شهيد محمدرضا کرم کش در اوايل نيمه دوم سال 1345 در خانواده
اي متوسط مذهبي درشیراز چشم به جهان گشود پس از گذراندن
دوران طفوليت در سن 6 سالگي وارد مدرسه شد دوره ي 5 ساله ابتدائي را در دبستان ، ملاصدرا
را پشت سر نهاد و سپس وارد مدرسه راهنمائي ميرزا رضا کرماني گرديد و دوره ي سه ساله
راهنمائي را هم با جديت و علاقه اي که نسبت به تحصيل داشت با موفقيت پشت سر نهاد .
با وجود کمي سن در قبل از انقلاب اسلامي و دوره ي ستم شاهي در اکثر فعاليتهاي سياسي
اجتماعي و فرهنگي در حد توان حضور مي يافت و همواره از اينکه نمي توانست فعاليتي گسترده
داشته باشد رنج ميبرد .
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري رعيم عاليقدر امام
خميني در سال 1357 در حالي که بيش از 12 نداشت مسجد را بعنوان سنگر فعاليت هاي خود
برگزيد و در اولين مرحله ضمن شرکت در کلاس آموزش اسلحه ، شناخت اسلحه و چگونگي بکار
بردن آن را آموخت . اعتقاد بيشرت به مسائل عبادي سياسي از جمله تحولاتي بود که پس از
ورودش به مسجد در زندگي نامه او بوجود آمد
ولايت فقيه را ادامه رسالت پيامبر اسلام مي دانست و مخالفت با آن را مخالفت با اسلام
قلمداد مي کرد بيشتر تأکيدات او بر انجام فرايض خصوصا واجبات بود زيرا که در نمازهاي
جمعه و جماعات حتما شرکت مي نمود در اکثر مراسمهاي دعا از جمله دعاهاي کميل ، توسل
، با اتفاق دوستان شرکت مي کرد همواره نماز را سر وقت اجابت و سعي ميکرد در هر حال
وضو داشته باشد مستحبات را به نحو احسن بجاي مي آورد و علاقمندي خاص داشت که همه با
هم مهربان باشند . صله رحم را ارج مي نهاد و افراد و دوستان را به آن توصيه مي نمود
.
نسبت به والدين بسيار مهربان بود و همه را بطور يکسان دوست
داشت و از رنجهائي که مادرش متحمل ميشد مدام تشکر مي کرد آنقدر کرامت نفس داشت که زبان از بيانش قاصر
است و در مواردي که بين افراد خانواده و يا دوستان وآشنايان اختلافاتي رخ ميداد سعي
بر رفع اختلافات و مصالحه ي بين آنان مي نمود . اوقات فراغت را بيشتر به سر کشي از
دوستان و آشنايان و نزديکان مي پرداخت و بطور کلي از گذراندن وقت به بطالت بيزاري مي
جست .
با شروع جنگ تحميلي
از سوي رژيم صهيونيستي عراق در اواخر شهريور ماه سال 1358 شهيد محمدرضا کرم کش ادامه
تحصيلات خود را در پايان سه ساله راهنمائي در سال 1361 کنار گذاشت و تمام هم وغم خود
را وقف جبهه و جنگ نمود و در اول مهر ماه سال 61 براي اولين مرتبه راهي منطقه ي جنوب
يعني عين خوش شد پس از چهار ماه دلاوري و ايثار از خود گذشتگي در کنار ديگر رزمندگان
اسلام و مصاف با مزدوران بعثي صهيونيستي به نزد خانواده بازگشت ولي از آنجائي که روح
پر فتوح او با جبهه ها انس گرفته بود ديگر توان ماندن در شهر را در خود نديد لذا نخست
با جهاد نفساني و پشت پا زدن به تمام لذات دنيائي و سپس با جهاد مبارزه ي با دشمن را
در جبهه ها سر سختانه پيش گرفت و با تحمل تمام سختيها مردانه به پيکار با خصم دون پرداخت
و پس از پنج سال مبارزه و نبرد بي امان با متجاوزان از خدا بي خبر به آنچه که در آرزويش
لحظه شماري مي کرد رسيد و در عمليات افتخار آفرين کربلاي چهار در تاريخ 4دی ماه سال 1365 در
منطقه ي عملياتي شلمچه با قلبي مالامال از ايمان توفيق شهادت در راه خدا را بدست آورد
و بديدار حق تعالي شتافت پيکر پاک و مطهر اين شهيد بزرگوار پس از انتقال به شيراز برروي
دستهاي امت شهيد پرور اين شهر تا گلستان دالرحمه تشييع و در تاريخ 10دی ماه سال 1365 در قطعه
ي شهداء بخاک سپرده شد .
يادش
گرامي و راهش پر رهرو باد.
برای اطلاعات بیشتر به وصیت نامه شهید مراجعه کنید.
/224224
