کد خبر: ۸۷۸۹
تاریخ انتشار: ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۰۱:۰۹

 محمد رضا يك بسيجي اهل مسجد و نماز جماعت و جمعه بود ، او نماز شب را هميشه به جا مي آورد ، خيلي خوش اخلاق بود ، رفتار ملايم با خانواده اش داشت ، هميشه از خانواده خويش مي خواست كه نماز را در اول وقت بخوانند و در مراسم اهل بيت و نماز جمعه شركت كنند .

يكي از همسنگران شهيد تعريف كرده است كه محمد رضا در خواب مي بيند يك تركش كوچك به پشت گردنش اصابت كرد ، همينطور هم مي شود و ايشان به همين نحو به شهادت مي رسد .

همسر شهيد مبين مي گويد : شهيد مبين يك حالت عرفاني داشت و به ذكر دعا و نماز مشغول بود . خصوصاً در روزهاي آخر مرخصي كه هميشه با وضو بود و هر شب سوره واقعه را مي خواند و يك شب ناگهان از خواب بلند شد و گفت من خواب ديدم كه شهيد هوشنگ جلالي در عالم خواب مانند يك كبوتر در ميدان 15 خرداد صدايم مي كند ، من (شهيد مبين ) بدنبال او دويدم و به برادرش مهرداد هم گفتم بيا كه او نمي آمد .

سرانجام تعبير اين خواب چنين بود كه محمد رضا مبين پس از گذشت يك ماه از ديدن اين خواب و قبل از اينكه تنها فرزندش چشم به جهان بگشايد در تاريخ 27/11/1364 در منطقه فاو به درجه رفيع شهادت نائل مي گردد .

نام:
ایمیل:
* نظر: