کد خبر: ۲۱۵۲۲
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۵
یادداشت به مناسبت سالگرد کشف حجاب
آیا برنامه سازی های گذشته و حال در جهت تثبیت و بسط "سبک زندگی عفیفانه" در جمیع عرصه های حیات جامعه بوده است؟

به گزارش بسیج فرهنگیان فارس به نقل از خبرگزاری بسیج، پس از سی و پنج سال از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی باید به بحث و بررسی نشست ادای دین دولت های گذشته و حال را در تثبیت و نهادینه ساختن این ارزش اصیل که به مثابه پیشانی فرهنگ عمومی جامعه است؛ آیا برنامه سازی های گذشته و حال در جهت تثبیت و بسط "سبک زندگی عفیفانه" در جمیع عرصه های حیات جامعه بوده است؟

موضوع پوشش زنان و مردان جامعه و برتافتن ارزش ­ها و قیود اسلامی در سلطنت پهلوی دوم، جزء معدود مواردی است که وی در تضاد با مشی طاغوتی پدر در پیش گرفت تا شاید پایه­ های متزلزل سلطنت نامشروع خاندان خود را با کسب جایگاه مردمی ثباتی چند بخشد، پهلوی اگرچه دیر اما بالاخره دریافت که اثبات قرابت با ارزش­ های مردم­ جامعه یگانه راه­ حل تداوم حاکمیت است اما به سبب عدم تجانس این ظاهر با کلیت ساختار سلطنت پهلوی از قانون تا اجرا، که در مدت زمانی محدود سیرت پنهان شده در سیاست­ های جامعه­ پسندانه وی را عیان کرد موجب شد تا فاصله دولت از مردم نه فقط در سکوت در برابر متفقین که در فریاد ملتی سترگ طنین­ انداز شود که پایه­ های سلطنت منحوس وی را بلرزاند تا در همه تاریخ حک شود که اخوت ملت با دولت فقط در نسبت با فرهنگ و ارزش­ هایش تعریف و تثبیت می شود؛ حال پس از سی­ و پنج­ سال از پیروزی انقلاب ­شکوهمند ­اسلامی که بر بنیان مرصوص ارزش­ های اسلامی بنا نهاده شده است باید به بحث و بررسی نشست ادای دین دولت­ ای گذشته و حال را در تثبیت و نهادینه ساختن این ارزش اصیل که به مثابه پیشانی فرهنگ عمومی جامعه است؛ آیا برنامه­ سازی­ های گذشته و حال در جهت تثبیت و بسط "سبک زندگی عفیفانه" در جمیع عرصه­ های حیات جامعه بوده است؟ آیا جایگاه "عفت" در سیاست، اقتصاد، فرهنگ، هنر و ... تبیین شده است تا شاید در رهگذر زمان تحولی مبتنی بر مولفه­ های گفتمان­ انقلاب ­اسلامی صورت پذیرد و مردم طعم شیرین انقلاب فرهنگی بهمن 57 را در جمیع ابواب­ زندگی یومیه­ شان درک کنند؟ آیا وضعیت موجود مطلوب ملت بزرگ ایران اسلامی است؟ علت را در چه می توان یافت؟

نه می توان در رویکردی بدبینانه مدعی به شکاف عمیق نسلی و بروز مصادیق روزافزون بدحجابی و بی­ عفتی در جامعه شد و نه با تحلیلی خوش­بینانه مصادیق اجتماعی موجود را مواردی معدود و قابل اغماض از هنجارشکنی برشمرد؛ واقعیت امروز را باید به درستی کمّی ساخت تا ابعادِ صحیح مشکل معلوم گردد، در غیر اینصورت نمی توان تمهیدی واقع­گرایانه برای درمان مرضِ مسریِ بی­ عفتی اندیشید.

براستی بی عفتی و بدحجابی را باید بزه دانست، یا آسیب اجتماعی؟ مرض است یا صرفاً برخاسته از تنوع فرهنگی است؟ معضلی فردی است یا اجتماعی؟ متولی آن خانواده­ ها هستند یا نهادها؟ موضوعی تک­ جنسیتی است یا در مورد مردان نیز موضوعیت می یابد؟ گستره مجاز سلایق و تنوع طلبی­ های فردی تا کجاست؟ دولت و نهادهای تقنینی و قضایی چه نقشی در راستای بسط عفت در جامعه می­ توانند و باید داشته باشند؟

گونه­ گونی پرسش­ ها پیرامون موضوع عفاف و حجاب که همواره در صدر مطالبات اجتماعی و شاید سازمانی بوده است مؤید ابهامِ مفهومی از واژه­ی متعالی "عفت" است که جوهره سبک زندگی اسلامی است، ابهامی که برخاسته از رویکرد تقلیل­ گرایانه نسبت موضوع عفاف است که در سال های گذشته گویی فقط در مسئله پوشش و حجاب خلاصه شده و حتی در ظاهر امر نیز به قیود و حدود شرعی پوشش وفادار نمانده و گاه اصل فدای حاشیه و برنامه ­های مقطعی شده ­است، مثلاً آیا بسنده کردن به ماده 638 قانون مجازات اسلامی در مقابله با مصادیق بی­ عفتی کفایت می­ کند؟ ماده ای که به سبب عدم ارائه تعریف صریح از بی­ عفتی و بدحجابی ندرتاً اجرایی می­ شود و همان موارد معدود نیز فقط در نسبت با افراد است و نه حتی فروشندگان و تولیدکنندگان عمده  محصولات مرتبط.

علت شناسی وضع موجود

الف: سیاست گذاری

بزرگترین علت را باید در آسیب­شناسی وضع موجود در کج­ فهمی نسبت به مفاهیم دانست؛ اینکه عفت در حجاب خلاصه شود و حجاب را با فهم عرفی تعریف کرده و از مصادیق عفت در عرصه های قدرت غفلت ورزیده شود.

براستی جایگاه عفت اقتصادی و پوشش زنان و مردان جامعه چیست؟ آیا می توان منکر نقش عفت شکم و سهولت در پذیرش حق الله در حیات اجتماعی شد؟ آیا نقش نهادهای اقتصادی با موضوع عفاف و حجاب معلوم گشته است؟ آیا تاثیر رشد قارچ گونه مؤسسات مالی و اعتباری و انبوه بانک­ ها و تعاملات پولی و عفت جامعه تعیین شده است؟

جایگاه عفت فرهنگی و پوشش زنان  و مردان جامعه چیست؟ آیا می توان منکر تاثیر و نفوذ عمیق آموزش غیر­رسمی از طریق مجاری فرهنگی و خاصه رسانه­ ها در نهادینه­ سازی آموزش دین به کودکان و نوجوان شد؟ آیا نقش نهادهای فرهنگی اعم از رسانه های مکتوب، دیداری و شنیداری با موضوع عفاف و حجاب معلوم گشته است؟ آیا تأثیر رشد و حتی واردات فزاینده تولیدات فرهنگی، هنری، فیلم و سریال و ... که بسترساز تساهل و تسامح اجتماعی هستند با عفت تعیین شده است؟

در گذر از بایسته فوق در مفهوم سازی عفت در جامعه که مقدم ه­ای است بر تبیین و تدوین دکترین­ عفت­ جمهوری اسلامی ایران، باید پذیرفت که فقدان رویکردی منظومه ­وار بدین موضوع نیز غایتی دردناک از اتلاف هزینه­ ها و انرژی است که گاه نتایج سطحی و مقطعی ببار­آورده و غالباً با تضاد در رویکرد دو نهاد که ظاهراً یک مهم را متولی بوده­ اند نتایج مخرب به همراه آورده­است و حتی در مقاطعی هیچ سازمان و نهادی بعنوان متولی امر موجود نبوده است؛ حال اگر با اتخاذ رویکرد منظومه­ مدار در نسبت با موضوع عفاف و حجاب حرکت وضعی و چرخشی سازمان­ها و نهادها به مانند اجرام فلکی تنظیم گردد، رفتار نهادها اثری همگرا با یکدیگر داشته و این هم­افزایی منجر به اتفاق نظر و عمل سازنده سازمان­ ها خواهد شد و دیگر با کم­کاری نهادهای فرهنگی، اقتصادی تربیتی و آموزشی و ... به سبب تفاوت رویکرد­ دولت­ها، عملکرد نهادهای قضایی و نظامی پررنگ­تر از آنچه شایسته است به نظر نمی­ رسد (البته بی­ عفتی در ابتدای امر یک آسیب(مرض) اجتماعی است که بتدریج در هیئت یک بزه رخ می­ نماید و به ناگزیر باید رویکردی قضایی بدان داشت.)

سومین خلأیی که در امر سیاست­گذاری برجسته می­ شود تحدید امر عفت  که روح حاکم بر کالبد زنده اجتماع است  به دستوری صرفاً فردی،موجب شده تا برکات اجتماعی آن مغفول مانده و حتی در نسبت با فرد نیز رویکردی جنسیتی بدان داشته باشیم، غافل از اینکه اگر عفت صرفاً یک رویکرد حاکمیتی به مشی زنان و مردان جامعه نیست و برخاسته از صراحت دین مبین اسلام در حیات اجتماعی مردم است، پس باید با رجعت به اصل فرمان شرع مقدس، قیود آن را  برتافت و وسعت و گستره آن را نیز محترم دانست؛ چگونه است که در قرآن الگوی مشی عفیفانه را یک مرد حضرت یوسف علیه السلام معرفی می کند اما در برنامه­ ریزی­ های اجرایی و حتی ضابطه­ های قضایی مردان تفریق می شوند و رویکرد مهذب­ مدار نسبت به مردان جامعه بعنوان عاملی تعیین­ کننده در تثبیت عفت اجتماعی نادیده انگاشته می­ شود؟ و سکوت در برابر پرسش "چرا فقط زنان؟ " موجب می شود تا به جای احترام به اصول، اسیر حاشیه­ ها شد و حکمت هر حرمتی را ندانسته تضعیف نمود.

ب: برنامه­ ریزی

اگرچه موضوع عفاف و حجاب دستوری شرعی است و تمامی آحاد جامعه با امربه معروف و نهی از منکر نسبت به آن باید احساس مسئولیت نمایند اما دست یازیدن به جایگاه اصیل این موضوع و تلاش در جهت بسط ارزش­ های عفت و باورپذیر نمودن آن در قلب و ذهن جوانان، تکلیفی اجتماعی است که از یک­سوی نیازمند همِّ حاکمیتی است و از دیگر سوی محتاج برنامه ­ریزی و اختصاص بودجه­ های پاکیزه و طاهر است؛ تا این مهم از سطح شعارگونه کنونی به جایگاه حقیقی خود تعالی یابد.

برنامه­ ریزی­ ها نیز مانند سیاست­گذاری­ ها باید مبتنی بر عقبه­ های پژوهشی و مطالعات کلان باشد و از اقدامات عجولانه و سراسیمه پرهیز شود تا سیاست­گذاری­ نهادهایی چون شورای­ عالی انقلاب فرهنگی بدون ضمانت­ اجرایی رها نشود.

تحلیل اقدامات یک دهه اخیر در مواجهه با این معضل اخلاقی اجتماعی گواه این ادعاست که عدم جامع­نگری نسبت با امر عفت در اجتماع مهم­ترین علت در بی­ نتیجه ماندن برنامه­ هاست.

در طرح­ ریزی­ های اجتماعی در خصوص معضلاتی که فراگیر(اپیدمی) می­ شوند اولین اقدام اثبات فراگیری آسیب یا مرض اجتماعی است و در گام بعد باید معلوم گردد این فراگیری از چه جنسی است؟ آیا بدحجابی و بی عفتی در جامعه متاثر از یک منبع فکری عملی آلوده (Common SourceEpidemy) است که با الگوسازی­ های منحرف بسترساز حیازدایی از حیات اجتماعی زنان و مردان جامعه می شود؟ آیا می شود تمامی وزن بدحجابی و بی­ عفتی زنان و مردان جامعه را منتسب به شیوع انحرافات اخلاقی متاثر از ماهواره­ ها و اینترنت دانست؟ اگرچه در چندسال اخیر متناسب با رواج ماهواره "بروز بدحجابی" بیشتر شده­ است اما این بدین معنا نیست که ماهواره موجب افزایش "شیوع بدحجابی" هم شده اند زیرا رسانه­ ها فقط با نمایش غلوآمیز یک آسیب، از جامعه قباحت­ زدایی کرده و موجب می­ شوند تا مصادیق پنهان و زیرزمینی یک آفت عیان شود حال آنکه عللی دیگر موجب ریشه دوانیدن این هرزه­ علف­های بی­ عفتی در جامعه گردیده­ است؛ پس از این­ روی ضمن اذعان به اهمیت و اجتناب­ ناپذیر بودن اقداماتی نظیر مقابله با فروش و نصب دیش­ های ماهواره و یا فیلترینگ اینترنت و ... باید اعتراف کرد که این اقدامات به­ جهت تشخیص غلط در علت بیماری موجود، مقطعی و نافرجام خواهد بود زیرا خانواده هایی که مواجهه  مستقیم با ماهواره دارند در خط مقدم این هجمه ها خواهند بود اما نمی توان به صراحت مدعی شد که سایر خانواده ها به سبب رقابتی شدن فضای اجتماعی از ترکش های این هجمه نرم مبری هستند.

فقدان تحلیل و ارزیابی صحیح در علت­ یابی بدحجابی و بی­عفتی و اتخاذ درمان مناسب برای آن موجب شده­ است تا به گمان فراگیری فزاینده­ و فصلی این آسیب (Rapid progressive Epidemy)؛ در فصول بهار و تابستان اقدامات انتظامی در برخورد با مصادیق اجتماعی بدحجابی و بی­ عفتی افزایش ­یابد و در سایر فصول خاموش گردد یا شدیداً کاهش یابد؛ حال آنکه شیوع بدحجابی و بی­عفتی از الگوی "فراگیری آرام و تدریجی"(Slow Epidemy) تبعیت می­کندکه تهدید آن همواره در جامعه ساری و جاری است و با رشدی آرام در حال افزایش است، بهمین دلیل اقدامات هماهنگ، جامع و مستمر فرهنگی را می­ طلبد و افراط و تفریط  حاصلی جز عادی سازی گناه و قباحت ­زدائی روزافزون ندارد.

ج: اجرا

حراست از ارزش­ های انقلاب اسلامی و تلاش در جهت بسط این مفاهیم ناب در عمق وجود آحاد جامعه وظیفه همه دولت­ هایی است که عنان پیشبرد اهداف نظام را بدست می ­گیرند، این مهم مستلزم مقدماتی در حوزه سیاستگذاری تصمیم ­سازی و اجرا می­ باشد که منبعث از بلندنظری در این باب و پرهیز از اقدامات سلیقه ­ای و مقطعی است و البته مقدمه بایسته آن هم حاکمیتی و تحذیر جدی از رویه تساهل و تسامح در باب احکام شرعی است که در مجالی دیگر به تفصیل بیان خواهد شد.

دکتر عاطفه سمائی

نام:
ایمیل:
* نظر: