وصیت نامه غرق به خون سرباز کوچک روح الله

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام الله پاسدار حرمت خون شهدا و با سلام و درود به پيشگاه بقية الله العظم و با سلام به رهبر کبير انقلاب اسلامي و با سلام به رزمندگان پر توان لشکر توحيد و شهداي اسلام و جنگ تحميلي وصيت نامه ام را شروع مي کنم . اينک که به جبهه هاي نور قدم گذاشته ام سراسر وجودم را عشق فرا گرفته است . 

اکنون که پاي در اين راه پر تلاطم گذاشته ام تمام وجودم را شور و شعفي عميق و وصف ناپذير فرا گرفته است که هرگز نمي توانم آن را وصف نمايم . خدايا خودت مي داني که من براي چه آمده ام. 

هدف من خدايا بجز رضاي تو و بدست آوردن رضايت خاطر تو نيست. خدايا تنها براي رسيدن به وصال کوي تو به جبهه شتافته ام هدف من فقط براي رضاي خدا و احياء دين اسلام و تثبيت پايه هاي جمهوري اسلامي است . اي حسين جان و اي مظلوم و اي سالار شهيدان اي کسي که در صحراي کربلا در حالي که همه از تو دعوت کرده بودند اما همه بيعت را شکستند اي حسين جان اگر در آن لحظه در آن فضاي گرم و خونبار کسي بفرياد "هل من ناصر " تو گوش نکرد اما اکنون در کربلاي ايران زمين ما همه به نداي "هل من ناصر " امام لبيک مي گوئيم و او را ياري مي دهيم .

 اينک سخناني دارم با امت حزب الله و هميشه در صحنه : اي امت اسلامي اي مردم حزب الله اي کسانيکه در صحنه هاي انقلاب شرکت کرده ايد و مي کنيد اي کسانيکه در 22 بهمن 57 همگام با امام امت انقلاب عظيم و شکوهمند خود را به پيروزي رسانيديد . 

اي کسانيکه در اولين رفراندم همه پرسي 58 رأی آري به حکومت جمهوري اسلامي داديد سعي کنيد هميشه پشت سر امام و روحانيت حرکت نمائيد . مبادا يک لحظه از سخنان ولايت فقيه غافل شويد مبادا يک لحظه امام را فراموش نمائيم اگر قدر امام را ندانيم دچار بلاهاي عظيم و غير قابل جبراني خواهيم شد . مبادا روحانيت را تضعيف نمائيد زيرا تضعيف روحانيت تضعيف اسلام است هميشه به گرد اين محور جمع شويد و ميهن اسلامي خويش را با اين سلاح از گردابهاي نفاق برهانيد . 

 اينک تو اي مادر و اي پدر عزيزم پدر جان بايد ببخشيد که نتوانستم فرزند خوبي براي شما ها باشم من نتوانستم قدر زحمتهاي شما را بدانم من نتوانستم زحمات شما را جبران کنم . 

پدر و مادر عزيزم شما دوست داشتيد که فرزندتان را شاد نمائيد شما آرزو داشتيد فرزندانتان را داماد نمائيد اما در اين وسط مسئله اسلام خيلي انسان را زير فشار مي گذارد .

وقتي که اسلام در خطر باشد وجدان انسان راضي نمي شود که رفيقان و دوستانش در جبهه ها تکه تکه شوند و ما در بستر گرم در آغوش گرم خانواده زندگي نمائيم و به فکر ديگران نباشيم.

و اينک تو اي خواهر عزيزم من به عنوان يک برادر به تو توصيه مي کنم که حجابت را سخت نگه داري و مبادا لحظه اي بي حجاب باشي بدان که حجاب ساده تو از خون سرخ من کوبنده تر است .

در آخر تمام اقوام و خويشان و دوستان عزيزم مي خواهم که مرا حلال نمائيد و اگر از ما بدي ديده ايد به بزرگواري خودشان ما را حلال نمايند . از مسئولين امر مي خواهم که اگر شهيد شدم و جسدم به دستشان رسيد مرا در گلزار شهداء تلخندق در کنار ديگر برادران شهيدم دفن نمايند .

مقداري پول در بانک استان فارس - لامرد دارم که صرف تبليغ اسلام و تبليغ براي جبهه و جنگ نمايند مقداري به بسيج و تبليغات سپاه بدهيد و مقداري هم کميته فرهنگي جهاد سازندگي لامرد بدهيد تا براي اسلام و احياء آن تبليغ نمايند.

والسلام . خداحافظ . سرباز کوچک روح الله محمود الله ياري .

11/1/1366 - منطقه شلمچه .

شهید محمود الله یاری در سال 1347 در شهرستان لامرد دیده به جهان گشود و در تاریخ 18 فرودین ماه سال 1366 در عملیات کربلای 8 به شهادت رسید.

برای اطلاعات بیشتر به زندگینامه شهید مراجعه کنید.