آنها كه رفتند كارى حسينى كردند و آنها كه ماندند بايد كارى زينبى كنند وگرنه يزيدى هستند.
وصیت نامه 1:
بسم الله القاسم الجبارين.
و لعنت الله على قوم پهلوى.
آموزگار بزرگ شهادت اكنون برخاسته است، تا به همه آنها كه جهاد را تنها در توانستن
مى فهمند، و به همه آنها كه پيروزى بر خصم را تنها درغلبه، بياموزد كه شهادت نه يك
باختن كه يك انتخاب است، انتخابى كه در آن مجاهد، يا قربانى شدن خويش در آستانه
معيد آزادى و در آب عشق پيروز مى شود. و حسين وارث آدم كه به بنى آدم زيستن داد-
وارث پيامبران بزرگ كه به انسان چگونه بايد زيستن را آموختند- اكنون آمده است تا
در اين روزگار به فرزندان آدم چگونه بايد مردن را بياموزد؟ حسين آموخت كه مرگ سياه
سرنوشت شوم مردم زبونى است كه به هر ننگى تن مى دهند تا زنده بمانند چه كسانى كه
گستاخى آنرا ندارند كه شهادت را انتخاب كنند، مرگ آنان را انتخاب خواهد كرد. شهادت
دعوتى است به همه عصرها و به همه نسلها كه اگر مى توانى بميران- و اگر نمى توانى-
بمير. و اى حسين تو فقط تنها نبودى ما هم بوديم ولى ما از تو درس آزادى و آزادگى
را از تو و خانواده ات و خون را از حسين و پيام را از زينب آموختيم كه بر ضد كاخ
شاه جلاد برخاسته ايم كه با خون خود شهادت مى دهيم كه يا مرگ يا حكومت اسلامى
برهبرى امام خمينى. آنها كه رفتند كارى حسينى كردند و آنها كه ماندند بايد كارى
زينبى كنند وگرنه يزيدى هستند. و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل
احياء عند ربهم يرزقون. مپنداريد كه شهداء راه دين مرده اند آنها زندگان جاويدند
حسين تا ابديت زنده است. والله لا يهدى القوم الظالمين. خدا هرگز ستمگران را يارى
نمى كند.
وصیت نامه2:
بسم الله الرحمن الرحيم.
ان الله اشترى من المومنين انفسهم و
اموالهم بان لهم الجنه يقاتلون فى سبيل الله فيقتلون و يقتلون وعدا عليه حقا فى
التوريه و الانجيل و القرآن و من اوفى بعهده من الله فاستبشرو ببيعكم الذى بايعتم
به و ذلك هو الفوز العظيم. (توبه 111).
بسمه تعالى. خدمت سرور و پدر بزرگوارم حضرت
حجه الاسلام و المسلمين حاج سيد احمد موسوى السلام عليكم. با سلام بر تو اى پدرى
رنجديده و زحمتكش و اى كسى كه در راه خدا از كوه تا كوير در تمامى جاها كوشش
كردى. و با درود بر تو اى پدرى كه شبها بيدار ماندى و روزها درس چگونه زيستن را به
من آموختى ولى از درس چگونه مردن غافل شدى ولى چگونه مردن را از شهيد نواب صفوى
ياد گرفتم از لاله هايى كه از خون سرخشان مى رويد و حركت مى كنم چونكه ياد گرفتم
چگونه بميرم. حضرت على (ع) مى فرمايد: الموت فى حياتكم مقهورين و الحيات فى موتكم
قاهرين. پدرم مرا ببخش از اينكه از تو اجازه نگرفتم تو نبودى و آنها رفته و الآن نوبت
ما هست كه برويم به ميدان كارزار و جهاد با كفار تا انشاءالله ما پيروز شويم.
وعدالله الحق نصر من الله و فتح قريب. (يا ايها الذين آمنوا ان تنصروالله ينصركم و
يثبت اقدامكم). والسلام. بيارى خداى توانا جان نثار اسلام سيدمحمدمحسن موسوى. به تاريخ 7 ذى حجه 1400 به تاريخ 25 مهرماه 59
شهید سيدمحمدمحسن موسوى در سال 1341 در شهرستان نی ریز بخش آباده طشک به دنیا آمد سرانجام در تاريخ 27مهرماه سال 1359 در هويزه به شهادت رسید.
برای اطلاعات بیشتر به زندگی نامه شهید مراجعه کنید.
