آخرین اخبار
کد خبر: ۷۱۵۷
تاریخ انتشار: ۰۸ مهر ۱۳۹۱ - ۰۶:۴۳
در وصیت نامه اش نوشته بود : «روی قبرم بنویسید اینجا مدفن کسی است که می خواست اسرائیل را نابود کند.»

سردار گمنام زیست و گمنام شهید شد و در تمام سال‌های گمنامی آرام ننشست، او در پی مجاهدت و تلاش‌هایش باعث خلق افتخارات شد، ماندگار شد برای کشورش. در همان روز‌های نخست جنگ از اولین‌های توپخانه‌ای و موشکی بود. و بحق گفته‌اند که در حد یک ملت بود برای کشورش.

سرباز گمنام امام زمان(عج)، آموزه‌هاو دستاورد‌های چند ساله‌اش را برای نسل‌های بعدی و رهپویانش به ارمغان گذاشت.او ماند تا ابدی شود...

شهید حسن تهرانی مقدم

سردار محسن انصاری، شهید حسن تهرانی مقدم را برایمان چنین معرفی کرد:

او را از اوایل دهه 60 و در زمان تاسیس نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می شناختم. مردی مومن، انقلابی، صبور، متعهد ولایی و متفکر که همیشه به اقتدار و اعتلاء جمهوری اسلامی ایران می اندیشید و شبانه روز نمی شناخت.

او با همه مهربان و صمیمی بود و هیچگاه خنده از لبانش نمی افتاد با این همه بسیار جدی، پرتلاش و پرتحرک و پیگیر ماموریتهای بزرگی بود که به او واگذار می شد.

او به شدت به بی بی دو عالم فاطمه زهرا(س) ارادت می ورزید و زیارت عاشورا را دائما و عاشقانه زمزمه می کرد. به امامت و رهبری و ولایت وفادار و سعادت دنیا و آخرت خود را در این مسیر می دانست و ولایتمداری او نمونه و زبانزد دوستان بود.

شهید تهرانی مقدم بنیانگذار یگانی در سپاه شد که در دوران دفاع مقدس و به خصوص جنگ شهرها و تجاوزات هوایی و توپخانه ای و موشکی ارتش بعثی عراق به مناطق مسکونی، برای دفاع از مردم سر از پا نمی شناخت و کاری کرد که دشمن بعثی پشیمان ازکار خویش شد.

او در یکی از سفرهای خارجی گفته بود که تکنولوژی دیگران را باید بومی کنیم و به خودکفایی برسیم.

او گمنامی را دوست داشت و مایل بود همیشه گمنام بماند و با پرسنل تحت امر خود بسیار رئوف و مهربان و خاکی بود.

در بعد از مسئولیت اجرایی در نیروی هوایی سپاه، بدنبال تحقیقات، دانش، و خودکفایی و اقتدار ایران اسلامی بود و در راه اقتدار جان به جان آفرین تسلیم کرد و به برادر شهیدش و کاروان بزرگ شهدای انقلاب اسلامی پیوست.

امروز اقتدار موشکی و تکنولوژیکی کشور ما مرهون تلاش های سه دهه این عزیز و یارانش است. اقتداری که دشمنان منطقه ای و بین المللی را دچار بهت و وحشت نموده است.

امروز اقتدار موشکی و تکنولوژیکی کشور ما مرهون تلاش های سه دهه این عزیز و یارانش است. اقتداری که دشمنان منطقه ای و بین المللی را دچار بهت و وحشت نموده است

او نباید در بستر آرام می گرفت.

او شایسته شهادت بود و شهادت شایسته او،

او باید با شهادت به دیدار معبود می شتافت.

و البته به این نکات هم اشاره کرد :

نحوه و زمان شهادت او بیانگر دو نکته مهم است:

اول آنکه او به عاشورا علاقمند و عاشورایی شد و دقیقا همانند سید و سالار شهیدان کربلا به خدا پیوست.

دوم اینکه او به امامت و ولایت و رهبری امت اسلامی علاقمند و ولایی بود و در دهه ولایت و امامت به شهادت رسید و به همراه یارانش شهدای غدیر نام گرفت.

سردار برایمان دعا کن که تا زنده ایم به ولایت وفادار بمانیم

دعا کن که عاشورایی بمانیم و عاشورایی بمیریم

و دعا کن همان گونه که برای خود دعا کردی که اللهم ارزقنا شهادت فی سبیلک که هنوز به باغ شهادت روزنه‌ای هست

 

در وصیت نامه اش نوشته بود : «روی قبرم بنویسید اینجا مدفن کسی است که می خواست اسرائیل را نابود کند.»

 

 
شهید حسن تهرانی مقدم

 

از خصوصیات اخلاقی، علمی و مذهبی شهید حسن طهرانی مقدم، یاران و همرزمانش گوشه هایی برایمان گفتند و شنیدیم . از ویژگی های شخصیتی ایشان گفتند که مثل کوه استوار بود. اصلا کوه اراده بود و هیچ کاری را نشدنی نمی دانست و با اراده ای که داشت همه موانع را برطرف می کرد.

در این مقاله قصد دارم ایشان را از بعد مذهبی و توسل به اهل بیت علیهم السلام نظاره کنیم .

آری! گفتم کوه... این شهید بزرگوار ورزش کوهنوردی را بصورت حرفه ای انجام می داد بطوریکه اکثر قله های مهم چه در داخل کشور و چه در خارج کشور را فتح کرده بود.

سردار سرتیپ پاسدار سید محمد حسین زاده حجازی در خاطراتش از شهید طهرانی می گوید : زمانی که با هم به کوهنوردی رفته بودیم هر گاه اعضای گروه احساس خستگی می کردند حاج حسن با یک تکبیر و یا صلوات و ذکر یا علی همه را شارژ می کرد تا نهایتا همه به بالای کوه و قله صعود کنند. ایشان با این روحیه ای که داشت هم در کارهمه را جلو می برد و هم ذکر امام زمان (عج) و حضرت زهرا (س) از زبانش قطع نمی شد.

زمانی که با هم به کوهنوردی رفته بودیم هر گاه اعضای گروه احساس خستگی می کردند حاج حسن با یک تکبیر و یا صلوات و ذکر یا علی همه را شارژ می کرد

4 عامل رضایت مادر شهید مقدم از فرزندش

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: رضایت خداوند، در رضایت والدین است.

بعد از شهادت سرلشکر شهید حسن طهرانی مقدم، رهبر معظم انقلاب اسلامی با حضور در منزل ایشان با خانواده این شهید دیدار و گفتگو کردند. در این دیدار مادر شهید از 4 عاملی سخن گفت که توسط آن ها سعادتِ شهادت نصیب فرزندش «حسن» شده است : «نماز اول وقت»، «زیارت عاشورا»، «نماز جمعه» و «دعای سمات» و این ها چهار عاملی هستند که باعث شده وی از فرزندش رضایت کامل داشته باشد.

سخنرانی منتشر نشده‌ی شهید مقدم

 


درعملیات فتح المبین خمپاره ما با گلوله تام بلاش كه بردش 6400 متر بوده و عراقی ها آمده بودند در 5/7 كیلومتری روی ارتفاعات میشداغ و ارتفاعات شمال فكه و ما دیدیم كه برد ما به آنها نمی رسد. خمپاره را می بردیم از خط اول عراق رد می شدیم. می رفتیم بین خط اول و دوم عراق این افتخار و خلاقیت ماست.

 

 شهید تهرانی مقدم

 

آنچه مشاهده می کنید یکی از سخنرانی های شهید گرانقدر، سردار شهید مهندس حسن تهرانی مقدم در سال 87 است. بخشهایی از این سخنرانیِ منتشر نشده در جمع پیشكسوتان توپخانه و موشكی سپاه ایران به شرح زیر است:

•دربخش خمپاره درسپاه قوی ترین كار توسط شهید شفیع زاده انجام شد و این بزرگوار خدمات بسیار ارزنده ای را درگسترش این سلاح درسپاه داشتند، خمپاره ای كه خدمت عزیزان عرض می كنم شاید خیلی چیز ساده ای به نظر بیاد ولی در زمان جنگ ارزشش از موشك شهاب 3فعلی هم بیشتر بوده و گلوله اش هم مهم تر و با اهمیت تر بوده است، پیشكسوت و راه انداز توپخانه درسپاه برادر بزرگوارمون آقا سید اعتصامی هستند و بعداً ما وارد كارهای بزرگتر و حجیم تری شدیم در صورتی كه توپخانه در سپاه درتیپ امام حسین (ع) و آتشبار 155 را این بزرگوار راه اندازی كرده است و در واقع پیشكسوت توپخانه در سپاه درآن زمان تیپ امام حسین (ع) بود.

•درآن زمان تیپ امام حسین (ع) پیشتاز بود و مدیریت بسیار قوی ای داشت كه توسط شهید خرازی اداره می شد. این مجموعه ای به هم پیوسته و منسجم و قدرتمند بود و وحدت این بچه ها همیشه برای ما مثال زدنی بود و هیچ كسی نمی توانست میان آنها نفوذ كند.

•درآن زمان توپهای غنیمتی ما 156 قبضه بود كه همه آنها در دشت عباس و چناله به غنیمت گرفته شده بود. ما براداران ارتشی را برای آموزش این توپها دعوت كردیم كه یك تیم از توپخانه ارتش برای ما اعزام شد و وقتی كه توپها را دیدند به ما گفتند كه این توپها روسی هستند و آموزشی كه ما دیده ایم توپهای آمریكایی بوده است و كاربرد این توپها را نمی دانیم. ما می خواستیم درعملیات بیت المقدس از این توپها استفاده كنیم ولی ما هیچ آموزشی ندیده بودیم. توپهای زیاد با مهمات خوبی داشتیم ولی برای ما كار آمد نبودند كه برادر بهمن چیره دست به دلیل تخصصی كه داشتند توپها را راه اندازی كردند و مركز تعمیر و نگهداری توپخانه راه اندازی شد و توپها راهی عملیات شدند. دومین نفری كه به یاری ما شتافتند شهید ناهیدی بودند كه آموزش های لازم را خیلی با حوصله و صبر برای استفاده از وسایل غنیمت گرفته شده مثل ترتیل های فلزی، دوربین های پاكدو و تجهیزات نشانه روی به ما دادند.

•سومین ركن ما سردار زهدی بودند كه مسئول عملیات بودند به دلیل این كه آموزش كلاسیك را در ارتش دیده بودند. این عزیز ضمن این كه ماموریتهای ذاتی توپخانه و 4 ماموریت اصلی توپخانه را به ما آموزش دادند. آداب صحبت با ارتشی ها را نیز به ما آموختند.

وارد شدن ما به عرصه برتری ارتش خط ممنوعه ای بود كه در آن زمان، علی رغم میل باطنی بسیاری از فرماندهان ارتش شهید صیاد شیرازی با همت و مردانگی و افق بلندی كه داشتند این سد را شكستند و ما از كانال شهید صیاد شیرازی وارد عرصه توپخانه شدیم و به دستور شهید صیاد شیرازی وارد ارتش شدیم و اولین دوره عالی توپخانه را آموزش دیدیم و با مفاهیم توپخانه آشنا شدیم

•من به نیكی و بزرگی یاد می كنم ازشهید صیاد شیرازی، درآن زمان برتری درجبهه ها مطلقاً با تیپهای 9 گانه سپاه بود و كسانی كه می جنگیدند بچه های تیپ های سپاه بودند كه بعداً این تیپها تبدیل به لشگر شدند. برتری ارتش در دو بخش بود یكی در بخش های هوایی و هوا نیروز و یكی توپخانه و ارتش حاضر نبود تحت هیچ شرایطی این برتری را از دست بدهد و وارد شدن ما به عرصه برتری ارتش خط ممنوعه ای بود كه در آن زمان، علی رغم میل باطنی بسیاری از فرماندهان ارتش شهید صیاد شیرازی با همت و مردانگی و افق بلندی كه داشتند این سد را شكستند و ما از كانال شهید صیاد شیرازی وارد عرصه توپخانه شدیم و به دستور شهید صیاد شیرازی وارد ارتش شدیم و اولین دوره عالی توپخانه را آموزش دیدیم و با مفاهیم توپخانه آشنا شدیم.

•در آن زمان ما چهار آتشبار داشتیم كه تمام آموزش ها با همین چهار آتشبار بود و كلیه بچه های اعزامی با همین چهار آتشبار آموزش می دیدند و آقای بهمن نقاش چیره دست اولین كاتیوشای ایرانی را به طور كامل با هشت دستگاه تولید قطعات كاتیوشا ساخت و مصطفی نجار آن زمان آمده بودند مركزتحقیقات فنی ما در موقعیت امیرالمومنین و آقا بهمن اجازه تولید این كاتیوشا را گرفت و یك سال بعد خط تولید كاتیوشا را دركشور راه اندازی كرد و در رژه سال بعد شركت داد.

•اكیپ های تعمیر و نگهداری ما كه در زمان جنگ برای تعمیرات توپها به خط می رفتند و برمی گشتند امروز فرمانده موشكی جمهوری اسلامی هستند. سردار موسویان، سردار زاهدی، سردار حاجی زاده كه مسئول نیروی انسانی بود كه امروز مسئولیت پدافند سپاه را ایشان برعهده دارند. پس بنابراین عناصر با استعداد توپخانه مسئولیت های پیگیری فعلی در بخش سیستم های تدافعی و تهاجمی جمهوری اسلامی را برعهده دارند.

•سردار زهدی جمله زیبایی گفتند، تمام قدرت ما منابع نیروی انسانی ماست.

•شهید شفیع زاده كجا آموزش دیده بود كه خودش به تنهایی یك لشگر بود ماشاالله از این انرژی!

 شهید تهرانی مقدم

 

•شهید قاضی كه اصلاً ما مسخ ایشان بودیم دراخلاق، در قدرت فرماندهی، در اخلاق محمدی، درآن سجایا با كرامت های بالای انسانی یك گنج مخفیه بود ایشان، دری بودند كه در روی زمین می درخشیدند و زمین برایشان خیلی كوچك بود.

•درتوپخانه ما برد خوبی نداشتیم به این دلیل كه عراق عقبه طولانی و توپخانه لایه به لایه داشت: درعملیات ضد آتشبار كه حسین جعفری برادر با اخلاق با برادرمان محمد نواب مسئول عملیات ضد آتشبار با عملیات تكنیكی و تاكتیكی جای توپخانه دشمن را پیدا می كردند ولی برد ما به آنها نمی رسید. ما با شهید یزدانی توپها را درخط اول مستقر می كردیم كه بتوانیم 50 گلوله شلیك كنیم و به عقب برگردیم. آقا رحیم ماموریت پیدا كرده بود برای پل طلائیه جدید كه گره عملیات خیبر بود و ما طی برآوردی كه داشتیم عراق 1250000گلوله توپ ظرف شش روز در مجنون جنوبی یا شمالی شلیك كرده بود، یعنی وجب به وجب زمین را بدون اغراق شخم زده بودند.

