کد خبر: ۸۰۹۳۲
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردين ۱۳۹۵ - ۲۳:۰۶
ای شهید مدافع حرم، غم نبودنتان، غم رفتن تان، غم نشناختن تان، غم سبقت گرفتن تان احاطه ام کرده بود. کاش راهی که انتخاب کردید تبیین شود، کاش بلندای روح شما شناخته و شناسانده شود تا تسلای غم نبودن جسم تان در کنار ما باشد.
این روز ها بار دیگر استان فارس به عطر شهدای مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها معطر شده است. جوانانی  که در ابتدا با پیروزی در جهاد اکبر به جهاد اصغر رفتند و حالا مزد این پیروزی را از پروردگارشان گرفتند.یکی از مخاطبین شیرازه به مناسبت ورود شهدای مدافع حرم به فارس دل نوشته ای را ارسال کرده که در ادامه آمده است:

«آمدم نبودید، یا بهتر بگویم آمدید نبودیم!»

خبر که روی صفحه مانیتور نقش بست دلم کنده شد. باز هم شهید مدافع حرم.

به هوای زیارت آمده بودم، تمام طول راه به شما فکر می کردم و آرزوهایتان.

سن وسالتان را مرور میکردم عکس هایی که از شما دیده بودم در ذهنم رژه می رفت مگر شما آرزو نداشتید؟

تحصیلات تان چه؟ امتحانات دانشگاه ها که در پیش است، تا آزمون ارشد در اردیبهشت ماه زمانی نمانده نتیجه های اولیه آزمون دکتری هم اعلام شده است.

شرایط شغلی چه؟چطور مرخصی گرفتید؟

دل خانواده هایتان چه؟چطور دلتان آمد از آنها دل بکنید؟ آینده آنها چه می شود؟

چطور شد این تصمیم را گرفتید؟مگر اینجا نمی شد ماند و جهاد کرد؟

چه مهارت هایی داشتید که انتخاب شدید؟

بین هجوم سوالات «كُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ» به ذهنم خطور کرد مگر تضمینی بود که اگر اینجا بمانند حتما زنده بمانند و به همه آرزوهایشان برسند؟ مگر کسی از فردای خود خبر دارد؟ کافیست نیم ساعت جلوی در ورودی دارالرحمه توقف کنی به دقیقه نمی رسد پیر و جوان و کوچک و بزرگی که هر کدام به دلیلی مثل تصادف، بیماری، اتفاق یا خدای نکرده اعتیاد و قتل و...یکی پس از دیگری راهی دیار باقی می شوند آنها هم هزار آرزوی بر دل مانده دارند و هزاران هزار برنامه برای آینده. 

بله حضرت عزراییل بالاخره با همه ما ملاقات خواهد داشت اگر ما از ملاقاتش استقبال نکنیم و برای روز ملاقات آماده نباشیم و دعوتش نکنیم بالاخره او خواهد آمد و چه بسا که سرزده سربرسد و خدا نکند که غافلگیر شویم.

بله به درستی دریافتید که اگر شهید نشویم می میریم و همین است راز آمادگی برای استقبال از حضرت عزراییل. وچه معامله برد-بردی داشتید . نه! معامله زیبنده رفتار شما نیست عشق بازی شما دو سر برد است.

چقدر راهی که انتخاب کردید شبیه رفتار شیربچه های امام خمینی(ره) در دهه شصت بود شبیه چیزهایی که در کتابها خوانده بودیم مسیری انتخاب کردید که چه بکشید و چه کشته شوید پیروزید و سرسفره صاحب حرمی، روزی می خورید که از خاندان کریمان است و مدافع حریمش را تنها نمی گذارد.

مرتب درگیر بودم سوال می کردم و جواب می دادم.طوفانی در ذهنم در گرفته بود که فقط زیارت می توانست آرامش کند بالاخره رسیدم. صدای تپش قلبم را به وضوح می شنیدم وارد نماز خانه فرودگاه شدم اما نبودید، هیچ کس نبود.

 بیرون زدم اولین پلیس فرودگاهی که دیدم سراغ تان را گرفتم با تعجب نگاهم کرد و گفت: رفتند...

زیارتگاهم فرو ریخت. تازه سردی فرودگاه را حس کردم. میان آدم های جورواجوری که در امنیت کامل که حاصل دلاوری امثال شماها بود بی خبر در حال رفت و آمد بودند به احساس غربت بدی دچار شدم.  چه بی سروصدا آمدید و رفتید!

