یکی از زیباترین قوانین الهی که در رسالت تمام انبیاء و اولیایی الهی به طور واضح وصریح دیده میشود،وجود انواع حقوق بشر دوستانه برای انسان است. حقوق ارزشمندی که اگر مورد رعایت و توجه قرار گیرد زندگی دنیایی بشر رنگ و بوی الهی و بهشتی به خود میگیرد. و انسانها میتوانند با صلح و صفا بدون اینکه حقوق آنها مورد تعرض قرار گیرد با یکدیگر زندگی مسالمت آمیزی را تجربه کنند. در دنیای کنونی نیز یکی از مطالبات به حق جوامع بشر دوستانه احیاء و استیفای این حقوق واجب انسانهاست. ولی سؤالی که در این خصوص مطرح میشود این است که مدعیان استیفای حقوق بشر تا چه اندازه در انجام وظایف خود صادق بودهاند؟
هرچند ارباب شبکههای رسانهای و غولهای تبلیغاتی این چنین وانمود میکنند که دولت آمریکا از جمله کشورهایی است که به دنبال زنده کردن حقوق انسانهاست، و هر از چند گاهی برای استیفای حقوق سایر کشورها به خود جرأت لشکر کشی و تحمیل هزینههای سنگین برای سایر کشورها میکند. ولی سوالی که در خصوص حقوق بشر امریکایی مطرح میشود این است که آمریکا به دنبال مطالبهی چه حقوقی است؟
با یک حساب سرانگشتی وساده میتوان فهمید هر کجا پای منافع آمریکا در میان باشد این کشور انسان دوست و طرفدار حقوق بشر، آماده گرفتن آن حق است. برای نمونه اگر منافع آمریکا ایجاب کند، خون مردم مظلومی ازجمله کشورهای سوریه، لبنان، عراق، افغانستان، فلسطین، کرانهی باختری و نوارغزه بر زمین ریخته شود در استیفای این حق به خود تردیدی راه نمیدهد. و خون این چنین افرادی براحتی مباح میکند.
اگر مردم بی پناه و مظلوم فلسطین و کرانهی باختری به خود جرأت دهند در برابر تانکهای اسرائیلی سنگی از زمین بلند کنند امریکا حق دارد برای استیفای حقوق ناحق سربازان و مزدوران اسرائیلی مجوز کشتن این مردمان بیپناه را صادر نماید.
درهرکجای دنیا هر کشوری که به خود جرأت ایستادگی و مقاومت در برابر زیاده خواهیهای اسرائیل و آمریکا و منافع آنها را بدهد با کلاهکهای هستهای و موشک های شیمیایی و میکروبی رو برو خواهند شد.
در ادبیات حقوق بشر آمریکایی کسی حق ندارد در مقابل زیاده خواهی آمریکا و اسرائیل اعتراضی داشته باشد والا با تحریم و انزوای سیاسی و اقتصادی مواجه خواهد شد. در منطق حقوق بشر آمریکایی زنان وسیله کامجویی مردان هستند، همجنسگرایان داری حقوق میشوند که با هیچ عقل سلیمی و قانون ومنطق وحیانی سازگار نیست.