کد خبر: ۵۸۹۰۰
تاریخ انتشار: ۰۳ تير ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۳
بياييد دست از دنيا بكشيد و با هم متحد شويد.
. فاذا لقيتم الذين كفروا فضرب الرقاب حتى اذا اثخنتموهم فشدوا الوثاق فاما منا بعدا و اما فداه حتى تضع الحرب اوزارها ذالك و لو يشاءالله لانتصر منهم و لكن ليبلو بعضكم ببعض والذين قتلوا فى سبيل الله فلن يضل اعمالهم. شما مومنان چون با كافران روبرو شويد بايد آنها را گردن زنيد تا آنگاه كه از خونريزى بسيار دشمن را از پا درآوريد. پس از آن اسيران جنگ را محكم بند كشيد تا بعدا او را آزاد گردانيد يا فدا گيريد تا جنگ سختيهاى خود را فروگذارد. اين حكم فعلى است و اگر خدا مى خواست خود از كافران انتقام مى كشيد. براى امتحان خلق به يكديگر است و آنان كه در راه خدا كشته شدند خدا هرگز رنج و اعمالشان را ضايع نگرداند. با سلام و درود بى حد به رهبر كبير انقلاب و بنيانگذار جمهورى اسلامى و با سلام و درود نثار تمامى پيكارگران در صحنه نبرد حق با باطل و با سلام و درود به مردم غيور و شهيدپرور ايران خصوصا مردم ايثارگر نيريز. اكنون كه مى روم تا ظرف چند روز آينده وارد كربلاى ايران گردم و به نداى هل من ناصر ينصرنى بت شكن زمان خمينى قهرمان لبيك گويم لازم دانستم چند كلمه اى وصيت نامه بنويسم. بنده خيلى كوچكتر از آنم كه بتوانم براى امتى با اين عظمت پيامى داشته باشم فقط تنها سخنى كه با شما دارم اين است كه امام را تنها نگذاريد و هميشه امام را دعا كنيد و از جوانان غيور و برومند تقاضا دارم كه بعنوان وصيت برادر كوچكتر خود به جبهه ها بيايند كه انشاءالله تا قدس راهى باقى نمانده و اما سخنى هم با كسانيكه هميشه در پى رياست و مقام هستند. شما را بخدا براى يكبار هم كه شده به جبهه ها بياييد و ببينيد اين جوانان عزيز چگونه فداكارى مى كنند و آن وقت عده اى از شما جنازه آنان را به آن طرف مى كشند و عده اى ديگر به آن طرف. بخدا قسم در روز قيامت اين شهداء يقه شما را مى گيرند و آن وقت است كه ديگر كار از كار گذشته تا وقت هست بياييد دست از دنيا بكشيد و با هم متحد شويد.
پدر و مادر و خواهر و برادران عزيزم. اميدوارم كه حالتان خوب باشد و در زير سايه خداوند متعال سلامت باشيد. اگر از حال اينجانب خواسته باشيد الحمدلله سلامتى برقرار است و ملالى صورت پذير نيست جز دورى از فيض حضورتان. بارى ديروز عصر 16مهرماه سال1361 نامه شما بدست بنده رسيد و خيلى خوشحال شدم و خواستم شما را از سلامتى خود باخبر گذارم. اما اينكه گفته بوديد مگر ما قابل خداحافظى نداشتيم شما قابل خداحافظى داشتيد ولى خودتان نخواستيد چون كه بارها به شما گفتم كه تصميم خود را گرفته ام ولى شما باور نكرديد. اما هرچه بوده گذشته انشاءالله كه مى بخشيد. و هيچ ناراحت نباشيد و در همه حال به ياد خدا باشيد كه الا بذكرالله تطمئن القلوب. با ياد خدا دلها آرام گيرد و در فرصتهاى مناسب و بعد از نمازها امام را دعا كنيد. جاى شما در اينجا جاى شما خالى خصوصا در مجالس دعاها كه در سنگر برگزار مى كنيم. چون حال ديگرى به انسان دست مى دهد. خلاصه هيچ ناراحت حال من نباشيد و هر چه مى توانيد امام و رزمندگان را دعا كنيد خصوصا بعد از نمازها
. پدر و مادر گرامى و ارجمند شمايى كه شب و روز زحمت مى كشيد تا مرا به اين سن رسانديد اگر يكى از فرزندان خود را بدربار خداوند متعال تقديم نموديد خوشحال باشيد و خدا را شكر كنيد كه هنوز فرزندانى داريد كه مى توانند در جبهه ها خدمت كنند و شما را بجان امام قسم مى دهم كه هرگز شيون و زارى نكنيد و شما برادران عزيز از شما تقاضا دارم كه از خداوند متعال براى من طلب مغفرت كنيد و مرا ببخشيد و تو اى خواهرم در راهى كه انتخاب كرده اى ثابت قدم باش كه در آينده ما به خواهران زينب وار نياز مبرم داريم. از تمامى دوستان و اقوام كه نتوانستم با آنان خداحافظى كنم پوزش مى طلبم. والسلام. خدايا خدايا تا انقلاب مهدى (عج) خمينى را نگهدار.


شهید حسن کیخائی در سال 1341شهرستان نی ریز به دنیا آمد،سرانجام در عمليات محرم و در تاريخ 4آبان ماه سال 1361در منطقه شرهاني به شهادت رسید.

برای اطلاعات بیشتر به زندگی نامه شهید مراجعه کنید.
نام:
ایمیل:
* نظر: