این روزها و بخصوص پس از ثبت نام کاندیداها برای نمایندگی مجلس نهم، گمانهزنیها برای چگونگی لیستها و نحوه شرکت در انتخابات خبرساز شده است. هر چند تقریبا دو ماه تا روز انتخابات فرصت باقی است و هنوز موسم تبلیغات شروع نشده، اما تنهزنی کاندیداها و گروههای مختلف به یکدیگر در مصاحبهها و خبرها مخصوصا فضای مجازی شروع شده است. البته این امر میتواند یک آفت داشته باشد که آن هم احتمال عدم صلاحیت برخی از این کاندیداهاست که قبل از اعلام نهایی شورای نگهبان شروع به تبلیغات کردهاند. به همین مناسبت تصمیم گرفتهایم تا برای روشن شدن راه درست، فرمایشات رهبر معظم انقلاب را راجع به رعایت «اخلاق انتخاباتی» ارائه نماییم.
مسابقه بر سر خدمت است نه کسب قدرت
- انتخابات ميدان رقابت است و افراد بايستى با هم رقابت كنند؛ رقابت سالم. هر كس كه به اين نظام معتقد و پايبند است، مىتواند وارد ميدان انتخابات شود. [۱]
- - انتخابات در كشور ما بايد مسابقهاى براى خدمت باشد، نه مسابقهاى براى كسب قدرت. انتخابات اسلامى اينگونه است.
- آنجايى كه دعوا بر سر قدرت است، آنطورى مىشود كه شما در بعضى از انتخابات دنيا مشاهده مىكنيد. يك نمونهاش را هم در انتخابات اخير امريكا ديديد. آنجا دعوا بر سر قدرت است؛ دست به يقهاند؛ هر طرف مىخواهد قدرت را به حزب و مجموعهى خودش منتقل كند. مسأله، مسألهى كسب قدرت است. صريحا هم مىگويند: تلاش مىكنيم تا به قدرت و مقام برسيم.
- در منطق اسلامى، قدرت و عزت و آبرو و خوشنامى و امكانات، فقط و فقط براى خدمت به مردم و حركت دادن خود و جامعه و كشور در راه نظام مقدس اسلامى و رسيدن به آرمانهاى بلندى است كه انسانها نيازمند آنند.
- اين مسند، مسابقه براى خدمت و زحمتكشى است. هر كس كه آماده است تا بيش از ديگران زحمت بكشد و توقعى را كه مسؤولان كشورهاى ديگر از مقام و موقعيت خود دارند، نداشته باشد، داخل اين ميدان شود.
- نبايد كسانى تصور كنند كه رسيدن به رياست يا فلان مقام - همچنان كه در دنيا معمول و رايج است - بايد با برخورداريهاى فراوان همراه باشد.
- افزون طلبى براى مسؤولان ممنوع است. مشى اشرافيگرايانه براى مسؤولان كشور، نقطهى ضعف به شمار مىآيد. اگر ديگران اين را لازمهى رسيدن به مقامات عاليهى كشور مىدانند، در نظام اسلامى، اينها نه تنها لازمهاش نيست، بلكه نقطهى ضعف هم محسوب مىشود.
- داوطلبان بدانند كه اين راه، راه خدمت است؛ مسابقه و رقابت در اين راه هم رقابت براى خدمت كردن هرچه بيشتر است. اگر اينطور شد، آنگاه در تبليغات، در بيان مطالب نسبت به يكديگر يا نسبت به خود، حدود رعايت خواهد شد. [۲]
اخلاق و عقيده مسألهى شخصى انسانهاست؛ اما نه براى مسؤول!
- در دمكراسيهاى غربى، صلاحيتهاى خاصى موردنظر است كه عمدتا در اين صلاحيتها، وابستگيهاى حزبى رعايت مىشود. هم كسانى كه نامزد مىشوند، هم آنهايى كه نامزد مىكنند و هم آنهايى كه به نامزدها رأى مىدهند، در واقع به اين حزب يا به آن حزب رأى مىدهند.
- در نظام جمهورى اسلامى غير از دانايى و كفايت سياسى، كفايت اخلاقى و اعتقادى هم لازم است.
- افرادى نگويند كه اخلاق و عقيده مسألهى شخصى انسانهاست. بله، اخلاق و عقيده مسألهى شخصى انسانهاست؛ اما نه براى مسؤول.
- من اگر در جايگاه مسؤوليت قرار گرفتم و اخلاق زشتى داشتم؛ فهم بدى از مسائل جامعه داشتم و معتقد بودم كه بايد جيب خودم را پر كنم، نمىتوانم به مردم بگويم اين عقيده و اخلاق شخصى من است و اخلاق و عقيده ربطى به كسى ندارد! براى يك مسؤول عقيده و اخلاق مسألهى شخصى نيست؛ مسألهاى اجتماعى و عمومى است؛ حاكم شدن بر سرنوشت مردم است.
- آن كسى كه به مجلس مىرود، يا به هر مسؤوليت ديگرى در نظام جمهورى اسلامى مىرسد، اگر فاسد، بيگانهپرست و در خدمت منافع طبقات برخوردار جامعه بود، ديگر نمىتواند نقشى را كه ملت و طبقات محروم مىخواهند، ايفا كند. اگر آن شخص انسان معاملهگر، رشوه و توصيهپذير و مرعوبى بود؛ در مقابل تشر تبليغات و سياستهاى خارجى جا زد، ديگر نمىتواند مورد اعتماد مردم قرار گيرد و برود آنجا بنشيند و تكليف ملك و ملت را معين كند.
- اين شخص غير از كفايت ذاتى و دانايى ذاتى، به شجاعت اخلاقى، تقواى دينى و سياسى و عقيدهى درست هم احتياج دارد. [۳]
متهم کردن دستگاههای قانونی مسئول در انتخابات، کار غلطی است
- بعضيها دستگاههاى قانونى را متهم مىكنند و اين كار غلطى است. دستگاههاى قانونى، اعم از وزارت كشور - كه مجرى انتخابات است - و شوراى نگهبان - كه ناظر امين بر انتخابات است - هر كدام وظيفه و قانونى دارند. كسانى هم هستند كه مراقبت مىكنند تخلف از قانون انجام نگيرد. اگر ميان خود اينها در موردى اختلافى باشد - كه اين قانونى است يا نه - بايد ميان خودشان آن را حل كنند.
- بعضيها مايلند كه به دنبال همان سياست جنجالآفرينى، اين شخص را، آن شخص را، اين مجموعه را، آن مجموعه را، به كارهايى متهم كنند كه شأن مسؤول اسلامى نيست.
- مردم بايد به مجريان و ناظران انتخابات، با چشم يكسان نگاه كنند.
- هم مجريان، هم ناظران، بايد پايبندى خودشان را به قانون نشان دهند.
- ملاك، قانون است؛ سلايق افراد ملاك نيست. آن قانونى كه در مجلس شوراى اسلامى تصويب و در شوراى نگهبان تأييد شده است، براى همه معتبر و حجت است؛ چه كسى كه آن قانون را مىپسندد، چه كسى كه آن قانون را نمىپسندد. قانون تا قانون است، همه موظفند به آن عمل كنند. [۴]
- مگر ممكن است در انتخابات جمهورى اسلامى، كسى به خود حق بدهد يا جرأت بدهد كه در آراء مردم دستكارى كند؟ اولا شوراى محترم نگهبان، يك مجموعهى عادل و مواظب و ناظر بر انتخاباتند و هيچ راهى را براى تقلب باقى نمىگذارند. ثانيا وزير محترم كشور پيش من آمد و گفت شما مطمئن باشيد كه ما نمىگذاريم يك رأى جا به جا شود. اينها مسلمان و انقلابى و متدين و مورد اعتمادند و از مجلس شوراى اسلامى رأى اعتماد گرفتهاند. بر فرض در گوشهاى يك تخلف كوچك هم انجام گيرد. اين در نتيجهى انتخابات هيچ تأثيرى نخواهد داشت. خود من هم مواظبم و اجازه نخواهم داد كه كسى به خود حق بدهد، تقلب در انتخابات را كه يك عمل هم خلاف شرع و هم خلاف اخلاق سياسى و اجتماعى است، انجام دهد. چنين كارى هرگز نخواهد شد. [۵]
مبارزه انتخاباتی همراه با تخریب، ضدوحدت است
- امروز سنگر اصلى در سطح عالم، جمهورى اسلامى است. اين سنگر را بايد محكم نگه داريد. با چه چيز؟ با اتحاد و اتفاق؛ با همدلى ميان آحاد مردم و ميان مردم و مسؤولين كشور؛ با همدلى ميان مردم و دولت، ميان مردم و مجلس، ميان دولت و مجلس، ميان كارگزاران كشور و ميان آحاد مردم. گروههاى مختلف، جناحهاى مختلف، سياستها و جهتگيريهاى مختلف، در مقابله با دشمن، بايد با هم باشند و كارى نكنند كه دشمن سوء استفاده كند.
- اختلاف سياسى مانعى ندارد؛ اختلاف نظر مانعى ندارد؛ مبارزات انتخاباتى به شكل سالم، مانعى ندارد؛ اما خراب كردن يكديگر، خراب كردن چهرهى كشور، خراب كردن ذهن مردم و چهرهى مسؤولين دلسوز، اشكال دارد. ايجاد سؤال و ابهام در ذهن مردم، اشكال دارد.
- با وحدت و يكپارچگى، «كأنهم بنيان مرصوص»، مثل يك دژ پولادين، در مقابل دشمن بايستيد؛ مثل چند برادر در يك خانه. ممكن است دو برادر از يكديگر كدورت و گله هم داشته باشند، اما در مقابل كسى كه به خانهى آنها حمله مىكند، دوش به دوش، بايد در كنار هم بايستند. آحاد ملت بايد اين گونه باشند. اين، يكى از ويژگيهايى است كه در اين سنگر مىتوانيد حفظ كنيد. [۶]
- به آقايان محترمى كه در اين ميدان هستند، اين چند توصيه را عرض مىكنيم: در تبليغاتشان ارزشهاى نظام را نديده نگيرند؛ همديگر را تخريب نكنند و از دادن آمارهاى سست بپرهيزند. اگر قرار شد به مردم آمارى بگويند و حرفى بزنند، آمارهاى دقيق ارائه كنند. با مردم با كمال صداقت حرف بزنند؛ هرچه عقيدهشان هست، به مردم بگويند. اگر بخواهند در دل مردم اثر بگذارند، اين صداقت، بيشتر در دل مردم اثر مىگذارد. آن چيزى كه حقيقتا عقيده و نيت آنهاست، آن را به مردم بگويند؛ اختيار با مردم است كه چيزى را انتخاب كنند. وحدت ملى را خدشهدار نكنند. طورى نباشد كه به خاطر جذب يك دسته يا يك گروه، حرفى بزنند كه وحدت ملت خدشهدار شود. وعدههايى كه معلوم است نمىتوانند به آنها عمل كنند، به مردم ندهند. آنچه كه در چارچوب قانون اساسى است و امكانات مملكت از امكان آن حكايت مىكند، آن را به مردم بگويند. بله، به مردم قول بدهند كه اگر رأى آوردند، با همهى قوا و قدرت خودشان و با اتكال به خدا و با اتكاى به مردم، مديريت عالى و كلان كشور را در دست مىگيرند و پيش مىبرند؛ «خذها بقوة»؛ با قوت اين مأموريت را به دست بگيرند و پيش بروند و در هيچجا ضعف نشان ندهند. تبليغات پرخرج هم نكنند. يكى از كارهايى كه بنده هميشه نگران آن هستم، اين است. نه خودشان تبليغات پرخرج كنند، نه به طرفدارانشان اجازه دهند. بعضى افراد ممكن است بگويند به ما ربطى ندارد؛ اين كار پرخرج را ديگران مىكنند. شما بگوييد نكنند. چه نيازى هست كه براى تبليغات گوناگون رنگينى كه بعضى جاها مىكنند، پول زيادى مصرف شود كه احيانا بعضى افراد هم نتوانند خودشان آن خرج را كنند و مجبور باشند از كسانى بگيرند و خداى نكرده وامدار شوند؟ [۷]
- شما به عنوان نمايندگان مردم در مجلس شوراى اسلامى - كه جايگاه و موقعيت مهمى در روشنگرى مردم نسبت به نقشههاى دشمن داريد - اثرگذارى كنيد، بسيارى از اين خلأها و تاريكىها و غبارها برطرف خواهد شد. يك مسألهى عملىاش هم اين است كه داخل مجلس و سر قضاياى سياسى - و الان هم انتخابات رياستجمهورى - اختلاف و تشنج و دعوا و درگيرى پيش نيايد؛ يك عده طرفدار يك نفر، يك عده هم طرفدار يك نفر ديگر.
- طرفدارى، حق هر كسى است؛ منتها نبايد تخريب و اهانت و تحريك كرد. گاهى اوقات انسان به نحوى از محبوب و مطلوب خود دفاع مىكند كه تحريككنندهى ديگران است؛ ديگران را وادار به تخريب و عكسالعمل مىكند. اينها چيزهاى مهمى است و بايد رعايت كرد. البته از افرادى كه در سطوح ديگرى هستند و اين همه مسؤوليت بر دوش آنها نيست، نمىشود خيلى توقع داشت؛ اما از مسؤولان چرا. بههرحال حفظ فضاى وحدت، حفظ فضاى محبت، حفظ فضاى همكارى و همدلى در مجلس، جزو اولويتهاى قطعى مجلس است. [۸]
- سفارش مىكنم كه فضاى انتخابات را، هم گرم و هم سالم نگه دارند.
- كسانى كه به يك نامزد انتخاباتى علاقهمندند، مراقب باشند به خاطر علاقهى به او، نامزد ديگر را تخريب نكنند؛ اين بين مردم اختلاف و نقار ايجاد مىكند؛ علاوه بر اينكه تخريب اساسا كار درستى نيست و فايدهيى هم ندارد.
- كسى كه با تخريب يك نامزد انتخاباتى مىخواهد آراء او را كم كند، به مقصود خودش دست پيدا نمىكند؛ هم يك كار غلط و خلاف منطق و در موارد بسيارى خلاف شرع انجام مىگيرد، هم فايدهيى گير او نمىآيد. فضا را سالم نگه داريد. شما از نامزد خودتان حمايت كنيد، ديگران هم از نامزد خودشان حمايت كنند و به او رأى دهند.
- در پيدا كردن نامزد مورد نظر دقت كنيد. به كسى گرايش پيدا كنيد كه به دين مردم، به انقلاب مردم، به دنياى مردم، به معيشت مردم، به آيندهى مردم و به عزت مردم اهميت مىدهد. بحمدالله ميدان براى آزمودن و ديدن و شناختن باز است؛ ملت ما هم هشيار است. [۹]
- ما هميشه افتخار كردهايم كه انتخابات ايران در دوران انقلاب، در نهايت امنيت و سلامت برگزار شده است. در خيلى جاهاى دنيا، روز انتخابات، مردم به جان هم مىافتند؛ دعوا مىكنند؛ خونريزى مىشود؛ آدمكشى مىشود. افتخار ما اين بوده است كه در امنيت و آرامش كامل، دو نفر رفيق پاى صندوق رأى مىروند؛ يكى به اين آقا رأى مىدهد، يكى به آن آقا رأى مىدهد. دشمن مىخواهد اين محيط امن و امان از بين برود. خود افراد، خود آحاد مردم، خود دستاندركاران ستادهاى انتخاباتى نامزدها، به دشمن با قاطعيت «نه» بگويند؛ نگذارند از طريق آنها انتخابات تلخ شود. اينكه خود نامزدها در يكديگر خدشه كنند، داستان ديگرى است كه الان وقت مطرح كردن آن نيست؛ اما دستاندركاران، علاقهمندان و هواداران مراقب باشند به همديگر تعرض نكنند. شما به اين آقا علاقه دارى، طبق علاقه و تشخيص خودت عمل كن؛ آن ديگرى هم علاقه و تشخيص ديگرى دارد؛ شما به او چه كار دارى؟ او هم طبق علاقهى خودش عمل كند. [۱۰]
نگذاريد كه فضاى انتخاباتى، فضاى كدورت شود
- به همهى كسانى كه نامزد انتخابات رياست جمهورى هستند و طرفداران آنها صميمانه عرض مىكنم كه فضاى كشور را فضاى دشمنى و نقار و تشنج و اختلاف نكنند. البته ملت اينطور نيستند؛ گروهى هستند كه اگر مجموعشان را بشمريم، به چند هزار نفر نمىرسند - بالاخره هر كس طرفدارانى دارد - اينها فضاى روزنامهها و دستگاههاى ارتباط جمعى را متشنج مىكنند.
- فضا بايد دوستانه باشد؛ هر كس حرفهاى خودش را بزند و برنامههاى خودش را بگويد و كارى را كه خودش مىتواند بكند، بيان كند؛ به ديگران چه كار دارند؟ فضا را متشنج نكنند؛ فضا را برادرانه و صميمانه بكنند. [۱۱]
- سعى كنيد اين حركت زيبا و اين حركت عظيم مردمى را - كه حقيقتا يك آزمايش بزرگ مردمى و ملى و اسلامى است - با همان نزاهت و طهارت و پاكيزگىاى كه مطلوب اسلام است، پيش ببريد. البته متن و عموم مردم عزيز كشور ما همينطورند. سعى كنيد كدورت ايجاد نشود. مسابقهى انتخاباتى، ضمن اينكه يكى از جديترين كارهاى يك ملت است و به هيچوجه جنبهى شوخى و بازى در آن نيست و بسيار جدى است؛ اما شبيه مسابقات ورزشى است. در مسابقات ورزشى همه تلاش مىكنند؛ اما كسانى كه اهل اخلاق و اهل فهمند، اين تلاش را با كارهاى زشت و نامناسب همراه نمىكنند. [۱۲]
- من از همهى قواى سهگانه خواهش مىكنم سعى كنند فضاى سياسى كشور را متعادل نگه دارند تا مردم در يك فضاى متعادل به موسم انتخابات برسند.
- مردم به انتخابات علاقه دارند. آنچه مردم را مىرماند، برخى از صحنههاى ناخشنود كنندهاى است كه در سطوح ما به چشم آنها مىآيد.
- فضا بايد متعادل، منطقى و عقلايى باشد. گفتگوى انتقادى اشكالى ندارد؛ اما گفتگو با هاى و هوى فرق دارد. در مردمسالارى اسلامى، گفتگو با عربدهكشى و چاقوكشى در بعضى از دمكراسيها تفاوت دارد. اينجا گفتگو مىكنند؛ به قول امام، مثل مباحثههاى طلبگى. در مجلس و جاهاى ديگر مباحثه كنند، حتى بر سر مسألهاى دعوا كنند؛ اما كينه از هم به دل نگيرند؛ بعد هم پهلوى همديگر بنشينند و با هم صحبت كنند. نگذارند اختلافنظر به تنازع برسد. اين تنازع موجب فشل و ضعف قوا خواهد شد.
- دروغ، اهانت، دستگاهها يكديگر را متهم كردن، شايعهپراكنى، افتراء به رقيب، تحريك عصبيتهاى گوناگون؛ اينها هيچكدام با انتخابات اسلامى سازگار نيست. اين خطاب به همهى جناحهاست؛ خطاب به اشخاص يا جناح معينى نيست؛ اين وظيفهى همهى ماست. همهى جناحها بايد اين چيزها را رعايت كنند. همه هم در چارچوب قانون حركت كنند. [۱۳]
از بداخلاقیهای انتخاباتی پرهیز شود؛ از جادهی انصاف خارج نشوید
- از بداخلاقيهاى انتخاباتى بايد بشدت پرهيز كنند؛ بدگويى كردن، اهانت كردن، تهمت زدن، براى عزيز كردن خود و يا نامزد مورد نظر خود، ديگران را و رقبا را در چشم مردم خوار كردن، اينها راهها و روشهاى صحيح و اسلامى نيست. رقابت بايد باشد؛ رقابت مثبت و پرشور، اما با رعايت موازين اخلاقى. [۱۴]
- كسانى كه براى انتخابات خود را نامزد ميكنند، بدانند كه انتخابات يك وسيلهاى است براى بالا بردن توان كشور، براى آبرومند كردن ملت؛ انتخابات فقط ابزارى براى قدرتطلبى نيست.
- اگر بناست اين انتخابات براى اقتدار ملت ايران باشد، پس نامزدها بايستى به اين اهميت بدهند و اين را در تبليغاتشان، در اظهاراتشان و در حضورشان رعايت كنند. مبادا نامزدها در اثناى فعاليتهاى انتخاباتى خودشان جورى رفتار كنند و حرفى بزنند كه دشمن را به طمع بيندازند.
- رقابتها را منصفانه كنند، حرفها را منصفانه كنند، از جادهى انصاف خارج نشوند. خوب، به طور طبيعى هر نامزدى حرفى دارد و حرف مقابل خود را رد ميكند؛ اين رد و ايراد فى نفسه اشكالى ندارد؛ اما مشروط بر اينكه تويش بىانصافى نباشد، كتمان حقيقت نباشد. ميدان براى همه باز است؛ بيايند در ميدان انتخابات خود را بر مردم عرضه كنند. اختيار با مردم است؛ مردم هر جورى كه فهميدند، تشخيص دادند، هشيارى آنها به آنها كمك كرد، انشاءالله همان جور عمل خواهند كرد. [۱۵]
- نكتهى آخر در باب انتخابات اين است كه نامزدهاى محترمى كه تاكنون نامنويسى كردهاند و مشغول تبليغات و اظهاراتى هستند - اگرچه حالا وقت قانونى هم نرسيده، اما تبليغات ميكنند؛ اشكالى ندارد - سعى كنند با انصاف عمل كنند. اثبات و نفىشان با توجه به حق و صدق باشد. چيزهائى را كه انسان ميشنود، باور نميكند كه از زبان نامزدها و آن كسانى كه دنبال اين مسئوليتها هستند، از روى صدق و صفا خارج شده باشد.
- گاهى انسان حرفهاى عجيب و نسبتهاى عجيبى ميشنود. اين حرفها مردم را نگران ميكند؛ كسى را هم به گويندهى اين حرفها دلبسته و علاقهمند نميكند!
- نامزدهاى محترم توجه داشته باشند: اذهان عمومى را تخريب نكنند. اين همه نسبت خلاف دادن به اين و آن، تخريب كنندهى اذهان مردم است؛ واقعيت هم ندارد؛ خلاف واقع هم هست. بنده كه از همهى اين آقايان اوضاع كشور را بيشتر ميدانم و بهتر خبر دارم، ميدانم كه بسيارى از اين مطالبى كه بعنوان انتقاد دربارهى وضع كشور و وضع اقتصاد و اينها ميگويند، خلاف واقع است؛ اشتباه ميكنند. [۱۶]
نامزدها در سخنرانی خود دشمنی را ترویج نکنند
- نامزدهاى محترم هم مراقب باشند. نمىپسندد انسان كه ببيند يك نامزدى، چه در نطقهاى تبليغاتى، چه در سخنرانى، چه در تلويزيون، چه در غير تلويزيون، براى اثبات خود متوسل بشود به نفى آن ديگرى، آن هم با يك استدلالهاى گوناگون؛ به نظر من اين درست نيست.
- نامزدها همه براى يك هدف دارند كار ميكنند. هر كسى به نظر خودش يك احساس مسئوليتى، تكليفى دارد، مىآيد ميدان. من با مناظره و معارضه و گفتگو و انتقاد مخالفتى ندارم؛ اما سعى كنيد اين در چهارچوبهاى درست شرعى و دينى انجام بگيرد. مردم، مردم بيدارى هستند، ميفهمند، ميدانند. اين چهار نفر نامزدى كه از شوراى نگهبان تأييد شدهاند و در اجتماعات گوناگون سخنرانى ميكنند، خود آن نامزدهاى محترم توجه كنند، مراقبت كنند كه در اين سخنرانىها، در اين اظهارات، جورى نباشد كه منتهى بشود به ايجاد دشمنى و ايجاد نقار؛ با برادرى و با مهربانى پيش بروند. البته اختلاف نظر، اختلاف رأى، اختلاف سليقه، در مسائل گوناگون، در مسائل شخصى، در مسائل عمومى، يك امر طبيعى است؛ اشكالى هم ندارد. نگذاريد اين به اغتشاش منتهى بشود. اين را خود نامزدهاى محترم هم توجه كنند. [۱۷]
با روشهای غربی و بد جلوه دادن حقایق، رأیسازی برای احزاب و اشخاص صحیح نیست
- ممكن است در دوران انتخابات، گوشه و كنار براى منحرف كردن افكار و آراء، و براى بد جلوه دادن حقايق، و براى كشاندن انتخابات در مجراهاى رايج بين غربيها - كه با پول و با تبليغات پولى و با خريدن افراد ضعافالنفوس و امثال اينها، رأيى را براى كسى، براى جناحى، براى گروه و حزبى درست مىكنند؛ كه اين در خيلى از كشورهاى دنيا معمول است - كارهاى تبليغاتى و بعضى وسوسهها انجام بگيرد؛ اينها نبايد باشد؛ يعنى مردم واقعا آگاهانه فكر كنند، انتخاب كنند و انتخاب خودشان را اعلام نمايند؛ اين مىشود آن شكل صحيح اسلامى كه هر كسى آگاهانه به نحوى با نظام اسلامى بيعت مىكند. وقتى كه انتخابات به شكل صحيحى انجام بگيرد، حقيقتا بيعت مجددى است كه آن شخص دارد انجام مىدهد؛ و اين چيز بسيار مهم و خوبى است. [۱۸]
- من هم به هيچ وجه اين وضعيت را نمىپسندم. البته تبليغ كارى لازم است؛ منتها تبليغ يك معناى صحيح و اسلامى و انسانى دارد و آن، رساندن است. بالاخره انسان بايستى حرفى را كه در دل دارد به مخاطب مورد نظرش برساند. اين هيچ اشكالى هم ندارد؛ يعنى از روشهاى معمولى استفاده كند و برساند. يك معناى تبليغ كه امروز در دنيا رايج است، به معناى غربى تبليغ است؛ يعنى آن چيزى كه در نظام سرمايهدارى غرب معمول است. تبليغ در آنجا اصلاً به معناى اين نيست كه حقيقتى را از جايى به مغزى منتقل كنند؛ بلكه معنايش تحت تأثير قرار دادن دلها و مغزها با شيوههاى علمى و روانشناسى است. مثلاً فرض كنيد يك جا پنجاه قطعه عكس را بغل هم مىزنند؛ آدم همينطور هرچه نگاه مىكند، طبعاً در ذهنش مىماند. اين مانع تفكّر و تعقّل مىشود.
- يك وقت است كه شما چيزى را به من مىگوييد، روى ذهن من كار مىكنيد، به معناى اينكه ذهن مرا به حقيقتى متوجّه كنيد. خيلى خوب؛ من هم فكر مىكنم، اگر ديدم درست است، از شما مىپذيرم؛ اگر نه، قبول نمىكنم. بسته به اين است كه من در چه مايهاى از فكر باشم. يك وقت هم هست كه شما با تكرار تصاوير و كلمات، آنچنان روى من اثر مىگذاريد كه مغز من قدرت تجزيه و تحليل خودش را از دست مىدهد. گاهى مىشود كه انسان اصلاً بىاختيار تحت تأثير چنين تبليغى - همين پروپاگاند معروف غربى - قرار مىگيرد و بدون اينكه مغزش كار كند، به آن چيزى كه آن تبليغ كننده خواسته، اقدام مىكند. اين قطعاً برخلاف نظر اسلام و برخلاف منطق صحيح انسانى است و ما اين را نمىپسنديم. متأسّفانه در تبليغات جمعىِ ما اين كارها معمول شده است و يواش يواش اين چيزها را از غربيها ياد گرفتهاند! البته به آن شدّتها نيست؛ واقعاً آن كارى كه در كشورهاى غربى انجام مىگيرد، فوقالعاده و عجيب است. فرض بفرماييد عطرى را بخواهند تبليغ كنند و مثلاً در توصيفش بگويند عطر بىرنگ و بو! طبيعتاً خصوصيت عطر به بويش است؛ اما آن قدر اين را با شكلهاى گوناگون تبليغ مىكنند كه انسان مىرود اين عطرى را كه اسمش عطر بىرنگ و بوست، پول مىدهد و مىخرد! اين كار الان انجام مىگيرد. من اين كار را غلط مىدانم.
- البته در قضيهى انتخابات شوراها، برخى از كارهايى كه مطبوعات ما در اين زمينه مرتكب مىشوند، بىتأثير نيست. بلاشك بخشى از گناه اين كار به دوش مطبوعات است؛ مطبوعاتى كه حقيقتاً مسؤوليتى براى خودشان نمىشناسند، يا مسؤوليت اسلامى و مردمى براى خودشان قائل نيستند؛ هدفى را براى خودشان تعريف كردهاند و دنبال اين هدف سياسى محض هستند. طبيعى است كه اين هدف، آنها را تشويق مىكند. اين مقدار كاغذ و اين مقدار امكانات هم قاعدتاً آسان بهدست نمىآيد. من واقعاً متحيّرم كه اينها از كجا مىآورند و اين همه تبليغ مىكنند! جا دارد دستگاههاى ذىربط كشور بنشينند روى اين مسأله فكر كنند. درعينحال اين از جمله توصيههاى هميشگى ما به كسانى است كه با آنها ارتباطى داريم - مسؤولان يا غيرمسؤولان كشورى - و در مورد تبليغات معمولاً به آنها سفارش مىكنيم؛ ولى قاعدتاً اين بايد يك فرهنگ بشود. بايد به مردم تفهيم كنند كه اين كار، كار خوبى نيست. در علن و به صورت واضح هم گفته شود. ما هم گفتيم؛ باز هم انشاءاللَّه خواهيم گفت. بايد بفهمند كه اين مقدار كار كردن و اينطور حركت غلط، يك تقليد نادرست است. بههرحال اين ايرادى را كه در ذهن شماست، من تصديق مىكنم. در ذهن بنده هم همين ايراد هست. مقدارى از عكسهاى ديوارهاى شهر را برداشتند براى من آوردند؛ حقيقتاً براى من چيز مطلوبى نبود و خيلى ناپسند به نظرم رسيد. البته عرض كردم، تبليغ به معناى درست اشكالى ندارد. مثلاً حرفها و هدفهايشان را در روزنامهاى بنويسند و در جايى منتشر كنند. حتّى به در و ديوار هم بزنند، تا تبليغ به معناى واقعى آن باشد؛ ليكن اين روشها، روشهاى غلطى است. [۱۹]
سپاه در عین حضور سیاسی، در معارضات سیاسی دخالت نکند
- موضع خود را شناختن و در آن قرار گرفتن، هوشيارى سياسى، شم سياسى و قدرت تحليل سياسى - البته به دور از ورود در دستهبنديهاى سياسى - خودش يكى از آن خطوط ظريفى است كه من در پيام هم به شما عرض كردم؛ امام هم كه مكرر در مكرر فرموده بودند.
- البته يك عده خوششان نمىآمد: نه، چرا در كارهاى سياسى دخالت نكنند؟! همان وقت من يادم هست كه بعد از گذشت چند ماه از فرمايش امام، يك حادثهى انتخاباتى در پيش بود و زيدى به يكى از شهرها رفته بود - كه نمىگويم كجا، چون نمىخواهم نزديك بشوم - و سخنرانى كرده بود. آن وقتها نوارش را آوردند و من گوش كردم. او مىگفت: نه آقا، چرا مىگوييد سپاه در سياست دخالت نكند؟ بايد بكند؛ از شماها چه كسى بهتر؟(!)
- ببينيد، اينها حرفهاى خوشايند و دلنشينى است كه اين جوان مبارزِ پُر از خون انقلابى، به هيجان بيايد: بله، چه كسى از ما بهتر؟ امام اين موضوع را صريحاً گفته بودند؛ اما اينها بين آگاهى سياسى و حضور سياسى در صحنهى انقلاب - كه اين خوب است - و بين دخالت در معارضات سياسى و جناحبنديهاى سياسى و به نفع يكى و به ضرر ديگرى كار كردن - كه اين همان چيز بد و بسيار خطرناكى است كه امام هيأتى را مأمور كردند و گفتند ببينيد چه كسى اينطورى است، از سپاه بيرونش كنيد - خلط مىكردند. [۲۰]
پس از انتخابات همه وحدت کنند
- دوران انتخابات دوران شور و التهاب است با پايان گرفتن انتخابات بايد هيجان و التهاب، جاى خود را به متانت و رفاقت و همكارى بدهد. همه، چه طرفداران نامزد منتخب و چه طرفداران ديگر نامزدهاى محترم بايد از خود ظرفيت و حلم و دانايى بروز دهند. هيچ احساسى، چه شادمانى و چه ناشادمانى، نبايد كسى را به رفتارى برخلاف شأن يك انسان متعهد و خردمند وادار سازد. وحدت ملى و رفق و مدارا، تضمين كنندهى امنيت كشور و خنثىكنندهى هر توطئه است. [۲۱]
- اختلاف نظرهايى كه در دوران انتخابات پيش مىآيد، ممكن است كدورتهايى را بين بعضى از برادران و خواهران بهوجود بياورد؛ نگذاريد اين كدورتها باقى بماند. فرض كنيد يكى از شما دو رفيق، طرفدار يك نفر هستيد؛ ديگرى هم طرفدار يك نفر ديگر. در مقام بحث و مجادله، شما مىخواهى حرف خودت را ثابت كنى؛ او هم مىخواهد حرف خودش را ثابت كند؛ لذا ممكن است از هم كدورت پيدا كنيد. اين كدورتها روز جمعه بايد زير خاك دفن شود و تمام گردد. كسى كه روز جمعه با انتخاب مردم برگزيده شد، او ديگر رئيس جمهور همه است؛ چه كسانى كه به او رأى دادهاند، چه كسانى كه به ديگرى رأى دادهاند، چه حتى كسانى كه فرصت نكردند رأى بدهند؛ چون بعضى در حال سفرند، بعضى بيمارند، بعضى مريضدارند، بعضى گرفتار كارهاى شخصىاند. كدورتهايى كه در دوران انتخابات بهوجود مىآيد، بايد در روزى كه انتخابات برگزار شد، فراموش شود. برادران و دوستانى كه در ستادهاى مختلف كار مىكنند، اگر كدورتى از هم پيدا كردند - آنهايى كه با هم مرتبطند - كدورتها را كنار بگذارند و مسأله تمام شود. [۲۲]
[۱]- بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم قم ۱۸/۱۰/۱۳۸۲
[۲]- بيانات در جمع كثيرى از مردم استان گيلان در استاديوم شهيد عضدى شهرستان رشت ۱۱/۰۲/۱۳۸۰
[۳]- بيانات در ديدار استادان و دانشجويان قزوين ۲۶/۰۹/۱۳۸۲
[۴]- بيانات در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر ۱۸/۱۰/۱۳۷۸
[۵]- بيانات در ديدار خانوادههاى معظم اسرا و مفقودان جنگ تحميلى ۳۱/۰۲/۱۳۷۶
[۶]- بيانات در اجتماع مردم مشهد مقدس و زائران حضرت ثامنالحجج، علىبنموسىالرضا(ع) در روز عيد سعيد فطر ۱۵/۰۱/۱۳۷۱
[۷]- بيانات در خطبههاى نماز جمعهى تهران ۲۸/۰۲/۱۳۸۰
[۸]- بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى ۰۸/۰۳/۱۳۸۴
[۹]- بيانات در مراسم شانزدهمين سالگرد ارتحال امام خمينى (ره) ۱۴/۰۳/۱۳۸۴
[۱۰]- بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم ۲۵/۰۳/۱۳۸۴
[۱۱]- بيانات در ديدار خانوادههاى شهدا ۰۳/۰۳/۱۳۸۴
[۱۲]- بيانات در ديدار خانوادههاى معظم اسرا و مفقودان جنگ تحميلى ۳۱/۰۲/۱۳۷۶
[۱۳]- بيانات در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران ۱۵/۰۵/۱۳۸۲
[۱۴]- بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار عمومى مردم ابركوه۱۳۸۵/۱۰/۱۵
[۱۵]- بيانات دراجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت علي بن موسي الرضا(ع) ۰۱/۰۱/۱۳۸۸
[۱۶]- بيانات در جمع مردم استان كردستان در ميدان آزادى سنندج ۲۲/۰۲/۱۳۸۸
[۱۷]- بيانات در بيستمين سالگرد رحلت امام خميني (ره) ۱۴/۰۳/۱۳۸۸
[۱۸]- بيانات در ديدار با وزير، معاونان، مشاوران و مديران كل وزارت آموزش و پرورش ۲۵/۱۰/۱۳۷۰
[۱۹]- بيانات در جلسهى پرسش و پاسخ با مديران مسؤول و سردبيران نشريات دانشجويى ۰۴/۱۲/۱۳۷۷
[۲۰]- سخنرانى در پايان چهارمين مجمع بزرگ فرماندهان و مسؤولان دفاتر نمايندگى ولىفقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ۲۷/۰۶/۱۳۷۰
[۲۱]- پيام به مناسبت حضور باعظمت و پرشور ملت ايران در مرحلهى دوم انتخابات رياست جمهورى ۰۴/۰۴/۱۳۸۴
[۲۲]- بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم۲۵/۰۳/۱۳۸۴
ندای انقلاب