زندگي نامه شهيد کريم بادپيما

درياچه ي پريشان،در آينه ي نگاهش زلال آرامش موج مي زد و نسيم شادي،تولد کريم را در خانواده اي متدين و پرهيزکار مژده مي داد. وي با مهرباني مادر و بزرگواري پدر روزهاي نشاط انگيز کودکي را آغاز مي کند و در کانوني از صدق و صفا، رشد و پرورش مي يابد و از همان دوره ي کودکي فطرت پاک و بي آلايشش به نور توحيد و خدا پرستي گرايش پيدا مي کند و چنان شيفته ي نماز مي شود که لباس سپيدي ويژه عبادت را بر قامت کوچک خود مي پوشاند و در کنار پدرومادر بر سجاده سبز نماز مي ايستد و آن گونه که دل و زبانش فرمان مي داد،معبودش را شکر و ستايش مي کند.کريم،زماني که در شهر کازرون تحصيلات دوره ابتدايي را آغاز مي کند يادگيري دروس مدرسه را با شور و شوق ادامه مي دهد و با نظم و دلبستگي بيشتري نمازش را به درگاه خالق مهربان به جاي مي آورد. وي با انس و الفتي که با مسجد برقرار مي کند در زمان فراغت، در آن مکان مقدس و روحاني حضور مي يابد و در کلاس هاي آموزش قرائت قرآن و احکام شرکت مي کند و آن گاه که مجلس سخنراني در آن جا برگزار مي شد به وعظ و خطابه هاي سخنرانان دل مي سپارد و آنها را بر ذهن زلال خود ضبط مي کند. او پيش از انقلاب اسلامي با آن که کودکي ده ساله بود وقتي که مردم انقلابي شهرش به تظاهرات مي پرداختند و از برابر منزلشان عبور مي کردند به وجد و هيجان مي آمد و پدرومادر را براي شرکت در راهپيمايي هاي عظيم همشهريانش تشويق و ترغيب مي کرد. روزهاي پيش از انقلاب اسلامي که حنجره ها فرياد و خروش داشتند و دست ها مشت و گره مي شدند و مردم شريف کازرون استبداد و ظلم حکومت شاه را بر ملا مي کردند کريم با نام و کلام امام خميني(ره) آشنا مي شود و به رهبر کبير انقلاب عشق مي ورزد. وي پس از پيروزي انقلاب اسلامي پيوند صميمانه اش را با مسجد استحکام بيشتري مي بخشد و با شرکت در برنامه هاي مذهبي،فرهنگي و اجتماعي آن آگاهي هاي خود را افزايش مي دهد او که خود در قرائت قرآن آموزش هاي لازم را کسب کرده بود تني چند از کودکان شهر را گرد مي آورد و طراوت و ترنم آيه هاي آسماني را نثار آنان مي کند. زماني که هجوم و حمله ي ذلت بار دشمن به ميهن اسلامي آغاز مي شود کريم هم زمان با ادامه تحصيلاتش در دوره راهنمايي در بسيج شهر کازرون عضو مي شود و با فرا گرفتن آموزش هاي نظامي چگونگي کار با اسلحه را نيز مي آموزد. او با آغاز تحصيلات دوره متوسطه با صدق و صفا راه جبهه غرب را در پيش مي گيرد و در منطقه (سر پل ذهاب) به ديگر ياران ستم ستيزش ملحق مي شود و در برابر خصم به رزمي دلاورانه مي پردازد و از ناحيه ي دست به شدت مجروح مي شود. او پس از بازگشت از نخستين حضورش در جبهه و به دست آوردن بهبودي و تندرستي تحصيلاتش را ادامه مي دهد و در انجمن اسلامي هنرستان عضو مي شود براي کمک به جبهه و مردان رشيد و دلير آن به تبليغ همت مي گمارد و کلاس هاي تعليم قرآن را نيز در آن جا برگزار و کام تشنه ي شيفتگان کلام الهي را سيراب مي کند و در زمان هاي مورد نياز نيز به سوي عرصه هاي دفاع مقدس مي شتابد. کريم در دوره تحصيل در هنرستان براي حراست و حفاظت از حريم ميهن اسلامي خود پنج بار به جبهه روي مي آورد و در برابر تجاوز دشمن به دفاع مي پردازد. او نه تنها در دو سنگر دفاع و دانش خالصانه تلاش مي کند بلکه براي آن که بخشي از هزينه هاي تحصيل خود در هنرستان را تامين کند زماني که تابستان فرا مي رسيد در گرماي سوزان و طاقت فرسا به سراغ کوره هاي آجر پزي مي رفت و در تهيه و توليد آجر به کار مي پرداخت وي حتي در تابستان هايي که مصادف با ماه مبارک رمضان مي شد، با دهان روزه تن خوگرفته به تلاش خود را به دست کار مي سپرد و در راه کسب روزي حلال، خالصانه به فعاليت مشغول مي شد. کريم که جواني تلاش گر و کوشا بود به کارهاي فني شوقي وافر داشت تا آن جا که در منزل به ابتکارات جالب فني دست مي زد و تحسين و تشويق ديگران را بر مي انگيخت. او هم چنين از چنان صدق و خلوصي بهره مي برد که وقتي اسکناسي صد توماني را در کوچه و خيابان مي يابد به مدت چهار سال آن را نگهداري مي کند تا سرانجام موفق مي شود صاحبش را پيدا کند و وجه مذبور را به او برگرداند. کريم در خرداد ماه سال 1365 پايان نامه تحصيلات دوره متوسطه(هنرستاني) را اخذ و در آزمون ورودي دانشگاه ها شرکت مي کند و در يکي از رشته هاي دانشگاهي تهران پذيرفته مي شود او پس از قبولي در دانشگاه به تهران مي رود ثبت نام مي کند و بهمن ماه سال 1365 را براي آغاز تحصيلات نيم سال نخست دانشگاه انتخاب مي کند. وي با آن که از آخرين زمان ماموريتش تنها چند روز باقي مانده بود اما بار ديگر به سوي جبهه مي شتابد تا واپسين روزها و ساعت هاي تعهدش را در جبهه سپري کند و برگ تسويه حساب پايان ماموريت را دريافت کند. روز 14 اسفند ماه سال 1365 فرا مي رسد و کريم در عرصه ي دفاع مقدس با قامتي استوار و عزم و اراده اي خلل ناپذير در برابر تهاجم دشمن به مقاومت مي پردازد و از خاک گلگون وطن اسلامي دفاع مي کند .دشمن براي باز پس گرفتن مواضعي که در عمليات کربلاي 5 از دست داده بود ذلیلانه به سوي رزمندگان ايثارگر اسلام هجوم مي آورد اما کريم و ديگر سلحشوران دلاور با تمامي قامت تجاوز دشمن را با صلابت پاسخ مي دهند . گلدسته گلويي که از تلاوت آيه ها،متزنم بود و محراب سينه اي که چراغ نيايش در آن فروغي طراوت انگيز داشت از فرياد هيهات من الذله سرشار مي شود و آن گاه که دشت ايثار،از گلاب خون معطر مي شود کريم به شهادت مي رسد و جان شيرين خود را سخاوتمندانه در راه دوست تقديم مي کند. روحش شاد ويادش گرامي باد.

/224224