. بسيجي شهيد اسماعيل
نظرزاده در دهم شهريور ماه 1342 درنی ریز فارس در خانواده اي متدين و با قلبي آكنده از عشق به خدا
ديده به جهان گشود . دوران كودكي را در كانون گرم خانواده سپري نمود و در سال 1349
تحصيلات ابتدايي را در دبستان امير كبير شهر ني ريز شروع نمود پس از گذراندن اين
دوران وارد مدرسه راهنمايي مسعود بزرگي شده ، با موفقيت اين دوره را سپري نمود و
جهت ادامه تحصيل وارد هنرستان فني شهيد باهنر شد و در رشته برق دوران متوسطه را
شروع نمود . شهيد نظرزاده از همان كودكي داراي پشتكار و تحرك فوق العاده اي بود
بطوريكه همراه پدرش كه شغل رانندگي داشت مي رفت و به او كمك مي كرد و در اين زمان
از تجربيات پدر سرمشق مي گرفت . شهيد نظر زاده از دوران تحصيلات متوسطه مخالف
سرسخت رژيم منحط پهلوي بود. در مبارزات
دوران انقلاب چند مرتبه مورد ضرب و شتم نيروهاي رژيم قرار گرفته و براي چند روز
زنداني شد . با پيروزي انقلاب اسلامي اولين آرزوي قلبي او برآورده مي شود و با
شروع جنگ تحميلي همواره در اين فكر بود كه چگونه مي تواند خود را براي دفاع از
اسلام به جبهه برساند ، تا اينكه در مهرماه سال 1360 دربسيج سپاه پاسداران انقلاب
اسلامي ني ريز ثبت نام و براي اولين بار به جبهه سوسنگرد اعزام مي شود و در عمليات
طريق القدس شركت كرده مدتي هم در جبهه آبادان مي ماند و براي بار سوم در عمليات
بيت المقدس شركت مي نمايد و خاطره اي بسيار زيبا كه از وي در اين حمله باقي است
اينكه وي همراه عده اي از رزمندگان به محاصره مزدوران عراقي در مي آيد اما بطور معجزه
آسايي نجات مي يابد و پس از فتح خرمشهر فاتحانه به شهر ني ريز بر مي گردد براي
چهارمين بار درحالي كه 15 روز ديگر مي خواست كه بخدمت مقدس سربازي برود عازم جبهه
هاي حق عليه باطل مي شود و هنگامي كه به او مي گويند 15 روز ديگر به خدمت سربازي
مي روي صبر كن مي گويد : همين 15 روز باقي مانده را هم مي روم و بر مي گردم و بعد بخدمت سربازي مي
روم . سرانجام شهيد نظر زاده در اواخر خرداد ماه در عمليات پيروزمند رمضان با رمز
يا مهدي ادركني شركت نمود و در مرحله اول عمليات شكوهمند رمضان از ناحيه دست
بوسيله تركش مجروح مي شود كه وي را به پشت جبهه (اهواز) منتقل مي كنند ولي
بلافاصله بعد از بستن زخم به صحنه نبرد باز مي گردد كه تعجب برادران رزمنده و آشنا
با اسماعيل را برمي انگيزد و او در جواب
مي گويد " حيف است كه براي يك خراش و زخم سطحي جبهه را ترك كنم و به خانه
بروم و با لحن بسيار گيرايي مي گويد اين بار آمده ام تا به ديدار خداوند بروم
" و بحق كه او زندگي سراسر عشق خود به اسلام و امام را باخون خود در شب 23
ماه مبارك رمضان در عمليات رمضان در تاريخ 25تیرماه سال 1361امضاء نمود و به سوي ديدار
معشوق شتافت و به فوز عظيم شهادت نائل گرديد .آري شهيد اسماعيل نظرزاده به اين
اعتقاد رسيده بود كه تنها قدرتي كه در اين زمان بايد مشكلات مردم را حل نمايد
اسلام است و در اين راه بايد خونهاي بسيار داد و خود يكي از عاملان به اين اعتقاد
بود .
پيكر پاك
آن شهيد عزيز در گلزار شهداي شهر ني ريز در جوار ساير همرزمان شهيدش به خاك سپرده
شد .
روحش شاد
يادش گرامي و راهش پر رهرو باد
برای اطلاعات بیشتر به وصیت نامه شهید مراجعه کنید.
/224224
