کد خبر: ۳۵۷۲۹
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۱
زندگینامه + وصیت نامه+ عکس
شهيد احمد اژدري در سال 1348 در خانواده اي مومن و متعهد به اسلام در روستاي دره مارون در اطراف شهرستان شيراز ديده به جهان گشود . دو ساله بود که به همراه خانواده به شيراز آمده و ساکن شيراز گرديد
زندگي نامه شهيد احمد اژدري


 شهيد احمد اژدري در سال 1348 در خانواده اي مومن و متعهد به اسلام در روستاي دره مارون در اطراف شهرستان شيراز ديده به جهان گشود . دو ساله بود که به همراه خانواده به شيراز آمده و ساکن شيراز گرديد و پس از طي دوران طفوليت جهت فراگيري علم و دانش وارد دبستان شد دوره ابتدايي را در دبستان رحمت و دوره راهنمايي را در مدرسه راهنمايي آستانه با موفقيت کامل سپري نمود و سپس براي ادامه تحصيل در سطح دبيرستان وارد دبيرستان شهيد شهرستاني گرديد و تا سال سوم نظري تحصيلات خود را ادامه داد و وي در دوران دبيرستان بعنوان طرح کاد در زمينه صافکاري اتومبيـل و تعميرات کولر و کارهايي از اين قبيل فعاليت مي نمود . 


در ميان افراد خانواده از اخلاقي نيکو و پسنديده اي برخوردار بود . با عموم افراد که برخورد داشت با خوشرويي برخورد مي نمود . در زمان اوج گيـري نهضـت اسـلامي در سال 57 به دليل کمـي سن فعاليت آنچناني نداشت ؛ لیکـن در بعـد از پيروزي شکوهـمنـد انقلاب اسـلامي، نخست در گـروه مقاومت ثبت نام و شـروع به فعاليت نمود . پـس از چندي به دليل تلاش و جديتـش به سـرگروه مقاومـت انتخاب و به پاسـداري از دستاوردهاي انقلاب اسلامي پرداخت . وي در زمينه مسائل عبادي و انجام فرائض ديـني علاقه خاصي داشت و همواره در نمازهاي جمعـه ، دعاهاي کميل و توسل شرکت مي نمود و نسبت به ارشاد افـراد خانواده و دوستانـش همـيشه اقدام مي کرد و آنها را به کارهاي شايسته و نيک فرا مي خواند . آنها را دعوت به انجام فـرائض مـي نمود و در مـواقع بيکاري جهت تامين معاش خانواده به کار مي پرداخت ، و چنانچه با افراد منـحرف و فريـب خورده گروهکـها بـرخورد مي نمود سعـي مـي کرد که با ارشاد و راهنمايـي ، آنـها را بـه طـرف اسـلام و خط راستيـن الهـي هدايت نمايد . 

احمد در سال تحصيلي چهام نظري بود که به نداي هل من ناصراً ينصرني کفر ستيزان اسلام لبيک گفت و تصميم به ياري اين ياوران قرآن گرفت ، لذا با مراجعه به بسيج سپاه پاسداران جهت گذراندن فنون نظامي و آموزشهاي مـقدماتي رزمـي تيرماه سال 65 وارد پادگان امام علــي(ع) شيراز شد و پس از گذراندن آموزشهاي اوليه در رشتـه غواصـي شروع به فعاليت نمود ، و اين دوره را هم با موفقيت پشـت سـر نهاد .ایشان در شهريور ماه همان سال عملاً عازم جبهـه هاي نور عليه ظلمت گرديد.



وي در طول مـدتي که در منطقه حضور داشت در جبهه مهـران و در عمليات کـربـلاي 4 شرکت نمود و بعد از مدتي رزم بي امان با مزدوران بعثي صهيـونيستي عراق ، براي گذراندن مـرخصي به شيراز بازگشت و چند روزي را در کنار خانواده گذراند و همـواره آنان را به صبر و استقامت توصيه و دعوت مي نمود و متـذکر مي شد که بالاخره با توجـه به اينکه حق بر باطل پيروز است اين جنـگ به نـفع اسلام و قرآن پايان خواهد يافت ؛ و اعلام مي نمود که غـرض از رفتن به جبهه اطاعت از ولي فقيـه و لبيـک گفتن به ولي فقيـه بـوده و هست و علـت هجـوم صدام ملـعون به اسـلام و انقلاب اسلامي ايران را تـرس اين رژيم از صـدور انقلاب اسلامي و ايـجاد حکـومتـي مشابه حکـومت ايـران در عـراق مي دانـست .
 برادر عزيزمان احمـد اژدري در طول حيات دو بار موفـق به عزيمـت به شهر مقدس مشهـد ، جهـت زيارت امام هشتم شيعيان جهان گـرديد . يک مرتبه در سال 1360 به اتفاق خانواده و بار ديگر در سال 1365 از طرف بسيج سپاه پاسداران . وي اکثــر اوقات فراغـت خود را در گـروه مقاومـت و در کتابـخانـه اين گروه مي گذراند . بالاخره پس از طـي مرخصي کوتاهـي دوباره روي به جبهه هاي حق عليه باطل آورد و اين در حالـي بود که مدت ماموريتش پايان يافته بود و مي بايست تسويه حساب نمايد لکن به مـدت شش ماه ديگر ماموريتش را تمـديد و شروع به مبارزه در خط مقـدم جبهـه با کفار بعثي نمود تا اينکه عمليات کربلاي 4 در منطقه شلمـچه آغاز مي گـردد و برادر عزيزمان احمـد اژدري بعنوان غـواص به همراه تيم غواصـي عازم عمليات مي شود ؛ که در بيـن راه مـورد اصابت ترکـش خمـپاره قـرار مي گيرد و از ناحيه سـر و سينه و گـردن مجـروح و بر اثر شدت جراحات جان به جان آفرين تقديم و به شرف شهادت نائل مي گردد ، و با شهادت احمـد عـزيزمان دگـر بار خـون سرخـي از سلاله پاک محمد (ص) در رگهاي ديـن جاري مي شـود و خط سـرخ شهادت را امتداد مي بـخشد و لاله اي ديگـر مي گيرد در کنار ديگـر لاله هاي کربـلاي ايران و براستي که اين شهداي گرانقدر شمعنـد و با سوختن خود روشني بخش هستـي مي باشند که با سوختـن ، خـود به وصـال يار مـي رسنـد . 


پيکر پاک و مطهر شهيد عــزيزمان احمد اژدري در تاريخ  18/10/1365  به شيراز انتقال یافت و پس از تشييع با شکــوه توسط امت حزب الله اين شهر در گلستان دارالرحمه در کنار ديگر شهداي گرانـقدر اسلام به خاک سپرده مي شود . يادش گرامي و راهش مستــدام باد .
خصوصيات شهيد احمـــد اژدري در تمام فعاليتهاي اسلامـي شرکت داشت و همواره مي کوشيد که نداي انقلاب اسلامي به گوش جهانيان برساند و در اين راه از هيچ کوشش دريغ نمي کـرد . در محله و دبيرستان سعي در جذب افراد اسلامي داشت و با فعاليت درانجمن اسلامي دبيرستان شهيـد شهرستاني و با برنامه هايي مثل نماز جمعه و دعاي توسل و کميل روح آنها را با تعاليم اسلام بارورتر مي نمود . شهيد در سنگر مدرسه در کنار فعاليتهاي مذهبي و اسلامي با جديـت درس مي خـواند و هر سال با موفقيـت کلاسها را پشت سـر مي گذاشت و تا سوم دبيرستان که در آن کلاس هم با نمرات عالي قبول شد و براي ادا کردن دين خود تعطيلات تابستاني را در کلاس عشق حسين به آموزش جبهه در پادگان شهيـد مطهري طـي کرد و آماده اعزام به جبهه ها شد
و چند روز قبل از رفتن به دوستان و آشنايان سرکشي کرد و از آنها حلال بودي طلبيد و تنها خواسته اش اين بود که همه کارها را بر محور الي الله قرار دهند و فقط رضاي او را در نظر بگيرند و هميشه اين آيه شريفه را تلاوت مي کرد . 
حسبنا الله نعم المولي و نعم الوکیل خدا را براي ما بس که خوب مولا و خوب وکيلي است . چون شهيد با اخلاق و رفتار خويش در مردم محل نفوذ کرده بود همه از رفتن او ناراحت شدند براي اينکه او را الگويي تمام عيار براي جوانهاي محل مي شناختند و اما لبيک گفتن به نداي هل من ناصر ينصرني حسيني يکي از واجبات الهي بشمار مي رفـت و مرداد ماه 65 راهي سنـگر هاي نور شـد و تخصص غواصــي را برگزيد و از اين راه ميهن اسلامـي ايـران را از وجود لوث وجـود بعثيـون کافر پاک نمايد . 
شهيد اژدري با اينکه با تعهد 3 ماهه به جبهه رفته بود و پس از گذشت 5 ماه هنوز در جبـهه ها بسـر مي بـرد و کمتر به مــرخصي مي آمد تا وابستگي ايجاد نشود و مي گفـت که از آن بيم دارم که از لحظات عـروج عقب بمانم و براي هميشه در پيشگاه سرور آزادگان امام حسين عليه السلام شـرمـنده بمانم.
من هرگز جبهه هاي نـور را با زرق و برق شهـر عوض نمي کنم و واقعاً هم او گلي بود که مي بايست در گلستان بسر ببرد و همواره مي گفت که ما بايد اين جنگ را که يکي از نعمتهاي الهي است تا سـرحد مرگ ادامه دهيم و از هيچ توطئه اي نهراسيم و آينده جنگ را به استناد کلام الله مجيد پيـروزي اسـلام بر کفـر جهاني مي دانست و خود را آماده ملحق شدن به امام حسين عليه السلام مي کـرد و عاقبت در گـردان حضـرت رسـول (ص) در عمليات کــربلاي 4 توسط تيـر خصـم دشمن بـعثـي در تاريخ 5/10/65 به درجـه رفيع شهـادت نائل و پيکر گلگـونش را در تاريخ 18/5/65 در ميان انبوه ملت حزب الله و هميشه در صحنه شيـراز تشييع و در گلستان شهداي دارالـرحمه شيـراز بخاک سپرده شد .
آري شهيد با سلاح الله اکبر همچون شيـر غران بسـوي لشکـر کفر حمله برد و در اين نـبرد حماسه ساز جانش را در راه خدا و دفاع از آئين مقدسش اهداء نـمود و با شهادتش چـون گل شـگفت . 
باميد پيروزي نهايي رزمندگان اسلام و باميد طول عـمر براي امام امت و شفاي معـلولين و مـجروحين . 
والسـلام عليـکم و رحمـت الله و بـرکات .



قسمتی از وصیت نامه شهید احمد اژدری

بنام الله پاسدار حرمت خون شهداء
می روم ، می روم تا یاری دین خداکنم ، می روم تا یاری امام کبیرمان خمینی بت شکن کنم . میروم تا خون ناچیز خود را به درخت اسلام و آزادگی هدیه کنم ، می روم تا به معبود خود رسیده و گناهان خود را پاک کنم . می روم تا فدای هل من ناصرحسین را لبیک گفته و راه حسین را ادامه دهیم .
/224224

نام:
ایمیل:
* نظر: