یادداشت:
فعالیتهای سپاه در محرومیتزدایی و ایجاد و تعمیق امنیت اقتصادی دشمنان را به طمع تحریم سپاه با هدف تحریم کل کشور انداخته است...
به گزارش تنویر سپیدان به نقل از پایگاه اینترنتی بسیج، باید
تأکید کرد که ایالات متحده امریکا تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را
به معنای تحریم کل کشور قلمداد میکند چراکه به خوبی دریافته تمام
فعالیتهای این نهاد انقلابی در جهت پیشرفت جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته
و مشارکت سپاه از «زدودن محرومیت و فقر از چهره مناطق محروم» تا «ایجاد و
تعمیق امنیت در داخل و بیرون مرزهای کشور» محوری و تعیینکننده و فراگیر
است.
گستردگی نقشپذیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تا آنجاست که نمیتوان
معیشت، امنیت و قدرت را در جامعه ایرانی به تفسیر و تأویل نشست و از کنار
این نهاد به آسانی گذشت چراکه به عنوان نمونه در برهه حساسی مانند
تحریمهای پس از فتنه 88 و در حالی که کشور در شرایط سختی به سر میبرد
این سپاه بود که با دور زدن تحریمها مانع ابتلای کشور به شرایط بحران و
اضطرار شد یا در شرایطی که مردم منطقه به واسطه بیداری اسلامی، از کمترین
حقوق شهروندی هم محروم بودند و نظام سلطه با گسیل گروههای تروریستی به سمت
سوریه وضعیت منطقه را به شرایط نگرانکنندهای رساند و داعش تا نزدیکی
مرزهای جمهوری اسلامی ایران رسیده بود، این سپاه انقلاب اسلامی بود که
کارزار جنگ را برای گروههای تروریستی وابسته به امریکا سخت کرد و علاوه بر
حفظ امنیت موجود برای کشور، حتی امنیت را برای بسیاری از مردم عراق و
سوریه به ارمغان آورد.
علت علاقه امریکاییها به تحریمهای دامنهدار علیه سپاه را میتوان در
مقاله اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسی امریکا هم مشاهده کرد که با اشاره
به طرحهای مرتبط با تحریم سپاه مینویسد: «در حالی که توافق با ایران
وارد مرحله اجرا میشود، کنگره به سمت تحریم سپاه پیش میرود.»
36سال تلاش امریکاییها برای تضعیف سپاه
کارکرد سپاه طی36سال گذشته نشان توانمندی و قدرت آن در عرصههای مختلف
نظامی، اقتصادی، فرهنگی، دفاعی و سیاسی است و فراتر از آن بسیاری از منافع
ایالاتمتحده را در منطقه استراتژیک غرب آسیا با چالش اساسی روبهرو
ساخته است تا آنجا که طی ماههای اخیر اجازه هیچگونه تعرضی توسط کشتیهای
امریکا به مرزهای آبی کشور در تنگه هرمز نداده و با اقتدار و صلابت
اقداماتی را در دستور کار قرار داده که نه تنها تأمینکننده منافع نظام
جمهوری اسلامی ایران بوده بلکه توانسته قدرت روزافزون ایران را تا آنجا
افزایش دهد که نیروهای دریایی امریکا نیز نتوانند در مواجهه با ایران
اقدام به تعدی به دریای سرزمینی کنند.
قدرت و صلابت سپاه پاسداران باعث شده امریکاییها در طول سالهای اخیر به
بهانههای مختلف تلاش کنند تحریمهای بینالمللی علیه این نهاد وضع کنند
تا گستره نفوذ این نهاد را کنترل کرده و میزان امنیت کشور و عملاً آستانه
تحمل جامعه ایرانی را در برابر فشارهای بیرونی به حداقل ممکن برسانند.
تاکنون امریکاییها چه به واسطه قوانین مصوب شده در کنگره و چه با توسل به
شورای امنیت سازمان ملل توانستهاند چندین قانون تحریمی علیه این نهاد
انقلابی وضع کنند که از جمله آخرین این تلاشها روز گذشته صورت گرفت و
کارگروه وابسته به کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان امریکا طرح موسوم
به«قانون تحریمهای سپاه پاسداران ایران» را طی چند روز آینده به بحث و
رأی خواهد گذاشت.
