آزادانه با جنس مخالف ، نوشیدن مشروبات الکلی در مواقع جشن و غم ، عدم تقید به ظواهر مذهبی، روابط نامتوازن میان افراد دارای اختلاف بسیار و بسیاری موارد دیگر از این قبیل.
- بیننده در بسیاری موارد به خود حق می دهد تا با ذهن خسته از کار روزانه و یادگیری های اجتماعی خود را با دیدن برنامه هایی بدون محتوا ، اما سرگرم کننده و جذاب اما مضر آرام نماید.
- وجود برخی سریالهای کم جاذبه ی داخلی که فاقد پاسخگویی به نیاز سرگرمی و رفع خستگی برای دسته ای از مخاطبان ایرانی است.
راهکارها و پیشنهادها
با توجه به موضوعات مطرح شده می توان به برخی از راه کارها و پیشنهادها اشاره کرد از جمله:
تقویت فرهنگ اسلامی و ملی و نشان دادن ارزش های بالای آن به سطوح پایین جامعه، دفاع از ارزش های ملی، ارتقاء سطح آگاهی افراد، ترویج زندگی معنوی و تقوا، ترویج الگوهای رفتاری صحیح در خانواده و جامعه به ویژه نزد نوجوانان و جوانان.
مهمترین وظیفه مسئولان فرهنگی، ایمن سازی افراد به ویژه قشر نوجوان در برابر هجوم بیگانگان و افزایش قدرت مقاومت آنان است. ایمن سازی نیز با برنامه ریزی های اساسی برای گسترش شناخت معارف اسلامی و باورهای اعتقادی و مذهبی در جامعه میسر است که می تواند با گذشت زمان، افراد جامعه را به خودآگاهی و خودباوری برساند. به عبارت دیگر باید جوانان عزیز را به گونه ای تربیت کرد که آگاهانه و با اختیار کامل از گناه دوری کنند این مهم می تواند از مدرسه شروع شود.
تبیین صحیح پیامدهای منفی ماهواره برای جوانان و والدین آن ها با بهره مندی از مطبوعات ، رسانه ها و انجمن اولیا و مربیان مدرسه و کتاب های درسی.
توجه به نیازهای طبیعی و مشروع مخاطب: رسانه ملی می تواند با توجه به نیازهای طبیعی مخاطبان ، معرفی الگوها و مدهای مناسب و بومی در مقابله با رسانه های بیگانه است. رسانه می تواند با شناختی که از نظام فکری و اجتماعی مخاطب خویش دارد ، پاسخگوی نیازهای آنان باشد.
تلاش برای تولید سریالهای قوی ، متناسب با باورهای ملی-مذهبی ؛ کیفیت و محتوای سریال های داخلی باید به دقت بررسی شود. اگر پیام ها چندان ارتباط ومناسبتی با بافت اجتماعی جامعه نداشته باشند ، جاذبه ای هم برای مردم نخواهند داشت. از این رو سبب گرایش بیشتر مخاطبان به سمت ماهواره گردیده ، و به مرور تنوع و تکثر شبکه های داخلی نیز به پخش برنامه های نمایشی گذشته و تکرار آنها می انجامد.
در اينجا به منظور پيشگيري از گسترش تمايل به برنامههاي تلويزيوني ماهوارهها و جلوگيري از تبعات ويرانگر آنها، چند پيشنهاد ارائه ميشود:
اگر زمينه پاسخگويي به نيازهاي طبيعي مخاطب فراهم نشود و امکان ارضاي آنها از راه مشروع وجود نداشته باشد، احتمال ارضاي نامشروع آن نيازها دور از انتظار نخواهد بود. به نوعي که اگر رسانههاي خودي، به نيازهاي طبيعي مخاطبان خود مانند نياز به اطلاعات يا نياز به ارايه الگوهای جديد به ويژه براي جوانان که با توجه به نياز تنوعطلبي در انسان وجود دارد پاسخ ندهند، مخاطبان به سمت رسانههاي بيگانه و بهرهگيري از آنها روي خواهند آورد.
رسانه ملي ميتواند با توجه به نيازهاي طبيعي مخاطبان خود و پاسخگويي حساب شده به آنان تا حدودي از گرايش مخاطبان به رسانههاي بيگانه جلوگيري کند. يکي از راهکارهايي که رسانهها ميتوانند در مسير مقابله با الگوبرداري منفي و افراطي مخاطبان پيگيرند، معرفي الگوها و مدلهاي سبک زندگي مناسب و بومي است. رسانه ميتواند با شناختي که از نظام فکري و اجتماعي مخاطب خويش دارد، بر اساس سلايق و علايق مخاطبان خويش برنامهسازي کرده، پاسخگوي نيازهاي آنان باشد. به عبارتي ديگر بايد به عوامل مربوط به شکلگيري پيام خويش و عناصري كه ناظر بر محتوا و كيفيت پيام هستند توجه نموده و با در نظر گرفتن عوامل مربوط به روحيات مخاطبي كه داراي قدرت انتخاب است تصميم گيري نموده، محتواهايي را مطرح کند که متناسب با نياز واقعي بوده و شانس بيشترين انتخاب را از سوي مخاطب داشته باشد. در کنار استفاده حداکثري از هنر و فنون رسانه اي، توجه به اصول و چهارچوب عقيدتي و اخلاقي مخاطب، زمينههاي اجتماعي و علايق وي، عناصر زمينهاي همچون ديدگاهها و نگرشهاي مخاطب، تجربيات گذشته و شرايط موجود، در اين جا ميتواند به عوامل برنامهساز براي جذب مخاطبان کمک کند.
- ارائه الگوهاي مناسب و تبيين پوچي و بيهودگي الگوهاي بيگانه: الگوسازي و معرفي الگوهاي خوب به جوانان، موجب جلوگيري آنها از دنبالهروي به سمت الگوهاي غربي ميشود. الگوهايي ميتوانند سبب رشد ديگران شوند که خود رشد يافته باشند. افرادي که در مسير هدايت، محکم و استوار هستند و آگاهي به علوم و معارف الهي دارند، تضمين کننده رشد و کمال انسانها هستند و بايد به عنوان الگوهاي موفق و مناسب در رسانه معرفي شده و به نقش آنان در سلامت اخلاقي و اجتماعي و تحکيم بنيانهاي خانواده پرداخته شود. همينطور ضروري است، رسانه ملي براي مقابله با اثرگذاري منفي الگوها و مدهاي بيگانه به ساخت برنامههاي گوناگون در قالب فيلم و سريال و تهيه گزارشهاي زندهاي که از بطن جامعه برخاسته و ارتباط خوبي با مخاطب برقرار ميکند، جهت روشن کردن زاويههاي گوناگون الگوهاي انحرافي بيگانه در جامعه بپردازد. «... همه ما موجوداتي فرهنگي هستيم، انديشههاي بنيادي، ارزشها، و هنجارهاي جامعه خود را ياد ميگيريم و آنها را در انگارههاي خود و جهان اجتماعي خودمان مجسم ميکنيم. به عبارتي فرد رفتارهاي شخصي خود را همراه با ارزشها و نگرشهاي فردي ميآموزد و آنها را در طول حيات خود توسعه ميدهد»، (منادي، 1385: 190) در اين راستا، به ويژه توجه دادن به جوانان در قبال مخاطرات پيروي از مدل هايي که امروز در سطح کشورهاي غربي نيز اين آسیب ها و خطرها به چشم ميخورد. بر اين اساس، رسانه ملي بايد با آگاه کردن جوانان از پي آمدهاي خطرناک گرايشهاي ناصحيح به پيروي از سبک زندگي مورد نظر ماهوارهها، زمينه کاهش الگوپذيري آنها از مدهاي غربي را فراهم آورد.
- تلاش براي توليد سريالهاي قوي، متناسب با باورهاي ملّي ـ مذهبي: برنامههاي ديني هم که در کارکرد خود ميتوانند در راستاي تقويت هويت ملي و ايجاد همبستگي جامعه اسلامي، ارزيابي شوند بايد از عنصر جذابيت برخوردار باشند تا بتوانند موجب تقويت هويت ملي شده و از اين رهگذر بر کاهش تماشاي ماهواره از سوي مخاطبان بيانجامند. بايد توجه داشت اصل افزايش گرايش به دين و تقيد به دين که در پرتو ارائه صحيح و جذاب آن تحقق ميپذيرد، در مقابله با الگوبرداري منفي از ماهواره بسيار مؤثر است. کيفيت و محتواي سريالها بايد به دقت بررسي شود. اگر پيامها چندان ارتباط و مناسبتي با بافت اجتماعي جامعه نداشته باشند، جاذبهاي هم براي مردم نخواهند داشت. ازاينرو سبب گرايش بيشتر مخاطبان به سمت ماهواره گرديده و به مرور تنوع و تکثر شبکههاي داخلي نير به پخش برنامههاي نمايشي گذشته و تکرار آنها ميانجامد.
- نوآوري و توجه به کيفيت برنامهها: يکي از راهکارهايي که فرهنگیان بايد در راستاي مقابله با رسانههاي ماهوارهاي بيگانه، به آن توجه کند، مقاوم سازي دانش آموزان است. به اين معنا که دانش آموز بتواند در برابر تحميل ناصواب و تهاجم و القاي آرمانهاي خلاف و تشويق به رفتارهاي غلط، ايستادگي کند و تسليم نشود و از خودباختگی فرهنگی اجتناب ورزند که این مهم باید از خانه دوم شروع شود که همان مدرسه و کلاس درس است و متولیان امر تعلیم و تربیت که معلمان سنگردار آن هستند، اداره شود.
- آگاه سازی دانش آموزان و اولیا جهت برقراري رابطه عاطفي مناسب با يکديگر، تقويت نگرش معنوي در درون خود و هماهنگسازي گفتار و رفتار ميتواند در دستيابي فرزندان به سلامت رفتار و سعادت پايدار آنان اثرگذار باشد.
- آموزش همسرداري و تربيت کودک در اسلام، با استفاده از متخصصين مجرب در کلاس های آموزشی خانواده در مدارس.
- تبيين مفهوم آزادي از نظر اسلام توسط دانشمندان و محققان داخلي و جامعهشناسان کشور و انعکاس معناي واقعي آن و تبيين تفاوت ماهوي فرهنگ اسلامي و غربي به طرق مختلف در حوزه های ستادی آموزش و پرورش.
- پر کردن اوقات فراغت جوانان با برنامه های جذاب، تفریحی و علمی توسط متولیان فرهنگی از جمله آموزش و پرورش.
- آگاه سازی نحوه عملکرد تلويزيون و شگردهاي رسانههاي بيگانه و آشنا ساختن فرزندان از کودکي و نوجواني توسط والدین و معلمان دوره دیده و آگاه.
- هشداردهي و آشنا نمودن خانوادهها از چگونگي خطراتي که برنامههاي مبتذل ماهواره که با انحراف اخلاقي و فکري خانواده ها را تهديد ميکنند، از طریق ارتباط با مدرسه و کلاس های توجیهی.
- حساس نمودن و عادت دادن جوانان و نوجوانان به نقد و ارزيابي برنامهها به خصوص فيلمهاي سينمايي و سريالها، اعم از خارجي و داخلي، از جهت محتوايي و ارزشي از طرق مختلف، براي بالا بردن قدرت فهم و درک آنان در شرايط درگير شدن با پيامهاي فرهنگي بيگانه در مدارس.
- احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه به ویژه در مدارس.
نتیجه گیری
برنامه ریزی جهان غرب در جهت هویت زدایی ، دین زدایی ، خانواده ستیزی و خانواده گریزی است و بر اساس این محورها به تولید فیلم و برنامه می پردازد. نگاه اساسی فیلم هایی که توسط رسانه های غربی تولید و از طریق ماهواره به طور رایگان در اختیار خانواده قرار می گیرد از میان بردن نگاه عفیفانه مرد و زن در خانواده است. آنها تلاش می کنند تا زیور عفاف را به عنوان یک عامل مخرب جلوه دهند و تعهد و پایداری افراد خانواده را نسبت به هم از میان ببرند. تاثیر برنامه های ماهواره بر فرهنگ خانواده ها ناشی از قدرت نفوذ و تاثیر گذاری رسانه در جامعه است. رسانه های دیداری و شنیداری بخشی از منش و اخلاق افراد جامعه را تحت تاثیر خود قرار می دهد. اگر خانواده ها به صورت مداوم و مستمر مخاطب برنامه های ماهواره باشند، قطعاً تاثیر بسیار عمیقی بر آنها خواهد گذاشت، به ویژه دختر و پسر جوانی که آمادگی پذیرش افکار مختلفی را دارند.
تبلیغات سوء شبکه های ماهواره ای اثرات مخربی ذر اعتقادات ، تفکرات ، شخصیت و تربیت خانواده ها بویژه زنان و جوانان دارند و افراد را از تفکرات و اعتقادات صحیح خود جدا می کنند. تمام هدف این برنامه ها نابودی سلامت فکر و رفتار افراد است. مشاهده دائم برنامه های نامناسب ماهواره افراد را دچار حالت مسخ شدگی و از دست رفتن عقلانیت می کند و خانواده های تحت الشعاع این برنامه ها از مسیر اصلی تربیتی خود که ریشه در مکتب اسلام دارند، فاصله می گیرند.
برای جلوگیری از نفوذ دجالواره می بایست به فرهنگ غنی و پربار اسلام روی آورد و خانواده به ویژه نوجوانان و جوانان را به این سمت و سو سوق داد. از طریق آگاه سازی در مدارس که معلمان نقش بسیار اساسی و مهمی را بر عهده دارند. مدرسه و معلمان باید الگویی باشند برای روشنگری و آگاه سازی دانش آموزان.
نگارندگان: بیتا قاسمی و ابراهیم جانی از فرهنگیان بسیجی شهرستان مرودشت
منابع و مآخذ
1- اسماعيلي، علي محمد. (1389). جنگ نرم در همين نزديکي. تهران، نشر ساقي.
2- بهرامي کميل. نظام. (1388). نظريه رسانهها. نشر کوير.
3- دهقان، عليرضا. (1378). بررسي تأثير رسانهها بر افکار عمومي (کاربرد يک الگوي جامعه شناختي). نامه علوم اجتماعي، شماره 13، صص3 ـ 25.
4- سورين، ورنر و تانكارد، جيمز. (1386). نظريههاي ارتباطات. [ترجمه] عليرضا دهقان. تهران. نشر دانشگاه تهران. 13. چاپ سوم. صص 392 ـ 389.
5- گونتر، بري. (1384). روشهاي تحقيق رسانهاي. [ترجمه] مينو نيكو. تهران. اداره كل پژوهشهاي سيما.
6- لاوئري، شرون اي، دي فلور. ملوين ال. (1390). نقاط عطف در پژوهشهاي ارتباطي«تأثيرات رسانه». [ترجمه] محمد گذرآبادي. تهران. نشر دانژه.
7- منادي، مرتضي. (1385). جامعهشناسي خانواده. تهران: نشر دانژه.
8- ويمر، راجردي و دومينيک، جوزف. آر. (1384). تحقيق در رسانههاي جمعي، [ترجمه] کاووس سيد امامي. تهران. انتشارات سروش.
/انتهای پیام/224224