بنده خدا پلیس فرودگاه که متوجه تغییر حالت شد پرسید:از بستگان بودند؟ چه نسبتی با آنها داشتید؟

گفتم بستگان؟ نه اما ...

نمی دانید کجا بردن شان؟نه خبر ندارم احتمالا شهرستانهای خودشان می برند.

فاصله گرفتم

حالاسوال جدیدهم داشتم، نسبتم با شماها چه بود؟ نمی توانم لحظه ای به دل مادر و خواهر و همسرتان فکر کنم.نمی دانم بچه هم دارید یانه؟ مگر شما فقط به امنیت خانواده خودتان فکر کردید که رفتید؟ حالا که رفتید تا آینده شهید نشود. آنها چگونه تا آینده بدون شما سر می کنند؟!

 خدا کند شرمنده تان نشویم و شرمنده خانواده تان. اما برای شرمنده نشدن فقط دعا کافی نیست برنامه عملی لازم است جدا باید نسبت مان را با شما به صورت شفاف مشخص کنیم.

غم نبودنتان، غم رفتن تان، غم نشناختن تان، غم سبقت گرفتن تان احاطه ام کرده بود. کاش راهی که انتخاب کردید تبیین شود، کاش بلندای روح شما شناخته و شناسانده شود تا تسلای غم نبودن جسم تان در کنار ما باشد.

با یکی از متولیان امر تماس گرفتم باورم نمی شد بدون ویژه برنامه در شیراز به شهرستان هایتان پرکشیده باشید. پرسیدم مدافعان حرم فرودگاه نیستند، کجا برنامه دارید؟

جواب دادند: شهدا به شهرستان هایشان منتقل شدند ویژه برنامه ای برای شیراز نداشتیم؛ مراسم وداع با شهدا و تشییع شان در شهرستان های خودشان برنامه ریزی شده است.

پرسیدم چرا از فرصت حضورشان در شیراز استفاده نشد؟ یک عبورساده این دلیرمردان و اطلاع رسانی قوی می تواند خیلی تحول افرین باشد چه برسد به پیش بینی ویژه برنامه برای معرفی آنها. گفتند شرایط شهدای حرم ویژه است. مثل کاروان شهدای گمنام نمی شود زیاد نگهشان داشت. خانواده ها هم منتظر هستند باید سریع منتقل شوند.

هوای دلم بارانی شد اصلا به تابوت تان فکر نکرده بودم براستی تابوت شما باید سنگین باشد شما متعلق به همین امروز هستید. همین جا از کنار ماها اوج گرفتید و شجاعانه و داوطلبانه دل به میدان نبرد زدید و افتخار آفرینی کردید و حالا چه بی صدا با کارنامه قبولی برگشتید.

باور ندارم که تن رعنا و ورزیده شما که از حرم تا اینجا دوام آورده تحمل دوساعت ویژه برنامه در شیراز نداشته باشد اما یارای سخن گفتنم نیست.به ناچار تماس را قطع کردم.

مشکل از توان جسم شما نیست مشکل از همت و لیاقت ماست که توان استفاده از فرصت هایی که شما با دلاوری هاتان ایجاد کردید برای تلنگر زدن به خودمان نداریم. دلاوران شهادت تان مبارک. التماس دعای فرج، التماس دعای لیاقت، التماس دعای شهادت، التماس شفاعت.

ما به عطر حضور شما نیازمندیم. بیشتر از مراسم تشییع و تدفین به مراسم آشنایی با شما و راه و روش تان نیازمندیم کاش بیشتر لیاقت استفاده از حضورتان را داشته باشیم.

شما داوطلبانه و آگاهانه مسیر خود را انتخاب کردید تمنا می کنم برای گرفتن دست ما و شناساندن خودتان هم در این دنیای وانفسا  داوطلب شوید؛ اگر شما بخواهید بیشتر بمانید و شناخته شوید هیچ کس جلودارتان نیست.

اي شهيد… اي آنكه بر كرانه ازلي و ابدي وجود بر نشسته اي ، دستي بر آر و ما قبرستان نشينان عادات سخيف را نيز از اين منجلاب بيرون كش.

منبع: شیرازه
برچسب ها: شهدای مدافع حرم
نام:
ایمیل:
* نظر: