کد خبر: ۴۲۰۸۵
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۳۹۳ - ۲۳:۳۳
رمز ماندگاري قيام امام حسين(عليه السلام)،
پرورش ياران عاشورايي، تشويق و استوارسازي اصحاب امام حسين در كربلا و تبليغ اين جريان بزرگ، سه گام حياتي قبل و هنگام و بعد از واقعه عاشوراست كه قيام امام حسين عليه السلام را ماندگار كرده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بسیج فرهنگیان فارس به نقل از پايگاه تحليلي صاحب، در مورد نقش زنان در كربلا يادداشت هاي زيادي نوشته شد، حرف هاي بسياري گفته شد، روضه هاي فراواني خوانده شد، و آنچه مسلم است اينكه نقش زنان نه تنها كمتر از مردان نبود، چه بسا مردان را زنان در عرصه آورده بودند.
زن زن است و فقط زن است كه ميتواند عهده دار برخي نقش هاي اين چنيني در نهضت ها و قيام ها شود، زن گل است و هر گل بويي دارد و اين ميشود كه اگر بتواند روح و فطرت خويش را ظهوربخشد، در هر ماجرايي شركت كند گلستاني خلق ميكند، كه هم زيبايي باشد و هم زيبايي ديده شود و هم هر چه از آن به مشام برسد زيبايي باشد.
همين است كه از زينب سلام الله عليها ميپرسند در كربلا چه ديدي؟ و زينب با غرور ميگويد ما رأيت الا جميلا …

گام اول: قبل از قيام – پرورش
مردان كوفي را زنان كوفي پروراندند تا عليه حسين اقدام كنند نه له حسين، و زنان عاشورايي را زنان عاشورايي پرورش دادند تا بزرگترين صحنه مبارزه با ظلم را در خلقت خلق كنند.
حسين را فاطمه پرورش داد و عباس را ام البنين، مسلم بن اوسجه را همسرش و علي اصغر را رباب، و به هر طرف و جناح از كربلا مي نگري نقش پر رنگي از زنان را در اين عشقبازي با خدا مينگري.
وقتي حر راه بر امام بست ، امام حسين خطاب به حر فرمود مادرت به عزايت بنشيند، زيرا همان مادر پرورش داد و همان مادر بايد عزايش را هم بكشد.
حركتي كه از مكه شروع شد سرانجامش مشخص بود، خون بود و قيام، شهادت بود و ماتم، دلتنگي بود و فراق، اشك بود و شكنجه، اسارت بود و مشقت، اما شما يك بار در كلام زنان عاشورايي نميابيد كه حسين را نصيحت كرده باشند كه حسين جان نرو، يك جمله هم در ميان جمله هاي رسيده از زنان عاشورا پيدا نميكنيم كه پشت مردانشان را خواسته باشند خالي كنند.
مثال بارزش در شخصيت همسر زهير است – وقتي قاصد آمد خدمت زهير و سلام امام عليه‌السلام را رساند و گفت امام مي‌خواهند تو را ببينند، خشكش زد و قصد نداشت برود‌! همسرش گفت «سبحان‌الله! پسرِ دختر پيامبر تو را مي‌طلبد و تو نمي‌روي؟». چنان اين را محكم گفت كه زهير شرمنده شد و در حقيقت در رودربايستي قرار گرفت. با اين حركت همسر تصميم گرفت نزد امام عليه‌السلام برود. ما نمي‌دانيم چه بين او و امام رد و بدل شده است. وقتي برگشت، ديدند متحول شده و شاد و مسرور بود و گفت «من راه خودم را پيدا كرده‌ام».
اين قدرت و عظمتي است كه خداوند در قامت اين زنان آفريده بود كه با يك جمله دشمن حسين را فدايي حسين كنند، و چه نقشي بالاتر از اين كه تو يك نفر به سپاه غريب حسين اضافه كني!

گام دوم: هنگام قيام – تشويق
از مكه به سمت كربلا به راه افتادند و به كربلا رسيدند، رسيد تا شب عاشورا، و لحظه هاي حساس بيعتي كه دل پسر زهرا سلام الله عليه ها را شاد كند، باز هم نقش زنان اينجا فوق العاده بود.
زينب سلام الله براي اينكه همه ياران حسين را تذكري دوباره دهد تا مبادا كبر و غرور به سراغ اين ها بيايد يا مبادا شيطان در اين لحظه هاي آخر بخواهد تيرهاي حساس خود را در حساس ترين لحظه هاي مبارزه حق با ظلم شليك كند، طوري كه برخي ياران بشنوند به امام حسين عليه السلام عرضه داشت، حسين جان، برادرم ، اين ها فردا محكم مي ايستند؟ بيعتشان با تو بيعت محكميست؟
همين حرف بس بود تا همه كساني كه براي ياري حسين آمده بودند به نكاپو بيفتند، دور هم جمع شدند، يكي گفت دل دختر زهرا نگران است كه نكند كا فردا هستيم تا پاي جان يا نه؟
همه پشت خيمه حضرت زينب آمدند و با هزار برابر شوق و شور بيعت محكم و تا پاي جان خود را به حضرت زينب اعلام كردند و اين براي آنان زنگ خطري بود كه نكند لحظه اي تعلل كنند.
همين رفتارهاي كوچك زنان در ميان خيمه ها با مردانشان بود بود هزار برابر مردها را محكم تر ميكرد.

گام سوم: بعد از قيام – تبليغ
بعد از قيام و ما ادراك روزگار و ساعات بعد از قيام، همين ساعات بود كه امام زمان بزرگترين مصيبت ها را همين مصيبت خواندند. قافله سار زينب شد و مديريت اين حركت تاريخي را بر عهده گرفت.
اولين عزاداري ها براي حضرت سيدالشهدا را زنان خلق كردند، عزاداري اي كه از برق تيز شمشيرها برش بيشتري داشت در به خاك نشاندن نقشه هاي يزيد و يزيديان. تا آنجا كه براي ساكت كردن زنان از هر كاري دريغ نميكردند.
وظيفه سنگين تبليغ را زنان در سه مرحله انجام دادند،
اول صبر در مصيبت بزرگي كه خداوند آن مصيبت را بزرگ شمرد،
دوم بيان ظلم جور و مظلوميت حق با بياني علي گونه بر منابر كوفه و شام
سوم گريه و عزاداري براي كشته شدگان دشت نينوا

توضيح هر كدام كتابيست و بيان هر كدام مقاله ايست كه اجمال آن را معمولا به گوشمان رسانده اند كه در اين يادداشت جاي توضيح و تفسير اين نيست، ولي همين قدر بيان كنيم كه سخت ترين ضربه ها به پيكره نظام كفر و استبداد گريه اي بود كه زنان با هدف زنده نگه داشتن ياد مظلومان بر اين مصيبت ميكردند.
حركت زهرايي زينب و يارانش، مجالس گريه و عزاداري ام البنين در مدينه، گريه هاي زينب و رباب در ميان زنان مدينه و عزاداري زنان كربلايي دشت نينوا همه و همه زمينه ساز ماجرايي بزرگ شد كه هر سال در اين شب ها و روزها به ثمر مينشيند و مانند قلب تپنده ايست كه اسلام را زنده داشته است و مطمئنا صبر زينب، خطبه هاي زينب، اشك هاي زينب بودند كه مانگاري كربلا را امضا كردند.
شايد بايد گفت، كه حسين خالق كربلا بود و زنان نشان دهنده اهميت و بزرگي اين مخلوق، مخلوقي كه خالق يكتا براي آن اهميت بيشماري قائل شده است.

نام:
ایمیل:
* نظر: