کد خبر: ۶۰۶۵۵
تاریخ انتشار: ۲۳ تير ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۷
تیمسار پهلوان مهره کثیف شاه در شیراز شخصاً آمد و به شکنجه گران گفت: «چرا کار بیهوده می کنید، می خواهید با مشت سندان آهنی را خرد کنید!»
در شکنجه گاه ساواک زیر ناخن هایم سوزن گذاشتن و زیر آن آتش گرفتند، نتیجه که نگرفتند، ناخن هایم را کشیدند. باز هم حرفی نشنیدند، شروع کردند با کابل های سیمی شلاق زدن، بازهم نتیجه نگرفتند.
تا اینکه تیمسار پهلوان مهره کثیف شاه در شیراز شخصاً آمد و به شکنجه گران گفت: «چرا کار بیهوده می کنید، می خواهید با مشت سندان آهنی را خرد کنید
همیشه در جیب ابراهیم یک جلد قرآن بود که می گفت این محافظ من است. تعریف می کرد، تیمسار دست در جیب من کرد و قرآن را در آورد با غیض گفت: «این چیه
- «قرآن
- «این اوراق مضره را برای چی با خودتان حمل می کنید؟»
با خشم گفتم: «این اوراق مضره نیست، قرآن است
تیمسار عصبانی شد و دستور داد با کابل به جانم افتند. آنقدر زدند که از هوش رفتم.
ابراهیم حسرت یک آخ را به دل مزدوران رژیم گذاشته بود.

شهیددکتر فقیهی در سال 1326 در شهرستان نی ریز به دنیا آمد سرانجام در سال سرانجام در روز 17 مهرماه سال 1360 در دانشگاه شیراز و در جریان تروریست منافقین مورد سوء قصد قرار گرفت و با پیکری خونین به خیل شهیدان انقلاب اسلامی پیوست .

برای اطلاعات بیشتر به زندگی نامه و وصیت نامه شهید مراجعه کنید.






منبع:کاکو لبخند
مطالب مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر: