زندگي نامه +خاطرات شهيد غلام رضا ميري

تحصيلات خود را تا دوم راهنمايي گذراند و پس از آن به شغل آزاد مشغول شد . در جريانات انقلاب بسيار فعال بود و با شروع جنگ تحميلي دوباره در کسوت بسيجي عازم جبهه هاي حق عليه باطل گرديد .

پس از آن نزديک به دو سال جهت امرار معاش به کشورهاي حوزه خليج فارس رفت و بعد از آن پاسدار شد و در قسمت هاي اطلاعات و عمليات و تخريب به فعاليت پرداخت و پس از مجاهدت فراوان در تاريخ 4دی ماه سال 1365 در منطقه عملياتي شلمچه به شهادت رسيد و پيکرش مفقود مي باشد .

روحش شاد و راهش پر رهرو باد .

خاطره 1

(( وجعلنا ))

به ياد آن روزي و آن شبي که با برادران جهت شناسايي جلو کمين دشمن رفتيم و دشمن ما را ديده بود خواست مرا بگريد (بگيرد) ولي آيه "وجعلنا" آن ها را کور کرده بود.

5فروردین سال 1365 جاده فاو - ام القصر.

خاطره 2

(( خوشا به آن روزها ))

28فروردین ماه سال 1365 امروز با برادر ايزدي و مقدم به مبارزان رفتيم وسايل دکل ديده باني را براي خط مقدم برادران بردن (بردند) خوشا به آن روزها والسلام شهر اهواز خدايا خدايا خدايا در جاده فاو ـ ام القصر عراق شمال درياچه نمک و يک ترکش به پاي چپش خورد اين ها همه اش کار خداست خداوند بندگانش را دوست دارد و مي خواهد امتحان کند تا  ببينم تا چه حد پايبند به اسلام است چه روزي شيرين بود خوشا به آن روزها حيات ديگر اين روزها کم مي آيد.

/224224