بسم الله الرحمن الرحيم : ً انما يخشي الله من عباده العلماء ً ً بدرستي که تنها از ميان بندگان مردمان دانا و
عالم مطيع و خدا ترسند ً فاطر آيه 28
شهيد حجت الاسلام والمسلمين شيخ جعفر رنجبران
در سال 1346 هـ ش در ميان خانواده اي مذهبي و متدين متولد شد و زير نظر پدر و
مادري دل سوز و با محبت رشد کرد وي که اولين فرزند خانواده به حساب مي آمد توانست
براي ديگر افراد خانواده الگوي اخلاقي به شمار آيد وي پس از سپري کردن دوران
دبستان و راهنمائي وارد حوزه علميه شد و مشغول به تحصيل علوم ديني گرديد . دوران
نوجواني شهيد مصادف شده بود با انقلاب و ايشان با اين که سن کمي داشتند اما در تظاهرات
ضد رژيم شرکت مي کرد و چيزي او را به اين کار وا نمي داشت مگر عشق و علاقه به دين
و مذهب که سرسلسله آن حضرت امام خميني ( ره ) بود و پس از پيروزي انقلاب اسلامي
همان طور که اشاره شد پس از اتمام تحصيل دوران ابتدائي و راهنمائي در سال 1361 هـ
ش به جهت علاقه زيادي که به کسب علوم حوزوي داشت وارد حوزه علميه ابوصالح شد و
افتخار شاگردي حضرت استاد آيت الله سيد عليمحمد دستغيب را نصيب خود کرد و از آن به
بعد بود که روحاني شهيد روح معنويت را در خود تقويت کرد دوران تحصيل وي در حوزه با
اوائل دوران جنگ تحميلي هم زمان بود و شهيد بزرگوار شيخ جعفر رنجبران در کنار
تحصيل علوم ديني براي تبليغ وهم رزمي با ديگر رزمندگان عزيز راهي جبهه مي شد به طوري که اگر مدتي در شهر به سر مي برد
خستگي ناشي از نبود معنويت که تنها در جبهه ها يافت مي شد او را فرا مي گرفت و
مجدداً روانه صحنه پيکار دفاع مقدس مي شد که در اين رفت و آمدها چند بار مجروح گشت
و هنوز بهبودي کامل پيدا نکرده بود که باز روانه جبهه مي شد در آخرين باري که مي
خواست به جبهه برود قبل از آن که به جهت زيارت آقا علي بن موسي الرضا ( ع ) عزم
سفر مشهد مقدس کرد و در بهمن ماه سال 64 ش براي شرکت در عمليات والفجر 8 عازم
منطقه عملياتي گشت که در تاريخ 21 بهمن همان سال در منطقه عملياتي فاو دچار جراحت
شيميائي گشت و براي درمان پس از انتقال به پشت جبهه و سپس به کشور اتريش منتقل گشت
و مدت چهار ماه در اتريش براي درمان به سر مي برد و به خاطر وخامت و شدت جراحت در
تاريخ 21 خرداد سال 1365 شمسي که مصادف با شب بيست و سوم ماه رمضان ( ليله القدر )
بود به لقاء الله پيوست . پدر بزرگوار شهيد نقل مي کند ً چند شب قبل از اين که خبر
شهادت شهيد جعفر به ما بدهند در همان شب هاي ماه رمضان در عالم خواب ديدم که شهيد
جعفر با چهره اي زيبا و لباس فاخر در حالي که شاد و خندان بود به خانه آمد به او
گفتم توکه سر حال هستي مگر تو مجروح نشده اي که او در جواب به من گفت مي بينيد که
هيچ ناراحتي ندارم در همين حال سراسيمه از خواب بيدار شدم چنان اين خواب برايم
ملموس بود که ابتداء فکر نمي کردم که خواب ديده باشم از جايم بلند شدم و به دنبال
او مي گشتم و فکر مي کردم واقعاً آمده است و از مادرش سراغ او را مي گرفتم و صد
البته که در اين راه تربيت پدر و مادري دل سوز و فداکار در راه رسيدن به اهداف
عالي که از جمله آن بندگي خدا بود حرف اول را مي زد . روحش شاد و راهش پر رهرو باد
. چند خصوصيت از خصائص اخلاق شهيد : يکي از خصوصيات اخلاقي شهيد تواضع و فروتني
بيش از حد ايشان در برابر برادران ديني خود بود و آيت الله دستغيب نقل شد که ايشان فرمودند ً شهيد شيخ جعفر رنجبران تواضع او ذاتي بود
ً يعني اين که فروتني او هميشگي و بدون ساختگي بود و هر کس کمترين آشنائي با ايشان
داشت متوجه اين خصوصيت او مي شد . براي کمک کردن به رفقاء و کساني که مشکلي
برايشان پيش مي آمد پيش قدم مي شد تا رفع مشکل از ايشان بنمايد . يکي از طلاب حوزه
علميه ابوصالح نقل مي کرد که مدتي بود محيط حوزه اعم از حياط و راه پله ها نظافت و
شستشو مي شد با اين که شخص خاصي براي اين کار معين نشده بود تا اين که نيمه شبي که
بيدار شدم ديدم شخصي در حالي که چفيه بر سرو روي خود پيچيده بود در حال نظافت راه
پله ها بود که متوجه شدم ايشان از طلاب حوزه ، شهيد جعفر رنجبران است چنين افرادي
لايق شهادت بودند و تمام اين خصوصيات اخلاقي خوب که در اين شهداء يافت مي شد متأثر
از آن بود که خداوند را همه کاره مي دانستند و خود را هيچ و وقتي که خود را هيچ
بدانند ديگر ناملايمات برايشان سخت نيست و اين که مرحوم شهيد محراب حضرت آيت الله
دستغيب مي فرمودند ً راهي را که عرفاء براي رسيدن به وصال پروردگار هفتاد ساله مي
پيمايند برخي از شهداء اين راه را يک شبه طي کردند ً تا اندازه اي انسان متوجه مي
شود که چه طور شهداء اين راه را يک شبه پشت سر گذاشتند وقتي انسان کمي در حال و سيره
و منش شهداء دقت کند که چه طور از همه چيز خود گذشتند از جواني خود از زندگي شيرين
دنيا از مال و جاه و مقام که هر کدام از اين ها هر کس بخواهد از دل خود بيرون کند
مدت ها طول مي کشد و بحث يک سال و دو سال و اين ها نيست . اما شهداء همگي را به يک
باره کنار گذاشتند و تنها عشق به پروردگار در دل خود روز به روز تقويت مي کردند تا
جائي که خود را نمي ديدند و آن چه مي ديدند خدا بود و بالاخره اين که شهيد عزيزمان
شيخ جفعر رنجبران در مقابل پدر و مادر بي اندازه خود را کوچک مي شمرد يعني منهاي
احترامي که نسبت به پدر و مادر بر خود واجب مي دانست علاوه بر آن پروانه وار به
دور آن ها مي گشت وقتي هر بار که مي خواست عازم جبهه شود تا رضايت کامل والدين را
به دست نمي آورد به جبهه نمي رفت . روحش شاد و درجاتش متعالي باد . والسلام .
برای اطلاعات بیشتر به سیره شهید مراجعه کنید.
