مجید و نوشابه

مجید نوشابه خیلی دوست داشت، وقتی شهید شد داخل باد گیرش نوشابه بود، حتی تو کمدش چندتا نوشابه کوثر بود. 

بعد ازبعضی عملیات ها دنبال نوشابه داخل سنگر عراقی ها می گشت. عراقی ها در قسمت های مختلف به نیروهاشون متفاوت رسیدگی می کردند. مثلا جایی که فرماندهان و کله گنده های عراقی بودند قوطی های فسطق (قوطی بود که پر بود از مغزها الخصوص پسته) و نوشابه زیاد گیر می آمد. در بعضی جاها هم نوشابه هم پیدا نمی شد. مجید این جور موقع ها می گفت کمیته امداد امام خمینی .ره. باید به این ها برسه ....

یک  بار در فاو یک سایت عراقی تازه گرفته شده بود، با مجید رفتیم داخلش دنبال نوشابه بگردیم. ساختمان خالی بود. ما شروع کردیم به هــــــــــــــــــــــــی هـــــــــــــــــی گفتن. داد های شیرازی زدن که چهل ، پنجاه تا عراقی دستشون گذاشتن رو سرشون بیرون اومدند. دوست داشتن نوشابه مجید باعث شد اسیر بگیریم. 

مجید نوشابه قوطی خیلی دوست داشت. زمانی هم که در ایران نوشابه قوطی کوثر زده شد دیگر زیاد دنبال نوشابه نرفت.

سردارشهیدعبدالمجید سپاسی متولد مهرماه سال 1340 در شیراز است. ایشان یکی از معاونین لشکر عملیاتی 19 فجر بوده است که در تاریخ 29/12/1366 در عملیات والفجر 10 در حلبچه به فیض عظمای شهادت نائل گشتند.

 خاطره فوق به روایت سردار عبداله زاده است.