کد خبر: ۶۹۷۲۷
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۴ - ۲۳:۰۵
روایتی از زندگی شهید دانش آموز رمضانعلی بائیان
در جبهه به وسیله ی تلگراف خبر داد که من در ماه آبان بر می گردم و او به قولش عمل کرد در آبان ماه با پیکری غرقاب خون آمد چه آمدنی او شهید شد. پس از دیگر خصوصیاتش خوش قولی بود.

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از گرگان، در سالروز یوم الله استکبار ستیزی و روز دانش آموز، روایتی از زندگینامه و وصیتنامه یکی از شهدای دانش آموز استان گلستان شهید والامقام "رمضانعلی بائیان" را مرور می کنیم:

رمضانعلی بائیان فرزند ابوالقاسم در 14 مرداد ماه سال 1345 هجری شمسی در شهرستان بندرگز چشم به جهان گشود. او رمضانعلی نام گرفت و در میان آشنایان و دوستان به مهرداد مشهور بود.

رمضانعلی از همان کودکی دارای هوش و استعداد سرشاری بود و در سن 6 سالگی روزانه قرآن می خواند و از همان سال روانه ی مدسه شد.

دوران ابتدایی در تهران بود و به عنوان شاگرد برتر انتخاب شد. در دوره ی راهنمایی هجرتی از تهران به بندرگز کرد. او هم در خانه و هم در بیرون از خانه در فعالیت ها شرکت می کرد. در دوران دبیرستان در رشته ی تجربی در دبیرستان طالقانی بندرگز مشغول تحصیل بود و در انجمن اسلامی و در جلسات مذهبی حضور داشت.

از خصوصیات او سُکوت بود و زینت او همین سکوت بود که حاکی از ادب و تواضع اوست. سخن کم می گفت و اگر سخنی داشت یا مسئله ی دینی بود یا در مورد آخرت هیچ گاه از پوچی ها سخن به میان نمی آورد. هیچگاه دست از نماز و دعا بر نمی داشت و از دیگر خصوصیاتش راستگویی بود چون همیشه راست می گفت و هرگز دروغ بر زبان نمی آورد. رمضانعلی بائیان روزی که در جبهه بود به وسیله ی تلگراف خبر داد که من در ماه آبان بر می گردم و او به قولش عمل کرد در آبان ماه با پیکری غرقاب خون آمد چه آمدنی او شهید شد. پس از دیگر خصوصیاتش خوش قولی بود.

 رمضانعلی(مهرداد) بائیان وقتی که عملیات والفجر 4 قرار بود شروع شود آنها را به سنندج و سپس به مریوان در پادگان عبادت مستقر شدند. در طی درگیری در عملیات والفجر4 مزدوران بعثی به سمت آنها آرپی چی شلیک کردند. در نتیجه انفجار ترکش آر پی چی به صورت ایشان اصابت می کند و عملیات ادامه دارد و چون شهید در وسط میدان بود بعضی از تیرها به ایشان اصابت کرد و در روستای قلقله خلوزه2 در اول آبان ماه سال 1362 به شهادت و لقا دوست رسید.

وصیتنامه شهید دانش آموز رمضانعلی بائیان

بسم الله الرحمن الرحیم

 برخی از مومنان، بزرگ مردانی هستند که با عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند، پس برخی بر آن عهد ایستادگی کردند تا در راه خدا شهید شدند و برخی به انتظار فیض شهادت مقاومت کرده و تا آخرین نفس ایستادگی کردند. به نام پروردگار شهدا و صدیقین و به نام الله خداوندی که در قلبهای پاک مجاهدان فی سبیل الله جای دارد. و به یاد او قلبها آرامش می یابد و غمها بر طرف می شود. به نام خدایی که زنده می کند و میمیراند و سپس زنده می کند و جزای نیک و بد را معین می کند و به نام خدایی که عیبهای بنده های گنهکار را از دیگران می پوشاند و توبه بنده خود را می پذیرد. و به نام خدایی که همه چیز از اوست و همه چیز باید به او بازگشت کند. و سلام به پیشگاه ولی عصر (عج)و نائب بر حقش امام خمینی و سلام بر سرور شهیدان حسین بن علی (ع) و شهدای مظلوم کربلای خونین ایران و درود بی پایان به خانواده های شهدا و شما بندگان مومن و صالح.

 ای امت روح الله امروز روزی است که اسلام و کفر مقابل هم قرار گرفتند و روزی که حسین زمان ندای هل من ناصرا ینصرنی حسین بن علی (ع) در کربلای خونین ایران سرداد و از برای اسلام کمک طلبید اگر این ندا را لبیک گفتیم و اسلام را یاری کردیم، اسلام برای همیشه جاوید خواهد ماند ولی اگر اسلام را غریب و تنها گذاشتیم اسلام برای همیشه محو خواهد شد. اسلام درخت تنومندی است که همیشه باید او را سیراب کرد. اما اسلام فقط با ریخته شدن خون شهیدان فی سبیل الله سیراب می شود و جاوید می ماند. ای مومنین، ای پیروان ولایت فقیه و خانواده ام، این قدر انتظار نداشته باشید که این انقلاب و جنگ برای ما چه کرد؟ لحظه ای به آن قبل از انقلاب فکر کنیم که چه احساسی برای اسلام داشتیم و حالا چه احساسی داریم به آن فکر کنیم که می خواستند قرآن ها را از جامعه ما بردارند و آن را بی محتوی کنند و به آن فکر کنیم که همه جوانان ما را به انحراف و فساد کشاندند و نگذاشتند آنها از اسلام و انقلاب چیزی متوجه بشوند آنها اسلام را در مسجد رفتن و روزه گرفتن خلاصه کرده بودند و به آن موقعی که ما در پی شکم پرستی و تجملات دنیوی بودیم چقدر از علما و رهبران دینی ما را به جرم داشتن یک کتاب از اسلام و به جرم عقیده داشتن اسلام اصیل در سیاهچال ها زندانی کردند و آنها را به شهادت رساندند و اگر بیشتر فکر کنیم بعد متوجه می شویم که انقلاب برای ما چه کرده است البته این مسئله در مورد شما مردم حزب الله نیست بلکه یک عده قلیلی از منافقین دست نشانده های روس و آمریکا هستند که این قدر بر عامه انقلاب نق می زنند که چرا زندگی ما در رفاه و آسایش نیست. این ها فقط شعارهایشان مادیت بوده است و هیچ وقت نگفتند که واقعا حالا می توانیم اسلام را با آزادی بفهمیم و قرآن را درک کنیم و هیچ وقت از معنویت نمی گوییم. آن ها در پی شکم پرستی و دنیا پرستی و در پی ضربه زدن به این انقلاب هستند هر چند که این منافقین و دیگر احزاب ضد انقلاب نمی توانند با این اعمالشان انقلاب را از بین ببرند اگر چه خسارت های جزئی وارد کنند نمی توانند این انقلاب را متوقف کنند چون پشتیبان این انقلاب امام زمان (عج) است.

خدایا، شهادت مان برای بهشت و نعمت های بهشتی نیست، بلکه فقط برای رضای توست. لذت شهادت در این است که رضای تو در آن باشد. خدایا، پروردگارا، ما را قدردان این انقلاب و رهبر عظیم الشان بگردان. ای مسلمین، امروز اسلام مظلوم است و مورد تجاوز و تعدی دشمنان و جنایتکاران قرار گرفته است و باید ابتدا اسلام را نجات داد چون ناموس اصلی همه ما اسلام است و اما پدر و مادرم ، امام حسین (ع) هم یک پسر بزرگی داشت و خیلی هم به او علاقه داشت ولی روزی شد که علی اکبر امام حسین (ع) اجازه رفتن به میدان را خواست. با این که امام حسین (ع) آرزوهایی از علی اکبر داشت ولی آن علاقه، دلبستگی هائی بود. آن دلبستگی ها را رها کرد و فرزندش را مجهز نمود و به میدان فرستاد بعد به شهادت رسید مگر خون ما از خون علی اکبر رنگین تر است؟ امام حسین (ع) وقتی تشخیص داد اسلام احتیاج به خون دارد علی اصغر خودش را هم فدای اسلام کرد و بعد خودش هم فدای اسلام شد چون با ریخته شدن خون امام حسین (ع) و یارانش بود که اسلام برای همیشه جان تازه ای به خود گرفت. ای پدر و مادر، من امانتی بیش در دست شما نبودم و روزی خداوند این امانت را می گرفت و روزی همه ما از این دنیا می رویم. پیامبران و امامان ما که معصوم و عزیز خداوند بودند به سوی خداوند رفتند پس از این بابت ناراحت نباشید و بدانید همه تحت آزمایش می باشیم و خداوند حتی پیامبران را آزمایش کرد و همه آن ها پیروز شدند و هر چند که ما بندگان گنهکار عاجزیم در برابر آزمایش خداوند . ولی عاجزانه بخواهیم که ما را در آن آزمایشات الهی پیروز کند. خدایا اگر ما بندگان گنهکار لیاقت شهادت را داریم ابتدا گناهان ما را ببخش و بعد شهادت را نصیب ما بفرما. آمین .


برچسب ها: شهدای گرگان
نام:
ایمیل:
* نظر: