کد خبر: ۳۲۶۲۸
تاریخ انتشار: ۰۳ تير ۱۳۹۳ - ۲۱:۴۳
چرا يك طبيب روسي براساس تجربيات و بدعت، بحث «روزه درماني » را مطرح كرد و روزه درماني هم نمود ولي مسلمانان از منابع و مباني بزرگ اسلامي چنين استفاده هايي را نبردند و از غريبه ها، سبقت نگرفتند؟ ! آيا از كلام زيباي حضرت امير (ع) «روزه درماني و درمان هر بيماري » بدست نمي آيد؟ ! معناي دقيق و عميق اين حديث نوراني چه مي تواند باشد؟ ! «صوم النفس امساك الحواس الخمس عن سائر المآثم و خلو القلب من جميع اسباب الشر» يعني چه؟ آيا با عمل به اين حديث زيبا تمام بيماريهاي رواني و فرارواني درمان نمي گردد؟ ! آيا در صورت عمل به اينگونه روايات، جوامع انساني به مدينه فاضله تبديل نمي گردد؟ !

درآمد:
روزه تشريع و اختراع بزرگ خداوند است و قدمت طولاني دارد . از تورات و انجيل فعلي برمي آيد كه روزه، در ميان يهود ونصاري و ملل ديگر مرسوم و معمول بوده است .
خود حضرت موسي (ع) چهل روز روزه داشته است . همچنين از انجيل برمي آيد كه خود حضرت مسيح هم چهل روز روزه داشته است . پس روزه و رمضان، دو برادر كلانسال هستند در ميان بشريت و از آوازه بلندي برخوردارند .
روزه اثرات فردي، اجتماعي، تربيتي، بهداشتي و درماني زيادي را در جوامع بشري ببار آورد و ببار مي آورد و اثرات مادي و معنوي فراواني را در وجود انسان مي گذارد .
پيامبر اسلام (ص) در حديث بسيار معروفي مي فرمايد: «صوموا تصحوا .» روزه بگيريد تا سالم شويد .
خوشبختانه بعد از گذشت حدود هزار و چهار صد سال، تازه دنيا دارد بر سر عقل مي آيد و بحث «روزه درماني » را مطرح مي كند، هرچند هر كس نمي تواند به عمق و فلسفه روزه، بطور دقيق پي ببرد .
امروزه در بحثهاي روان شناسي، بحث «فراروان » مطرح است ولي بطور يقين، غير از انسانهاي كامل و مؤمنين واقعي، كسي نمي تواند اين كلام حضرت امير (ع) را درك كند كه فرمود:
«صوم النفس امساك الحواس الخمس عن المآثم و خلو القلب من جميع اسباب الشر» روزه جان يعني چه؟ و چه كسي مي تواند آن را درك و سپس عمل بكند؟ !
به هر حال ، در اين نوشتار كوتاه سعي شده به اين پرسش پاسخ دهيم كه:
آيا روزه اثرات درماني دارد يا خير و گستره آن تا كجاست؟ لذا در اين مقاله در چند عنوان بحث نموديم كه عبارتند از:
1 - درآمد 2 - تعريف، اهميت و ضرورت 3 - انواع روزه 4 - فلسفه روزه، 5 - سوژه هاي تربيتي روزه و رمضان 6 - خداحافظ رمضان 7 - جشن روزه دار و عيد واقعي 8 - نتيجه و در پايان كتابنامه .

تعريف، اهميت و ضرورت:
در فرهنگ قرآن، از روزه به «صوم » تعبير شده است . صوم در لغت به معناي برخاستن است بي آنكه بعد از آن كاري شود .
نزد بعضي صوم به معناي نگاه داشتن است . هر يك از دو معنا مناسبت دارد با معناي شرعي و آن نگاه داشتن خود است بر وجه شرع در روز از آنچه در شرع او را مفطر خوانند با نيت . (1)
در جاي ديگر آمده: صوم به معناي روزه . همچنين است صيام .
اصل آن امساك از مطلق فعل است، خوردن باشد، يا گفتن، يا رفتن .
صوم اسلامي امساك مخصوصي است از طعام و چيزهاي ديگر كه از طلوع فجر شروع شده و با رسيدن شب به پايان مي رسد . (2)
در التبيان از صوم چنين تعريف شده است:
«الصوم في الشرع هو الامساك عن اشياء مخصوصة علي وجه مخصوص ممن هو علي صفات مخصوصة و من شرط انعقاد النية .» (3)
روزه در شرع، عبارت است از: 1 - خودداري كردن از خوردن اشياء خاص و ويژه، 2 - بر وجه مخصوص، 3 - از كساني كه داراي خصوصيات ويژه هستند، 4 - به شرط بستن نيت .
به هر تقدير در رساله عمليه آمده:
روزه آن است كه انسان براي اطاعت فرمان خدا، از اذان صبح تا مغرب، از چيزهايي كه روزه را باطل مي كند خودداري نمايد .

