چفيه را همه ديده ايم ، شايد استفاده هم کرده باشيم ، به آن افتخار مي کنيم ولي نمي دانم آيا آن را مي شناسيم يا نه، لذت با او بودن را از ته دل چشيده ايم يا نه؟
چفيه را همه ديده ايم ، شايد استفاده هم کرده باشيم ، به آن افتخار مي کنيم ولي نمي دانم آيا آن را مي شناسيم يا نه، لذت با او بودن را از ته دل چشيده ايم يا نه؟
پارچه اي ساده و بي ريا که بوي خاک و يک رنگي مي دهد، اهل دل در جبهه ها به آن آچار فرانسه ي جبهه مي گفتند.
و ما قصد داريم با اين پارچه ي پر رمز و راز بيشتر آشنا شويم، ميهمان ما باشيد :
چفيه يعني باز گمنامي شهيد
از شهيدستان گمنامي رسيد
گرچه نامش از زبان ها دور بود
استخوان پيکرش پر نور بود
چفيه را سنگر نشينان ديده اند
چفيه را گلها به خود پيچيده اند
چفيه امضاي گل آلاله هاست
چفيه تنها يادگار لاله هاست
چفيه رو انداز گلها بوده است
طاير پرواز دلها بوده است
چفيه تار و پود اشکي بي رياست
مرهم زخمان شير کربلاست
چفيه را زهرا(س) به گلها هديه کرد
چفيه را اشک شهيدان چفيه کرد
چفيه ها بوي شهادت مي دهند
بوي دوران شرافت مي دهند
چفيه يعني باز گمنامي شهيد
با هزاران ناز عطرش مي رسيد
عطر گمنام عطر ياس ساقي است
چفيه هم مانند چادر خاکي است...
هنگام نبردي همچو شال برگردن بسيجي ميدرخشيد، اما زماني که عمليات تمام ميشد چفيه خون آلود بود و آن بسيجي شهيد
چفيه ( کوفيه)چيست؟
کوفيه دستمال بزرگي است که اعراب از آن به عنوان سربند استفاده ميکنند تا از سر و روي ايشان در برابر آفتاب و شن محافظت کند. کوفيه را با رشتهاي به نام عقال بر سر ميبندند که در مجموع کوفيه و عقال ناميده ميشود.
با وجود رواج بيشتر واژهء «چفيه»، برخي اساتيد «چفيه» را شکل غلط کلمه ميدانند و اصرار دارند که حتماً بايد واژهء «کوفيه» به کار رود. اين نوع نگاه به واژگان و اصرار بر استفاده از شکل قديمي کلمات (که اساس کتاب «غلط ننويسيم – نوشته ابوالحسن نجفي» ، قرار گرفته است منشأ اصطلاح کوفيه را شهر کوفه دانستهاند
اما در جنگ تحميلي چفيه از نظر بچههاي جبهه و جنگ معناي ديگري داشت و براي آنان قابل احترام بود.
چفيه چيست؟ سمبل چيست؟ وچرا داراي احترام است؟عبارات فوق سئوالاتي است که بعضي از نوجوانان و جوانان ( يا به قولي نسل سوميها) از خود و ديگران ميپرسند. چند سطر زير شايد بتواند کمکي به اين عزيزان کرده باشد
ميدان جنگ، اسلحه، فشنگ، سيم خاردار و هزاران وسايل ديگر در يک ميدان نبرد چيز عادي به حساب ميآيد اما در ميان اين همه وسيله ،چفيه ،در 8 سال دفاع مقدس، خود را آشکار کرد.
تکه پارچهاي سفيد که نخهاي سياه آن را راه راه نشان ميداد، چيزي فراتر از يک اسلحه، و براي بچههاي جبهه و جنگ شناخته شده بود.
چفيه يادگار کساني است که در دل شب در مقابل متجاوزان تا دندان مسلح ايستادند و در حال حاضر در ميهماني خدا به سر ميبرند
چفيه
کاربرد چفيه را به نگارش نميتوان درآورد وليکن بنا به ضرورت تعدادي را براي روشن شدن بعضي اذهان مينگاريم.
چفيه در دل شب سجاده نماز عشق بود.
زيرانداز در هنگام استراحت و ملحفه در هنگام خواب.
در زير آفتاب شديد و خواب غيلوله سايبان بود.
چفيه در هنگام شناسايي منطقه و جنگهاي چريکي نقاب ميگشت.
در هنگام نياز بند اسلحه، کمربند و فانسقه اي بود.
صبح و ظهر و شام سفره ميشد.
هنگام حمام حوله ميشد،
هنگام گرما عرق گير، هنگام سرما شال کمر بود
محافظ گرد و خاک بر روي صورت بود.
هنگام نبردي همچو شال برگردن بسيجي ميدرخشيد، اما زماني که عمليات تمام ميشد چفيه خون آلود بود و آن بسيجي شهيد.
زماني که منطقه جنگي به شيميايي آلوده ميگشت پارچه نمناکي بود جلوي بيني .
چفيه در زمزمههاي دل شب ميزبان بود، ميزبان اشکهاي عاشقان
پيش بند آرايشگاههاي صلواتي،
در موقع لزوم طناب،
هنگام مجروح شدن برانکارد،
باند زخم،
هنگام دستگيري دشمن دستبند و چشم بند، بقچه حمام ،
وسيله آتل بندي يک مجروح،
تور ماهيگيري در کنار اروندرود و در هنگام گرما بادبزن و .....
آري شما کدام وسيله q طD%ط¯ط§ظٹ ط¯ط±ع¯ظٹط±ظٹ ط¨ط§ظ¾عکط§ع©-ط´ظ‡ط¯ط§ظٹ ط¬ظ‡ط±ظ…ظٹ-طھط´ظٹظٹط¹ ظ¾ظٹع©ط±-طھظٹظ¾ 33 ظ‡ظˆط§=' > پ كر9 q Xي#amp\www\tanvir_inserter\add_body\body.txt g ( 9 è“%~%‡ظ„ط§ع©طھ ط±ط³ظٹط¯ ime™ ( Xâ#ظ‡ ط§ظٹ ط§ط² ظ…ط±ط¯ظ… ط¯ط± ط±ط§ظ‡ظ¾ظٹظ…ط§ظٹظٹ ط¨ط²ط±ع¯ 16 ط´ظ‡ط±ظٹظˆط± ظپط±ظٹط§ط¯ ظ…ظٹ ط²ط¯ظ†ط¯: ظپط±ط¯ط§ طµط¨ط ط¯ط± ظ…ظٹط¯ط§ظ† عکط§ظ„ظ‡ . ™ ™ y%ظ‡ ط§ظٹ ط§ط² ظ…ط±ط¯ظ… ط¯ط± ط±ط§ظ‡ظ¾ظٹظ…ط§ظٹظٹ ط¨ط²ط±ع¯ 16 ط´ظ‡ط±ظٹظˆط± ظپط±ظٹط§ط¯ ظ…ظٹ ط²ط¯ظ†ط¯: ظپط±ط¯ط§ طµط¨ط ط¯ط± ظ…ظٹط¯ط§ظ† عکط§ظ„ظ‡ . 1 ™ pF% \z%ذè#0$ گذشت d`=9 1 hI%amp\www\tanvir_inserter\