کد خبر: ۵۸۰۶۸
تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۹
 شهیدمهرعلی بهروزی در شهريورماه سال 1340در خانواده اي مذهبي در محله ي  «علي ـ آباد کمين» متولد شد. دوران کودکي و نوجواني وي در روزگار خفقان رژيم استبداد ستم شاهي سپري شد. تحصيلات ابتدايي را در «مدرسه ي سعدي» زادگاه خود آغاز کرد و دوران راهنمايي و متوسطه را در مدارس «سعادت شهر» طي کرد. براي مطالعه ي رساله امام خميني«ره»، کتاب هاي «استاد مطهري»، «شهيد دستغيب» و «دکتر علي شريعتي» وقت مي گذاشت. 
  در دوران نوجواني در کنار تحصيل، در مزرعه ي «دشت مرغاب» به کشاورزي مي پرداخت و به عنوان کارگر ساده مشغول به کار مي شد و در باغداري و کارهاي خانه پدر را ياري مي داد. 
    با آغاز جنگ تحميلي به جمع سبزپوشان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست و در «رشته ي هوابرد» مشغول کار و آموزش شد. بعد به «مهندسي تخريب» روي آورد و جزء «تيپ المهدي» درآمد. 
     از زمان شروع جنگ تحميلي در بيشتر اوقات در جبهه بود و در عمليات هاي «طريق القدس» در «بستان»، «فتح المبين» در غرب «شوش»، آزادسازي «سوسنگرد»، «بيت المقدس» و «رمضان» در شرق«بصره» و ... حضور داشت. بارها از ناحيه ي کمر، گردن، دست و پا مجروح و بدنش پر از ترکش خمپاره بود.
گاهي در بيمارستان تحت درمان قرار مي گرفت ولي هنـوز دوره ي درمـان کامل نشده بود که به جبهه باز مي گشت. 
   سرانجام وي با پنج نفر از هم رزمانش در اطلاعات و عمليات جهت شناسايي به سمت « ابوغريب عراق» مي روند و در20 بهمن ماه سال 1361  جان خود را در راه هدفي مقدس و والا فدا کرد تا انسان هاي خفته را بيدار کند.

خاطره اي به نقل از « احمد کاوياني» از دوستان شهيد:

   شهيد « مهرعلي بهروزي» در کنار تحصيل در مرغداري کار مي کرد. روزي به اتفاق هم براي فروش مرغ ها به يکي از روستاهاي منطقه رفته بوديم. دختر بچه ي نه ساله اي براي خريد مرغ نزد ما آمد و گفت: «به اندازه ي ده تومان مرغ  به من بدهيد». شهيـد بهروزي به او گفت: «ده تومان که مرغ  نمي شود، تو که پول زياد داري! مرغ کيلويي هفده تومان است». دختر بچه گفت: « اگر بخواهم همه ي پولم را بدهم، ديگر پول خريد دفتر و مداد ندارم». 
ايشان رو به من کرد گفت: «يک مرغ را به حساب من به او بده و پـول آن را از حقوق من کم کن»! رو کرد به دختر و گفت: «برو هر چه مي خواهي بخر». يادم است که ايشان که در سپاه بودند ماهيانه مبلغ دو هزار و پانصد تومان حقوق دريافت مي کردند. بعد از مدت ها که از جبهه مي آمد حقوق و مزاياي خود را داخل پاکت مي گذاشت و بين مستمندان « علي آباد» تقسيم مي کرد.

/224224

نام:
ایمیل:
* نظر: