هيهات من الذله

بسم الله الرحمن الرحيم

 من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا ا... عليه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا. اذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا على نصرهم لقدير. به رزمندگان اسلام اجازه جنگ داده مىشود چرا كه مورد ستم و ظلم ظالمين قرار گرفتهاندو خداوند بر يارى قادر است. 

مختصرى از وصيتنامه بنده حقير مسكين عبدالرحيم صحراييان:

 بنام خدا، بنام آن كسى كه وعده داد مستضعفين را در زمين و منت گذاشت بر آنها و درود بر فرستاده خدا محمد (ص) كه راه را بر امت خود نشان داد و سلام بر مهدى موعود منجى عالم بشريت هدايتكننده مستضعفين در زمين و درود بيكران برامام امت خمينى كبير، بتشكن دوران و حسين زمان، يارىكننده مستضعفين، قوت قلب مسلمين و نور چشم رزمندگان اسلام، خداوند سايه اين امام را بر سر ما امت ايران و مستضعفين جهان كم نكند چرا كه ما را از مسير و صراطى شيطانى نجات داده و ما را در محضر خداوند متعال بيدار نموده است و اما اين حقير پيامى دارم كه اى اماما، به نالههاى نيمه شب شما پير جماران و اشكهايى كه از چشم پاك شما جارى مىشود و به دعاها و نالههاى شبت، به اين رزمندگان و امت شهيدپرور قسم و سوگند ياد مىكنم كه تا آخرين قطره خون خودم به پشتيبانى تو و اسلام عزيز و قرآن در جبهه ها مى مانم و مى جنگم گرچه بارها زخمى شوم و تكه تكه از بدنم جدا بشود، دست از سررفتن به جبهه ها برندارم چون مى دانم كه اگربارها خودم در صحراى گرم كربلاى خوزستان و يا در كوهها و تپه هاى سربه فلك كشيده سرد و برف زده كردستان عزيز ايران و يا در آبها و درياها و يا هورهاى مرزهاى كشور جمهورى اسلامى ايران برزمين ريزد و بدنم تكه تكه شود باز هم فرياد برآورم: «خمينى، خمينى، خمينى، اسلام، اسلام، اسلام، هيهات من الذله». و همچنين اى امت شهيدپرور ايران وصيت من به شما همان پيام امت و اميد مستضعفان جهان است و آن اين است كه در اين برهه از زمان مسئله اصلى ما در اين كشور جنگ است و ما بايد همگى با وحدت با ايثار جان و مال و زندگى دنياى بود و نبودمان فقط به فكر جنگ باشيم. به فكر پاسدارى ازخون شهدا باشيم به فكر خانواده آنها (شهداء)، معلولين، اسرا و مفقودين، آن جوانهايى كه با چشم باز، فكر باز، ديدى گشاده بسوى جبهه رفتند و جان دادند، عمر و جوانى خودشان را دادند، باشيم. براى چه دادند و براى چه مىدهند؟ بايد كمى فكر كنيم. نكند آنها در روز محشر روز قيامت سر راه ما را بگيرند و گذشته از آنكه شفاعت ما را نكنند اگر به ما بگويند ما رفتيم و خون خود را نثار اسلام عزيز كرديم شما پس از ما در شهر چه كرديد چه مقدار در عمل به نفع اسلام وخون ما زحمت كشيديد، چه مقدار زبان خير گذاشتيد چه مقدار گوش به فرمان امام عزيزمان بوديد چه مقدار در جبهه ها شركت كرديد در جبهه نمىتوانستيد چقدر در پشت جبهه، در بسيج براى رضاى خدا بيخوابى و سختى كشيديد، همه شما مىدانيد كه در اين موقع از زمان اسلام ما و كشور ما در تحت محاصره ابرقدرتها واقع شده، تمام كفار با هم متحدند و مىخواهند ما را از پاى درآورند، امامان ما در هر زمانى كه بودند مظلوم بودند و در اين برهه از زمان امام بتشكن ما و كشور ما هم مظلوم شده و ليكن خدا با ماست و تا وقتى كه شما امت شهيدپرور ايران پشتيبان امام و روحانيت معظم و با استقامت و شجاعت و صبر مردانه بايستيد، پيروزى و نصرت از آن شماست و به يارى ا... و استقامت شما و جوانان عزيز اين مملكت ما آسيب نخواهد ديد، پيامى دارم و آن اينكه كسانى كه در شهر هميشه از كمبودها حرف مىزنند و هميشه نق مىزنند و دولت را تضعيف مىكنند، جنگجو نيستند و در امر جنگ براى خودشان نق مىزنند و دخالتهاى بيجا مىكنند، حرفهاى امام عزيز و بزرگوارم را عملى انجام نمىدهند ولى خودشان را مىخواهند مسلمان جا بزنند، راضى نيستم در تشييع جنازهام و يا در مراسم ختم شركت كنند. برادران و خواهران درگاه خداوند هميشه برروى بندگانش باز است لذا از شما مىخواهم از اين درگاه خداوند بيشتر استفاده كنيد و با دست پر از اين دنيا برويد، دنيا ماندنى نيست و هرچه باشد مىگذرد، چه سختى و چه خوشى ولى آخرت است كه مىماند و باز از شما مىخواهم كه پشتيبان روحانيت باشيد. هرچه بيشتر قدر امام جمعه عزيزمان در اين شهر بدانيد قدر اين سيداولاد پيغمبر بيشتر بدانيد، گوش به فرمان او باشيد در اين شهر كه مىدانم هستيد از امام عزيزمان پير جماران پيروى كنيد و او را رها نكنيد كه شما در نعمت خدايى فرو رفتيد و نمىدانيد و نمىتوانيد درك كنيد در هيچ جاى دنيا رهبرى مانند او پيدا نمىكنيد كه در نيمههاى شب كه همه در خواب هستند او با خداى خود به مناجات مىپردازد، از شما مىخواهم كه اين نعمت گرانبهايى را كه خداوند به شما عطا كرده است عزيز بداريد و خداوند را شكر كنيد و از او به نحو احسن استفاده كنيد. خداوند پدرم را رحمت كند و تو اى مادر مهربانم از شما تشكر مىكنم چون تو بسيار زياد در حق من خوبى كردى و سختيهاى زيادى براى من كشيديد و تو بودى كه با شير پاك و حلالت راه راست، راهى كه قرآن بيان مىفرمايد به من ياد دادى و نگذاشتيد كه منحرف شوم اميدوارم كه مرا ببخشيد كه نتوانستم حق فرزندى را به خوبى ادا كنم، مادر بزرگوارم از تو مىخواهم وقتى خبر شهادت مرا شنيدى براى من ناراحتى نكنى، گريه و زارى نكنى و از تو مىخواهم همچون حضرت زينب در برابر مصيبتها مانند كوه استوار باشى، چون من امانتى هستم در دست تو و همينطور كه خداوند در اين چهارسال جنگ ما را حفظ كرده هرگاه هم بخواهد ببرد مى برد و تو هم بايد آن امانت را سالم به صاحب اصليش پس بدهى اگر سالم همانطور كه مورد رضاى اوست پس دادى خوشا بحالت و اگرنه ...، اگر خواستى گريه كنى براى بيكسى آقاى امام حسين در عصر عاشورا گريه كن، براى طفل شش ماههاش كه به روى دست گرفت تا او را سيراب كنند ولى ملعونين با تير او را سيراب كردند براى 18 ساله امام حسين، براى خواهر حسين و براى بچه هاى امام حسين و شما خواهرانم هم صبر پيشه كنيد و مرا حلال كنيد و زينبوار باشيد و شما برادران عزيزم هم به خدا مىسپارم و از مادر بزرگوارم مىخواهم كه در نيمه هاى شب اگر دلت شكست براى آمرزش گناهانم طلب آمرزش و مغفرت نماييد و از تمامى قومان و خويشاوندانم مى خواهم كه مرا حلال كنند و همچنين از دوستانم مىخواهم كه مرا حلال كنند مخصوصا برادران هم واحديم در تيپ المهدى (عج) شماها خيلى بزرگواريد و در نزد خدا خيلى مقام داريد به بزرگوارى خودتان مرا حلال كنيد، دعاى هميشگى را فراموش نكنيد خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار. 19/12/63

شهید عبدالرحیم صحرائیان در سال 1341 درشهرستان جهرم به دنیا آمد و در 25 اسفندماه سال 1363 در عملیات بدر به شهادت رسید.

برای اطلاعات بیشتر به زندگی نامه شهید مراجعه کنید.