اهميت:
اهميت روزه آنقدر زياد است كه با زندگي و زنده ماندن انسان عجين است . روزه زباله ها و مواد اضافي و جذب نشده بدن را مي سوزاند، و در واقع بدن را «خانه تكاني » مي كند .

ضرورت:
در اين برهه از زمان، بخاطر مصنوعي گشتن زندگي و خوردنيها و نوشيدنيهاي شيميايي زا، زندگي و محيط زيست بشر، با خطر جدي مواجه گشته است .
يكي از بهترين راه درمان اين همه بيماريهاي جسمي و رواني «روزه درماني » است كه به روزه شكم، جسم را درمان بخشيم و با روزه نفس، جان و روان خود را .
يكي از فقره هاي دعاي ماه رمضان كه دعاي بين المللي هم هست اين است كه: «اللهم اشف كل مريض » خدايا تمام بيماران جهان را شفاببخش .
به اميد روزي كه جهانيان به خاطر درمان بيماري جسمشان هم كه شده سراسيمه به روزه درماني روي بياورند و عظمت هاي اسلام را قطره اي بنوشند .

انواع روزه:
روزه به عبارات مختلف، تقسيمات مختلفي را به خود اختصاص مي دهد .
تقسيمات روزه در فقه عبارت است از:
1 - روزه واجب، 2 - روزه حرام، 3 - روزه مستحب، 4 - روزه مكروه .
روزه هاي واجب عبارتند از:
1 - روزه ماه رمضان، 2 - روزه قضاء ماه رمضان، 3 - روزه كفاره، 4 - روزه قضاي پدر [يا مادر] بر پسر بزرگتر، 5 - روزه هاي نذر و عهد، 6 - روزه هاي استيجاري .
روزه هاي حرام عبارتند از:
1 - عيد فطر (اول شوال)، 2 - عيد قربان (دهم ماه ذي الحجة)، 3 - روزه هاي ضرري، 4 - روزه هاي مستحبي زن و فرزند اگر حق شوهر از بين برود و باعث اذيت پدر و مادر شود جايز نيست .
روزه هاي حرام ديگر نيز هست كه در كتابهاي مفصل گفته شده است .
روزه هاي مكروه عبارتند از:
1 - روزه روز عاشورا، 2 - روزي كه انسان شك دارد روز عرفه است يا روز عيد قربان، 3 - روزه ميهمان بدون اجازه ميزبان .
روزه هاي مستحب:
روزه تمام روزهاي سال، غير از روزهاي حرام و مكروه كه در بالا بيان گشت، مستحب است، ولي بعضي از روزها تاكيد بيشتري دارد . كه براي توضيح بيشتر به رساله عمليه، به همين بخش مراجعه نمائيد .
تقسيم روزه به اعتبار ديگر:
اميرالمؤمنين (ع) مي فرمايند:
«صيام القلب عن الفكر في الآثام افضل من صيام البطن عن الطعام » (4)
روزه دل از [براي] انديشه در [ترك] گناهان، بهتر از روزه شكم است از غذا خوردن و آشاميدن .
در اين حديث شريف به دو نوع روزه اشاره شد:
1 - روزه جان .
2 - روزه جسم .
روزه جسم مرحله نازله روزه است و گستره آن محدود به زمان خاص مي باشد . روزه جسم و شكم آسان است و هر كس با اراده اندك مي تواند از عهده آن برآيد .
نخوردن و نياشاميدن چند ساعت، چيزي نيست كه براي يك انسان متدين مشكل ساز باشد . انسان توانايي دارد چندين روز، چيزي نخورد و نياشامد و در عين حال زنده و سالم بماند .
آنچه مهم است، روزه جان است كه دامنه بسيار گسترده دارد و در عين حال بسيار سخت و دشوار است . چيزي نيست كه هر كس بتواند به آساني بدان دسترسي پيدا كند و يا به صرف دست يازيدن به روزه جسم و شكم، بتواند بدان دست يابد .
ملازمه اي بين روزه جسم و روزه جان وجود ندارد . روزه جسم و شكم، تنها مي تواند مقدمه اي براي رسيدن به مرحله روزه جان باشد . رفع و دفع از خطورات ذهني، خيالات، شبهات، انگيزه ها و غرضها، شهوات عملي و . . . ، چيزي نيست كه به صرف روزه جسم بدست آيد .
در مرحله روزه دل، تمام اعضا و جوارح انسان روزه دار است .
گوش انسان روزه دارد . چشم و نگاه انسان روزه دارد . زبان انسان روزه دارد . ذهن انسان روزه دارد . نفس كشيدن و نفسها روزه دارند . در خوردن و خوابيدن و در خلوت و جلوت روزه دارند .
در حديثي ديگر، اميرالمؤمنين (ع) مي فرمايند:
«صوم النفس امساك الحواس الخمس عن سائر المآثم و خلو القلب من جميع اسباب الشر» . (5)
روزه جان، خودداري كردن حواس پنجگانه از باقيمانده گناهان است و خلوت و آسوده ماندن دل از تمام اسباب پليد .
اگر «جان » انسان روزه باشد، حواس پنجگانه، براي هميشه حواسش جمع خواهد بود وبه سوي پليديها و پلشتيها، پا نخواهد نهاد .
اين نماز و روزه و حج و جهاد
هم گواهي دادنست از اعتقاد (6)
علي (ع) مي فرمايند:
«صوم النفس عن لذات الدنيا انفع الصيام » . (7)
روزه جان از خوشيهاي (پست) دنيا سودمندترين روزه ها است .
سرچشمه تمام بيماريهاي رواني، شبهات علمي واخورده است و شهوات عملي .
براي مبارزه با اين نوع بيماريهاي خطرساز و خانمانسوز چه بايد كرد؟
آيا با «سلاحهاي هسته اي » مي توان آن را مهار كرد؟ بطور يقين جواب اين سؤال منفي است و اگر تمام سلاحهاي گرم و سرد موجود در دنيا را بر سر «شهوات عملي » فرو نشانند، نه تنها شعله آتش آن خاموش نمي شود بلكه آتش آن شعله ورتر خواهد گشت . سرطان پنهاني است كه با هيچ دارويي درمان نيابد .
تنها راه معقول مبارزه با آن، «سير و سلوك علمي و عملي » است و اين بدست نمي آيد مگر از راه دين خداپسند و آن دين خداپسند، دين اسلام است كه داراي شاخ و برگهاي بيشماري است .
روزه يكي از شاخ و برگهاي دين اسلام است كه در درمان بيماريهاي رواني بسيار نقش آفرين است، همانطوريكه به اعتراف دوست و دشمن، در درمان بيماريهاي «تن » نقش بسزايي دارد .
در بخشي از كتاب «روزه روش نوين براي درمان بيماريها» آمده:
«امساك و روزه اختياري و منظم، آثار مخصوصي در بدن پديد مي آورد كه بيماريهاي غير قابل علاج از نظر پزشكان را بهبودي مي بخشد . همان بيماريهايي كه اگر تمام داروها و وسايل پزشكي جهان را در اختيار پزشكان قرار دهيد آنها را قابل علاج نمي دانند . » (8)

خلاصه:
چرا يك طبيب روسي براساس تجربيات و بدعت، بحث «روزه درماني » را مطرح كرد و روزه درماني هم نمود ولي مسلمانان از منابع و مباني بزرگ اسلامي چنين استفاده هايي را نبردند و از غريبه ها، سبقت نگرفتند؟ !
آيا از كلام زيباي حضرت امير (ع) «روزه درماني و درمان هر بيماري » بدست نمي آيد؟ ! معناي دقيق و عميق اين حديث نوراني چه مي تواند باشد؟ !
«صوم النفس امساك الحواس الخمس عن سائر المآثم و خلو القلب من جميع اسباب الشر» يعني چه؟
آيا با عمل به اين حديث زيبا تمام بيماريهاي رواني و فرارواني درمان نمي گردد؟ ! آيا در صورت عمل به اينگونه روايات، جوامع انساني به مدينه فاضله تبديل نمي گردد؟ !

پي نوشت ها :

1 . بحارالانوار، ج 96، ص 255 .
2 . ابوالفتح الجرجاني، سيد امير، تفسير شاهي او آيات الاحكام، ج 1، تهران: نويد، 1362، ص 225 .
3 . قرشي، سيد علي اكبر، قاموس قرآن، ج 4، تهران: دارالكتب الاسلاميه، سوم، 1361، ص 165 .
4 . التبيان، ج 1، ص 114 .
5 . غرر الحكم و درر الكلم، ج 1، ص 416، چاپ بيروت .
6 . همان .
7 . مثنوي معنوي، دفتر پنجم، 183 .
8 . غرر الحكم، همان .

انتهاي پيام/

نام:
ایمیل:
* نظر: