وصیت نامه اول:
بنام الله پاسدار حرمت خون شهيدان وبا سلام و درود
بر رهبر بزرگ انقلاب اسلامي ايران امام خميني چند جمله اي از وصاياي خود را به شما
ملت شهيد پرور ايران ومردم مبارز روستاي مشکان اعلام مي دارم:همانا خدا خريد از مؤمنان
جان ها ومال هايشان را که براي ايشان است بهشت وبروند جنگ کنند در راه خدا پس بکشند
يا کشته شوند وعده است براو حق در تورات وانجيل و قرآن و کيست وفادارتر بعهد خود از
خدا پس شاد باشيد بسوداگرائي که سودا نموديد واينست آن رستگاري بزرگ.(قرآن کريم سوره
توبه آيه110)
وصيتي دارم به جوان هاي مسئول ومتعهد به انقلاب
اسلامي در روستاي مشکان واز اين جوان ها تقاضا دارم بعنوان يک برادر رزمنده که همان
طور که امام عزيزمان فرمودند بروند جبهه را تا آن جا که نيرو لازم است پر کنند وهرچه
زودتر اين کفر جهاني صدام را از پاي در بياورند و پرچم جمهوري اسلامي را در کشورعراق
به رهبري امام امت برافراشته بسازند ومردم مسلمان عراق را از يوغ صدام يزيد آزاد سازند
وحکومت اسلامي را بپا بکنند وامام را همانند زمان امام حسين تنها نگذارند همان طور
که تنها نگذاشته ايد والحمدالله يک راه براي فلاح ورستگاري است و آن راه اين است که
با ريختن يک قطره خون تمام گناهان ريخته مي شود ما به سوي خدا مي رويم تا از همه فرآورده
هاي مادي عالم بي نياز گرديم نه آن که خدا را وسيله رسيدن به مصالح شخصي خود کنيم بنابراين
در کشمکش زندگي بسوي پيروزي چشم دوخته ام و به هيچ چيز وهيچ کس اميدي نداشته ام وهيچ
گاه سعي نکرده ام که پاکي ونظافت قلبي خود را فداي پيروزي نکنم.
وصيتي دارم به تو اي خواهرم ومادرم از تو مي خواهم
که در برابر ناملايمات چون کوه استوار باشي ودر زندگي روزگار راه ورسم زندگي از زينب
بياموزي و زينب وار زندگي کني. وتو اي برادرم علي وارباش وعلي گونه در جامعه الگو باش.
وتو اي همسرم هرچه کرديد با فرزندان اخلاق نيکو بيامور به آنها و آنها را به صبرو پايداري
عادت بده و آنها را به مدرسه بفرست وتشويق کن آنها را در درس هاي ديني وجلسه هاي قرآن
و واجبات ديني ودر آخر خدايا ترا شکر مي کنم که باب شهادت را بروي بندگان خالصت گشوده
اي تا هنگامي که همه راه ها بسته است وهيچ راهي جز ذلت وخفت ونکبت باقي نمانده است
ومي توان دست به اين باب شهادت زد و پيروزمند و پر افتخار بوصول خدائي رسيد.والسلام
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما. ودر آخر شما را به وحدت ويکپارچگي وصيت مي کنم چون
در اقبال خون شهدا مسئول هستي اي برادر. من الله توفيق سايه امام مستدام باد. محمد
باذل
وصیت نامه دوم:
بسم الله الرحمن الرحيم
قلمي مي شود اين که در مقام وصيت بسر آمدم اينجانب محمد باذل پس از اقرار بوجدانيت پروردگار ونبوت پيغمبر اکرم و ولايت وامامت علي ابن ابيطالب ويازده فرزندش وارسال ؟؟؟ انزال کنيد بعد از اين که شربت شهادت را چشيدم ولبيک حق را اجابت نمودم وصي خود قرار دادم برادر خودم اي محمد راي باذل را که سرپرستي بچه هاي بنده را عهده دار باشد وراه خدا عمل نمايند وبراي انقلاب اسلامي هر طور بتوانند خدمت نمايند وهميشه در سنگر مسجد باشند ودعا براي سلامتي امام عزيز ورهبر عظيم الشان انقلاب اسلامي بنمايند اي برادران ترسناک ترين چيزي که مي ترسم به آن مبتلا شويد يک چيز است يکي مطابقت هواي نفس وديگر آرزوهاي طولاني . وما رميت اذا رميت
هوس ها رفتن انسان را از راه حق باز مي دارد وآرزوهاي دراز آخرت را از ياد انسان مي برد خدايا آن کس که ترا شناخت جان را چه کند. فرزند وعيال وخانمان را چه کند. ديوانه کني هر دو جهانش بخشي ديوانه تو هر دو جهان را چه کند.والسلام عليکم ورحمته الله وبرکاته. خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني رانگهدار
وصیت نامه سوم:
يا ايتها النفس المطمئنه ارجعي
الي رب راضية مرضيه فادخلي في عبادي وادخلي جنتي
آن هنگام بما اهل ايمان خطاب
لطف رسد اي نفس قدسي مطمئن ودل آرام بياد خدا. امروز بحضور پروردگارت باز آي که تو
خشنود و او راضي از اعمال نيک تو است باز آي ودر صف بندگان خاص من در آي ودر بهشت رضوان
من داخل شو.
من بنده حقير وقطره اي از درياي
بيکران خلقت الهي محمد باذل فرزند حسن باذل در حالي اين وصيت نامه را پيوسته بتحرير
در مي آورم که با عزم واراده اي راسخ ومحکم عقيده دارم که خود را از بند ماديات ودنياي
مادي رها سازم و وارد ميدان حق عليه باطل
شوم چون در مقطع زماني بسر مي برم که کل اسلام با کل کفر رودرو مي باشد در زماني بسر
مي برم که حسين زمان ورهبر انقلاب اسلامي امام خميني فرياد مي زند آيا کسي هست که اين
خدارا ياري کند من فرياد مي زنم که لبيک وباز من در زماني زنده هستم که ظالم مظلوم
را مي کشد ناحق حق را پايمال مي کند ودر چنين زماني اسلام است که با منجي همه اين ها
مي باشد وبنده بعنوان يک مسلمان با نثار خون ناقابل خود ظالم را خفه خواهم کرد حق را
به ذي حق خواهم رساند و دستور خدايم را اجرا خواهم ساخت. اما سخني چند به برادران وخواهران
مسلمانم که اي برادران مسلمان تنها انتظاري که از شما دارم اين است که خداي نخواسته
جزء لشکر يزيد قرار نگيريد وجزء امت رسول اکرم باشيد تا فرداي قيامت در محضر رسول خدا
رو سيه نباشيد تا فرداي قيامت در حضور حسين
وشهداي کربلا خجل زده نباشيد تبعيت کنيد از دستورات رهبر و روحانيت مبارز و در خط امام
و برويد در جبهه ها ورزمندگان را تنها نگذاريد. پروردگارا:امام ما را رهبر ما را از
جميع بليات محفوظ بدار. بارالها: انقلاب اسلامي را به انقلاب جهاني امام زمان متصل
بگردان. الهي: اين انتخاب آگاهانه را از من حقير قبول درگاهت بکن. خدايا خدايا تا انقلاب
مهدي خميني را نگهدار . محمد باذل مورخه 23/ 9/ 1361
