کد خبر: ۹۷۷۹۰
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۶
رضا شرمسار/ دبیر آموزش و پرورش
معلّم فقط یک آموزش دهنده صرف نیست، بلکه مهم تر از آن، یک مربی و یک الگوی با نفوذ در تعليم و تربيت است. یک معلّم خوب که با رفتار و گفتار پسندیده اش دانش آموزان را خوب پرورش می دهد، یک معلّم بد اخلاق و بدرفتار و منحرف که با رفتار بد خود، دانش آموزان را به انحراف و تباهی می کشد بزرگترین خیانت را نسبت به اجتماع مرتکب می شود بنابراین شغل و حرفه معلمی از پراحساس ترين، حساس ترین و مسئولیت دارترین شغل های اجتماع می باشد.
تربیت و شکل‌گیری شخصیت افراد به ویژه نسل جدید، تحت تأثیر عوامل مختلف درونی و بیرونی قرار دارد. عوامل گوناگون مؤثر در تربیت، هر کدام در جای خود مهم و دارای درجة خاصی از تأثیر است. در این میان دو عامل خانواده و مدرسه نقش بسیار برجسته‌تری نسبت به دیگر عوامل دارند و در واقع این دو هستند که شخصیت افراد را شکل می‌دهند. چنان‌که بیشتر اوقات را دانش آموزان در مدرسه و دانشجویان در دانشگاه زیر نظر آنها سپری می کنند و عوامل دیگر هم فراهم آورنده زمینه برای فعالیت معلّم‌ها و اساتید می‌باشد.

در نظام تعليم و تربيت اسلام معلم، مسئول تمام مقدراتي است که براي يک کشور يا جامعه پيش مي آيد و مسئول تمام انسان هائي است که زير دست او بايد تربيت بشوند. معلم اگر خودسازي کند و تهذيب نفس نمايد و حاکم برخود باشد افراد يک جامعه صالح و صالحه خواهند بود و اگر خداي ناخواسته معلم تربيت ديني نداشته باشد سبب انحراف نسلها و عصرها مي گردد و جامعه اي را به خرابي مي کشاند و همه سعادت ها و همه شقاوت ها از مدرسه هاست و کليدش به دست معلم است و اين موضوع حکايت گر جايگاه خطير و بسيار مهم معلم و مربي است .

نقش معلم درتعليم و تربیت اسلامي دانش آموزان

در سیستم های آموزشی، افراد زیادی مشغول به کارند و فعالیت های آنها بطور مستقیم یا غیر مستقیم در تربیت دانش آموزان مؤثر است اما در این میان، نقش معلمان از دیگر افراد بسیار برجسته تر می نماید چنان که بیشتر اوقات را دانش آموزان در مدرسه زیر نظر آنها سپری می کنند و عوامل دیگر هم فراهم آورنده زمینه برای فعالیت معلّم ها می باشد از این رو بسیاری از دانش آموختگان نظام آموزشی سنتی و جدید شکل گیری شخصیت خود را مرهون معلمان خود می دانند یکی از نویسندگان که عمری را به معلمی گذرانده می نویسد: «یکی از تحصیل کرده هایی که تحصیلات عالی و دکترای خود را در کشور آلمان به پایان رسانیده بود چندین بار اقرار واعتراف کرد که همه عقاید دینی او مدیون ارتباط با معلّم خود بوده است.» (داودی، 1390: ص4)

آنچه در فرایند تعلیم و تربیت به متعلم انتقال می یابد تنها معلومات و مهارت های معلّم نیست بلکه تمام صفات، خلقیات، حالات نفسانی و رفتار ظاهری او نیز به شاگردان منتقل می شود. رابطه دانش آموز با معلّم یک رابطه باطنی و معنوی است دانش آموز، معلّم را شخصیتی محترم و ممتاز می داند که او را در بزرگ شدن و به استقلال و آزادی رسیدن، و به عضویت رسمی جامعه در آمدن کمک و مساعدت می نماید معلّم با روح و جان دانش آموز سروکار دارد و به همین جهت بعنوان یک الگوی محبوب و مطاع پذیرفته می شود.

 دانش آموز اگر چه قبلا در محیط خانواده علوم و اطلاعات فراوانی را کسب کرده رفتارهایی را آموخته و به اموری عادت کرده و تا حدودی شخصیت او شکل گرفته است ولی هنوز شکل ثابت به خود نگرفته و تا حد زیادی قابل انعطاف و تغییر می باشد. کودک و نوجوان در این سنین از محیط خانواده خارج می شود و بطور رسمی در اجتماعی جدید یعنی مدرسه و یا دانشگاه پذیرفته می شود.

دانش آموز در این اجتماع جدید فرصت می یابد تا افکار و اندوخته های دینی و رفتار و عادتهای گذشته اش را مورد بازنگری قرار دهد و شخصیّت خویش را بسازد و تکمیل و تثبیت نماید و با نفوذترین و محبوب ترین فردی که می تواند در این مرحله حساس او را یاری کند معلّم است؛ به همین جهت دانش آموزان معلّم خود را بعنوان یک الگو و اسوه می پذیرند و از رفتار و گفتار و اخلاق خوب یا بد او سرمشق می گیرند  و خود را با وی همسان و همانند می سازند.

 دانش آموزان همه اعمال و رفتار معلمان و مدیر و حتّی سرایدار مدرسه را زیر نظر دارند و از آنها درس می گیرند دانش آموزان از طرز برخورد و تعامل معلمان با مدیر، معلمان با یکدیگر، معلمان با خدمتکاران مدرسه و معلمان با دانش آموزان درس می گیرند. از اخلاق و رفتار معلم، از طرز اداره کلاس، از رعایت عدل و انصاف در نمره دادن، از وقت شناسی و رعایت نظم، از دلسوزی و مهربانی، از خوشرویی و فروتنی، از دینداری و التزام به ضوابط شرعی، از اخلاق خوش و ادب او، از خیر خواهی و نوع دوستی معلّم درس ها می آموزند همچنین از اخلاق و رفتار و کردار او متأثر می شوند و خود را با او همسان می سازند.

معلّم فقط یک آموزش دهنده صرف نیست، بلکه مهم تر از آن، یک مربی و یک الگوی با نفوذ در تعليم و تربيت است. یک معلّم خوب که با رفتار و گفتار پسندیده اش دانش آموزان را خوب پرورش می دهد، یک معلّم بد اخلاق و بدرفتار و منحرف که با رفتار بد خود، دانش آموزان را به انحراف و تباهی می کشد بزرگترین خیانت را نسبت به اجتماع مرتکب می شود بنابراین شغل و حرفه معلمی از پراحساس ترين، حساس ترین و مسئولیت دارترین شغل های اجتماع می باشد.

معلم نمی تواند نسبت به اخلاق و رفتار خود آزاد و بی تفاوت باشد، زیرا محدوده اخلاقیاتش فراتر از خود اوست. او تنها مسئول خودش نمی باشد بلکه مسئولیت تعدادی از انسانهای معصوم را نیز بعهده گرفته است «معلّم باید به این مسئولیت سنگین و ارزشمند و میزان و مقدار نفوذش در دانش آموزان خوب بیندیشند و با اصلاح و اخلاق و رفتار خویش بهترین الگوها را در اختیار دانش آموزان و یا دانشجویان قرار دهند.» (اميني، 1384 : ص102 ـ 101)

بنابراین معلم با شناخت امكانات، به تجهيز محيط آموزشى مى پردازد و با شناخت علايق و توانايى شاگردان، آنان را در جهت صحيح يادگيرى تعليم و تربيت هدايت مى كند؛ چراكه موفقيت در مدارس و جامعه مستلزم آن است كه دانش آموزان عقايد معلمان را بپذيرند.

*********************

نظام آموزش و پرورش از طريق روش هايى كه در امر تدريس به كار مى گيرد تعليم و تربيت اسلامي را در ذهن دانش آموزان جاى مى دهد و در روند تبيين ارزش ها، همسالان از طريق كنش متقابل، نقش مهمى ايفا مى كنند، به گونه اى كه نظام هاى آموزشى در دنيا تلاش مى كنند از توانايى هاى منابع انسانى خود سود ببرند.

در ایجاد احساس مسئوليت معلم در مدارس و كنترل تعامل هاي بين دانش آموزان، چند پیشنهاد ارائه می شود:

- الگوپذيري از سيره پيامبر (ص) و ائمه بعنوان سرمشق هاي تعيین شده دين مبين اسلام  - اتخاذ تدابيري در جهت تعليم و تربيت از سطح ابتدايي تا متوسطه و عالي توام با تربيت معنوي و تهذيب اخلاقي؛ - آموزش مهارتهاي تخصصي معلم جهت ارتقاي سطح كمي و كيفي آنان؛ - نهاديه شدن تفكرات خلاقانه و نوآورانه متناسب با فرهنگ اسلامي جامعه؛ - مشاركت دولت و ساير نهادها و سازمانها خصوصاً رسانه ها در جهت ارائه الگوهاي صحيح مطابق با نظام ارزشي و اعتقادي - عدم وابستگي فكري معلمين به بيگانگان در جهت ممانعت رسوخ فرهنگ بيگانه كه باعث تشتت و انحراف در تحليل مسائل ديني و فرهنگي مي شود

نام:
ایمیل:
* نظر: