سپاه حق

بسم الله الرحمن الرحيم

و نريد الذين على الذين استضعفو فى الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين

آسمان را ابر سياه گرفته و باد بر پيكره ابر مى تازد و عاقبت بر او پيروز مى شود و سياهى آنرا مى زايد و آسمان از ابر سياه پاك خواهد شد. و سپاه حق بر لشكر كفر مى تازد و عاقبت بر او پيروز خواهد شد و وارثين اصلى زمين غاصبين را از روى زمين خواهند برداشت و خود برزمين حكمرانى خواهند كرد و بركنار خواهند فهماند كه آنها دير يا زود نابود شدنى هستند. چونكه اين وعده حق تعالى است. برادران و خواهران و مادر و پدر عزيزم اگر خدا اراده كند كه ما را بكشد ما را مى كشد و خونبهاى ما را خود مى دهد. ولى بعداز ما شماها چگونه باشيد. شما پيرو اسلام و مطيع امام باشيد چونكه راه امام سبيل ا... است. و از خواهران مى خواهم كه اگر درراه خدا كشته شدم زينب وار باشند و برادرانم راه شهداء را ادامه دهند و مطيع امام باشند و براى پدر و مادرم كه ثمره عمرشان از دنياى فانى رفته ا ست طلب صبر و اجر مى كنم و خدا خود خوب مى داند كه پاداش پدر و مادر در غم فرزند چيست و او خودش به شما پاداشى بسيار عظيم خواهد داد و پدر عزيزم شما هديه الهى را خوب نگه داشته و اين امانت را به صاحب اصلى آن يعنى خدا خوب تحويل داديد. و از دوستان مى خواهم كه فقط يار و گوش بفرمان امام باشند. ولى مادرم اى وارث زحمت و محنت و رنج، مادرم، اگر براى فرزندت دلت شكست و گريه كردى براى نابودى كفر و براى پيروزى اسلام و به جان امام دعا كنيد دعا كن كه مستجاب خواهد شد. شايد اين آخرين سخنانم باشد خدا مى داند. مادرم، مادرم، مادر. پدرم، پدرم، پدر. وصيتم به برادر كوچكم عادل مادرعزيزم تو خوب مرا تربيت كردى ولى شايد من حق فرزندى آنچنان كه بايد به جاى نياوردم به برادرم بگو: كه كفار برادرت را كشتند تا از حالا بذرى از كينه كفار در دل او پاشيده باشى و همراه خود او آن بذر رشد كند و ثمره دهد و آن برعليه كفار خواهد شوريد و او را چنان بزرگ كنيد كه بتواند در آينده فردى همانند جوانان و پاسداران راه حق و حقيقت باشد. و در خاتمه همه عزيزان و قومان و آشنايان را به خداى بزرگ مى سپارم. والسلام علينا وعلى عبادا... الصالحين ولى چونكه از مال دنيا چيزى نداشتم لازم ندانستم در اين باره چيزى بنويسم و فقط وصيت نامه را به اين خاطر نوشتم كه مردم بدانند با چشمانى باز و آگاه به اين راه رفتم.خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگه دار.

وصيت نامه شهيد عليرضا صابر

بسم الله الرحمن الرحيم. اينجانب عليرضا صابر جهرمى شهادت مى دهم به اينكه خداوند يكى است و محمد صلى الله عليه و آله بنده و فرستاده اوست و على عليه السلام اميرالمومنين وصى و جانشين بعد از پيامبر خداست و اعتقاد به رستاخيز و محشور شدن همه عالم در روز قيامت دارم. و اما بعد در اين راه قدم نگذاشته ام مگر براى برپايى قوانين الهى و دراول اين وصيت نامه مى گويم كه وصيت مى كنم شما را به آنچه كه در كتاب الهى قرآن مجيد آمده است. اما عزيزانم شايد كه خداوند از راه فضلش و كرمش بخواهد ما را پاك گردانيده و به جوار رحمت خويش ببرد. من لايق چنين احسانى نيستم اما از خداوند به دور نيست كه بخواهد چنين عملى را انجام دهد. زيرا او غفور و رحيم است گناهان را مى بخشد و رحيم است. چه گناهانى كه در جلوت و چه گناهانى كه در خلوت انجام داده ام همه را به كرم خويش مى بخشد. اى مسلمانان اى مومنان زمان آن رسيده كه همه ما از همه چيز خود كه نداريم بگذريم ظاهر امر و قضيه را واگذاريم و رو به مبدأ واصل كنيم كه همه چيز در آن جاست و هميشه به دنبال باقيها باشيم نه فانيها. زيرا كه دل بستن انسان به فانيها از كرامت انسانى نيست. اى امت اسلام انقلاب همچون سيل خروشانى بسوى تكامل خويش در حركت است. چه ما بخواهيم چه نخواهيم پس بهتر است كه همراه اين سيل خروشان براى ويرانى ظلمها و ظالمها حركت كنيم زيرا كه اگر اين سيل از جلو ما گذشت و ما با آن نرفتيم چه از روى عناد و چه از روى بى توجهى به هرحال آب را از دست داده ايم و بى آبى ما را به خاك مذلت و سياهى و درآخر به نابودى خواهد كشاند. ولى بايد متوجه بود علمدار و قافله سالار اين كاروان ظالم سوز و مظلوم دوست را دريابيم و اوامرش را اطاعت كرده و نه درجلو آن حركت كنيم و نه چندان از آن دور افتاده كه هلاك شويم. قافله سالار اين كاروان كيست؟ كسى است كه باعث شد خدايمان را، قانونش را، دينش را، پيامبرش را و ائمه اش را بشناسيم و از گودال ظلمت به درآمده و به وادى نور پا گذاريم و چشمان ما روشنايى را ببيند، آرى اين جز امام امت خمينى كبير چه كس ديگر مى تواند باشد؟ خدايا آنرا براى خودت حفظ كن. رفيقانم و اى كسانى كه مرا به طريقى مى شناسيد اگر خطايى از من ديده ايد از شما مى خواهم كه مرا ببخشيد و از صميم قلب حلال كنيد زيرا كه بشر به هرحال خاطى است و خطا از او سرميزند. و رزمندگان عزيز خداوند مدتى از عمرم را كارى كرد كه در كنار شما باشم و از اين مدت عمر راضى هستم و شما مردانه بجنگيد كه خداوند با شماست و پيروزى از آن شما خواهد بود. ولى اما شما پدر و مادر مهربانم. چه بگويم سالها رنج و مشقت برايم و بخاطر خدا تحمل كرديد و من جواب مهربانى هاى شما را با نامهربانى و جواب محبتهاى شما را با بى لياقتى كه داشتم رنج و عذاب دادم ولى آخر پدر و مادر بوديد و تحمل كرديد چه مى توان كرد خداوند انشاءالله به شما اجر دهد و اگر من از بين شما رفتم بى تابى مكنيد و خدا را شاكر باشيد كه اين بهترين كارها و پرارجترين كارهاست و همواره و همزمان با خدا و اسلام و انقلاب و امام و روحانيت باشيد كه دنيا و آخرت شما را تأمين مى كند. وجوه ازمال دنيا چيزى نداشتم در اين زمينه وصيتى هم ندارم و تنها دوسال نماز و روزه هم سه سال كه مقدارى از آن احتياط است برايم بخريد يا خود زحمت آنرا بكشيد. آخر به همه مردم و امت اسلام مى گويم كه كارى كنيد كه رضاى خدا در آن باشد ودرانجام اينگونه كارها از احدى نهراسيد كه خدا با شماست و هركس خواست برعليه اسلام و همه چيز آن حركت كند مردانه درجلو آن بايستيد و درراه حق از كمى عده وعده نهراسيد كه حق پيروز است. و بقول شاعر بهترين شعرى كه ديدم و شنيدم و خواندم اين بود كه: خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگه دار. به اميد پيروزى حق برباطل.

عليرضا صابر جهرمى

شهید علیرضا صابر در فروردین 1344  در شهرستان جهرم پا به دنیا گذاشت.سرانجام در عملیات کربلای 4 در تاریخ 4دی ماه سال 1365 به شهادت رسید.

برای اطلاعات بیشتر به زندگی نامه شهید مراجعه کنید.

/224224