در صورت تصویب این طرح که با حمایت 12 نماینده جمهوریخواه مجلس پیشنهاد
شده، وزیر خزانهداری امریکا موظف میشود در مدت 30 روز با ارائه گزارشی
به کنگره تعیین کند که آیا سپاه پاسداران ایران دارای مشخصات لازم برای
تعیین شدن به عنوان یک نهاد تروریستی است یا خیر که البته از هماکنون
میتوان محتوا و نتیجه این گزارش را قضاوت کرد.
در این طرح همچنین این پرسش مطرح میشود که آیا هیئت مدیره نهادی که توسط
اعضای سپاه یا توسط نمایندگان و نهادهای تحت کنترل اعضای سپاه اداره
میشوند، نهادی تحت کنترل دولت جمهوری اسلامی ایران محسوب میشوند یا خیر.
هر چند این تحرکات را نباید آخرین اقدامات تلافیجویانه ایالات متحده علیه
سپاه دانست اما همانطور که اشاره شد، امریکاییها تحریم این نهاد انقلابی
را مساوی با تحریم کل کشور تصور میکنند، به همین دلیل با یک بررسی ساده
میتوان نتیجه گرفت که حجم تحریم علیه سپاه اگر بیشتر از تحریمهای
بینالمللی علیه ایران نباشد، بدون تردید کمتر از آن نیست.
قانون و قطعنامههای متنوع جهت منزوی کردن سپاه
هر چند قوانین و قطعنامههای تحریمی علیه سپاه بسیار متنوع و گسترده است
اما مهمترین آن را میتوان قطعنامه 1737 دانست. قطعنامه 1737 شورای
امنیت دومین قطعنامهای است که پس از ارسال پرونده هستهای کشورمان به
شورای امنیت تحت اعمال فشار امریکا توسط فرانسه و انگلیس با همراهی آلمان
تهیه شد، این در حالی بود که روسیه و چین نسبت به مفاد اولیه آن معترض
بودند اما این اعتراضها موجب به تصویب نرسیدن قطعنامه نشد و سرانجام با
درخواستهای تجدیدنظر مسکو و پکن به تصویب رسید.
هدف اصلی این قطعنامه همانطور که در متن آن هم موجود است، تضعیف سپاه و به
حداقل رساندن قدرت مانور آن در فضای داخلی ایران و بینالملل است. آنگونه
که در ابتدای این قطعنامه با توجیه اینکه هدف اصلی این قطعنامه وادار
کردن ایران به تعهدات مندرج در معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای است در
ادامه و در پیوست A لیست خیرهکنندهای از تحریمهای بینالمللی علیه
افراد و شرکتهای وابسته به سپاه را معرفی میکند: «1- سازمانانرژی اتمی
ایران 2- شرکت انرژی مصباح 3- کالا الکتریک 4- شرکت پارس تراش 5- تکنیک
فرآیند 6- سازمان صنایع دفاعی 7- هفتم تیر (از شرکتهای فرعی سازمان صنایع
دفاعی که این طور در نظر گرفته میشود که مستقیماً در برنامه هستهای
ایران دست دارد.) B-شرکتهای دستاندرکار برنامه موشکی بالستیک ایران 1-
سازمان صنایع هوا و فضا 2- گروه صنعتی شهید همت 3- گروه صنعتی شهید باقری
4- گروه صنعتی فجر C- اشخاص دستاندرکار برنامه هستهای ایران 1- محمد
قنادی، معاون امور تحقیق و توسعه سازمان انرژی اتمی ایران 2- بهمن
عسگرپور، مدیر عملیاتی 3- داود آقاجانی، رئیس پروژه PFEP در نطنز 4- احسان
منجمی، مدیر پروژه ساخت در نطنز 5- جعفر محمدی، مشاور فنی سازمان انرژی
اتمی ایران 6- علی حاجینیا لیلآبادی، مدیر کل شرکت انرژی مصباح 7-
محمدمهدی نژادنوری، رئیس دانشگاه فناوری دفاعی مالک اشتر D- اشخاص
دستاندرکار برنامه موشکی بالستیک ایران 1- حسین سلیمی، فرمانده نیروی
هوایی 2- احمد وحید دستجردی، رئیس سازمان صنایع هوا و فضا 3- رضاقلی
اسماعیلی، رئیس بخش تجارت و امور بینالملل سازمان صنایع هوا و فضا 4-
بهمنیار مرتضی بهمنیار، رئیس اداره مالی و بودجه سازمان صنایع هوا و فضا
E- اشخاص درگیر در هر دو برنامه هستهای و موشکی ایران 1- یحیی
رحیمصفوی، فرمانده کل سپاه پاسداران.»
«اما میزان اهمیت سپاه برای ایالات متحده را میتوان در مواضع امریکاییها
پس از تصویب برجام نیز مشاهده کرد، آنجا که در کمیته فرعی نظارت بر
روشها و امکانات» در مجلس نمایندگان امریکا که در هنگامه روز اجرای برجام
برگزار میشود، نمایندگان این کشور متفقالقول همانند دولتمردان این کشور
تأکید میکنند تحریم سپاه همانند قبل از توافق هستهای به صورت گسترده و
باقوت ادامه خواهد یافت.
«دابوویتز» در این جلسه استماع با بیان اینکه تحریم سپاه نقض برجام نیست،
خواستار قرار دادن این سازمان در فهرست تروریستی امریکا میشود.
تحرکات امریکاییها بعد از برجام جهت گسترش تحریمهای سپاه نیز به خوبی
نشان میدهد هنوز برخی تحریمها علیه این نهاد انقلابی در صف بررسی و
تصویب از سوی کنگره امریکا و دولت این کشور قرار دارند. اغلب این تحریمها
تلاش میکنند هر شرکت یا مؤسسه صنعتی که درصدی از سهام یا فعالیت آن به
سیستم داخلی سپاه پاسداران مرتبط است، از تبادل مالی با جهان خارج منع و
در اقتصاد داخلی ایران هم منزوی شود.
بر همین اساس باید گفت مقامات ارشد امریکایی اصرار دارند محدودسازی
فعالیتهای سپاه در عرصه داخلی و منطقهای هم اقتصاد ایران را با چالش
پیاپی مواجه ساخته که میتواند عامل اصلی ایجاد نارضایتی عمومی در کشور
شود چراکه در چنین شرایطی سپاه عملاً توان خود جهت دور زدن تحریمها را از
دست داده و نقش اثرگذار آن در بخش عمرانی و آبادانی کشور کاهش مییابد،
همچنین قدرت مانور این نهاد در تحولات منطقهای را به حداقل ممکن رسانده و
پیشروی محور مقاومت در کشورهای عراق، سوریه، لبنان و... را با موانع جدی
روبهرو میسازد.
باید پذیرفت که مقامات امریکایی به دنبال این هستند که با تحریمهای
گسترده و متعدد سپاه پاسداران را به عنوان یکی از موانع اصلی برای گسترش
روابط تجاری ایران و غرب در افکار عمومی عنوان کنند و نهایتاً رویگردانی و
بدبینی مردم به این نهاد را رقم بزنند، به عنوان نمونه در یکی از این
قوانین (قانون تحریم سپاه پاسداران انقلاب ایران) که دیون نونز، عضو
جمهوریخواه مجلس نمایندگان آن را در تاریخ ۱۵ دسامبر سال 2015 به کنگره
امریکا ارائه داده است، در مقدمه طرح به این نکته اشاره میشود که هدف
«محافظت از مردم امریکا و ایران و همچنین اقتصاد جهانی از نقض
استانداردهای قانونی جهانی در زمینه حقوق بشری و شهروندی توسط ایران و
حمایت این کشور از تروریسم بینالمللی و تخلفات اقتصادی مخرب سپاه
پاسداران انقلاب ایران» است.