کد خبر: ۱۸۸۹۷
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۲ - ۱۰:۴۲
اسماعیل16سال داشت.در کوچه ما عروسی بود و همه محل دعوت. گفتم باباآماده شو بریم. -نه. -چرا؟ -چون دوستم سعیدنمیاد،آخه لباس نونداره!
اسماعیل16سال داشت.در کوچه ما عروسی بود و همه محل دعوت. گفتم باباآماده شو بریم.
-نه.
-چرا؟
-چون دوستم سعیدنمیاد،آخه لباس نونداره!
-از لباسهای خودت بهش بده.
گفت این جور به روحیه سعید ضربه میخوره!
نیامدتا دل بچه یتیمی نشکند!

متن فوق گزیده ای از خاطرات بسیجی شهید اسماعیل شمالی متولد 20 اسفند 1344 در لامرد می باشد که در تاریخ 18 اسفند 1361 در زبیدات به شهادت رسید.


/224224

مطالب مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر: