کد خبر: ۶۱۸۲۹
تاریخ انتشار: ۰۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۵
به یاد شهدای ارتش
در کلامش شوق و آرزوی شهادت موج می زد. در آخرین مرخصی، با خوشحالی بی سابقه ای می گفت: این آخرین دیدار من است ...

سیاوش وقتی از طریق اعزام مردمی نتوانست به جبهه اعزام شود، تصمیم گرفت وارد ارتش شده و به عنوان یک نیروی متخصص نظامی به جنگ با بعثیون بشتابد. پس در آزمون کادر درجه داری تیپ 55 هوابرد شیراز شرکت و پس از قبولی، سختی های آموزش را با فکر رسیدن به هدف بزرگش با موفقیت و نمره ممتازی سپری کرد و بلافاصله عازم جبهه شد و در عملیات های طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس حضوری فعال داشت.
در این مدت مهربانی های خود را با تمام وجود نثار همرزمان، فرماندهان و زیر دستان خود می کرد. حتی یک بار پس از ماه ها که نوبت مرخصی او شده بود، وقتی متوجه شد یکی از همرزمانش مشکل دارد، مرخصی خود را به او داد.
هرگاه به مرخصی می آمد، از شهادت سخن می گفت، در کلامش شوق و آرزوی شهادت موج می زد. در آخرین مرخصی، با خوشحالی بی سابقه ای می گفت: این آخرین دیدار من است و دیگر باز نمی گردم.
سیاوش آنقدر به گفته خود اطمینان داشت که با تمام دوستان و آشنایان و خویشاوندان دیداری تازه کرد و از آنها برای این سفر بی بازگشت حلالیت طلبید. و سرانجام پس از هجده ماه حضور بی وقفه در میدان های نبرد در مرحله نهایی عملیات بیت المقدس که خونین شهر آزاد شد، سیاوش وار به مسلخ عشق رفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.



شهید سیاوش شادمانی متولد سال 1337 در شهرستان داراب به دنیا آمد سرانجام در خرداد ماه سال 1361 در خرمشهر به شهادت رسید.

منبع:خاطرات کوتاه کوتاه از شهدای استان فارس


نام:
ایمیل:
* نظر: