کد خبر: ۲۷۹۵۶
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردين ۱۳۹۳ - ۲۲:۱۹
عملیات محرم بود. در محاصره تانکها افتاده بودیم. حسین بیسیم را زمین انداخت و آرپی جی را برداشت. با هر شلیکش برجک یک تانک به آسمان می رفت. ناگهان گلوله ای به سینه حسین نشست و نیم تنه بالایش تکه تکه شد...
فرزند دومم را بار دار بودم که سیدی نورانی را به خواب دیدم. به من فرمودند: «فرزندت پسر است، نام او را حسین بگذار و ادامه دادند از او خوب نگهداری کنید که او نزد شما امانت است و به زودی به سوی ما باز می گردد!»
از قبل از تولد حسین فهمیدم که خیلی زود باید این پسر را به صاحب اصلی اش برگردانم.
**************
عملیات محرم بود. در محاصره تانکها افتاده بودیم. حسین بیسیم را زمین انداخت و آرپی جی را برداشت. با هر شلیکش برجک یک تانک به آسمان می رفت. ناگهان گلوله ای به سینه حسین نشست و نیم تنه بالایش تکه تکه شد...

 سردار شهید حسین رنجبر اسلاملو
تولد:2/6/ 1339 – شیراز
سمت: فرمانده گردان امام حسین(ع)
شهادت: 10/8/1361 – محور شرهانی – عملیات محرم

برگرفته از وب سایت :http://14600sms.blogfa.com
نام:
ایمیل:
* نظر: