شهید عزیز الله رستمی در سال 1345در یک
خانواده فقیر و مذهبی در شهر خشت به دنیا آمد و پس از پرورش در آغوش در آغوش گرم
خانواده ، وارد محیط دبستان شد . و تحصیلاتس را آغاز کرد و بعد از آنکه تحصیلات
ابتدایی خویش را با موفقیت به پایان رسانید وارد مدرسه راهنمایی شد در آن زمان که
انقلاب ملت ایران به رهبری امام امت ، خمینی کبیر به اوج خود رسید وارد جو انقلابی
کشور شد و به همراه سیل طوفانزای امت انقلابی به حرکت در آمد و در ایجاد صحنه های
انقلاب در شهرک قدس(خشت) نقش بسزایی داشت و هنگامی که رژیم پهلوی با عوض کردن مهر
های حکومتی خود توسط ایادیش در منطقه ، جلو هر گونه حرکت انقلابی را می گرفت او و
یارانش به همراه جوانان حزب الله در آگاه ساختن مردم کوششی جدی داشت . درسی که او
از صحنه های انقلاب گرفت کمتر از درس مدرسه اش نبود . با پیروزی انقلاب و تشکیل
ارگانهای انقلاب تمایل شدید و عشق وافر او به خدمت به اسلام و مسلمین او را برآن
داشت که وارد ارگانهای انقلابی شود و تصمیم گرفت برای پاسداری از انقلاب وارد بسیج
شود . او بسیج را به عنوان یک تکیه گاه مردمی شناخته بود . وقتی وارد دبیرستان شد
دیگر معنویت را کاملاً دریافته بود . از مدرسه که برمی گشت به بسیج می رفت . شب ها
را در بسیج نگهبانی می داد و روز عا به مدرسه می رفت . با شروع جنگ تحمیلی شور
جبهه او را لحظه ای آرام نمی گذاشت ، گاهی افسرده و غمگین بود وقتی از علت آن
سئوال می شد می گفت : چون نمی توانم به جبهه بروم ناراحتم . چندین بار با نیروهای
اعزامی قصد اعزام به جبهه را داشت که مانع می شدند تا اینکه در تاریخ 17/5/1362 با
شوق فراوان موفق به اعزام به جبهه شد و نبرد خستگی ناپذیرش را در جبهه زبیدات عراق
با کفار صدامی ادامه داد و بالاخره در تاریخ 18/6/1362 به ضرب خمپاره که بر سرش
اصابت کرد به آرزوی دیرینه خویش رسید و به درجه رفیع شهادت نائل آمد .
روحش شاد و
راهشان پر رهرو باد.
خاطرات شهید بزرگوار:
شهید عزیز الله رستمی ارادت خاصی به
اهل بیت پیامبر و ائمه اطهار علیه السلام داشت و در ماه های محرم و صفر پیراهن
مشکی به تن می کردند و جزء هیت عزاداران حسینی بودند و همیشه در هیأتهای زنجیر زنی
و سینه زنی شرکت می کردند . و همیشه توسل به ائمه اطهار داشت . همیشه پیرو ولایت
فقیه بود
.