•آقا رحیم گفت افسری از نهاجا سه فروند راكت را طراحی كرده كه بمب 500 پوندی بود كه راكت های هلیكوپتر را با نوار پالت به آن متصل كرده بود و گهواره ای درست كرده بود با تویوتا كه این هم موشك استراتژیك جمهوری اسلامی بود و آقای هاشمی آمده بودند آنجا و هر شب هم تاكید می كرد و هر شب عملیات می شد و نیروها نمی توانستند وارد مجنون جنوبی شوند و با زدن پل جدید طلائیه باید عقبه آنها را قطع كنیم تا نیروهایی كه در منطقه طلائیه هستند از جنوب جفیر به منطقه نشئه وارد شدند. ما با آقای محمد آقایی و آقای اعتصامی و حسن قاضی رفتیم تا ببینیم آخرین وضعیت چیست و خط ما كجاست، كجا می توانیم راكت ها را مستقر كنیم چون برد آن ها سه كیلومتر بود و باید به خط اول می رفتیم به دلیل این كه تا طلائیه چند كیلومتر بود و در آن جا بود كه من دیدم شهید قاضی لباس سپاه را به تن داشت و موهایش را كوتاه كرده بود جوری كه انگار دعوت به میهمانی شده بود.

امروز یك شلیك، یك هدف و یك انهدام تاثیرگذار است. اگر می توانید، درعرصه نبرد هستید، اگر نمی توانید بروید تجهیز شوید و فكر اساسی بكنید و هر روزی كه شروع كنید دیر نیست

•نتیجه ای كه از صحبت هایم می خواهم بگیرم:افتخار كردن به گلوله و لوله توپ درحال حاضر مثل فخر فروختن عرب ها به زیادی قبور می ماند! امروز اگر ما در مقابل آمریكا و در منطقه حرفی برای گفتن داریم چون دیگر دشمن ما عرب ها و صدام حسین و تركیه نیست. دشمن ما یك دشمن قوی است به نام آمریكا، آمریكایی ها هم سیل نیروهای نظامی را روانه ایران نمی كنند.

•امروز یك شلیك، یك هدف و یك انهدام تاثیرگذار است. اگر می توانید، درعرصه نبرد هستید، اگر نمی توانید بروید تجهیز شوید و فكر اساسی بكنید و هر روزی كه شروع كنید دیر نیست.

•مثالی برای شما می زنم. بچه های شما رفتند و موشكی جمهوری اسلامی را راه انداختند. سیستم موشكی كه مستشاری اداره می شود دراختیار چند ابر قدرت بیشتر نیست. امروز سرطراح های موشكی دراختیار سپاه هستند. كارهایی كه آقای حاجی زاده در پدافند انجام داده اند را بروید و ببینید.

 شهید تهرانی مقدم

 

•امروز پیام ما به شما این است كه شما خیلی بزرگ هستید و استعدادهای درخشان دارید. شهید ناهیدی ها خیلی زیاد هستند. شفیع زاده هستند. شهید قاضی ها هستند باید قدرشناس باشید و این استعدادها را درجهت سازماندهی استفاده كنید كه كمر آمریكایی ها را بشكنیم، اگر خدا بخواهد می شود. ما باید درصحنه نبرد آن چه در تصورآمریكایی ها هست، چیز دیگری از آب در بیاییم یعنی در دكترین آمریكایی ها معادله شما صدق نكند.

•ما باید دركار خود انقلاب كنیم و این انقلاب را باید با شروع كردن از آنچه كه دوستان شما در پدافند انجام دادند ببینید و سمینار تخصصی بگذارید. توپخانه نوین متناظر با جنگ آمریكایی چیست؟ تعریف كنید و بعد وزارت دفاع را داخل بحث كنید. ما درموشكی وزارت دفاع را كشاندیم به آن چه خواسته ماست نه این كه بنشینیم و ببینیم آنها چه می خواهند.

•درعملیات فتح المبین خمپاره ما با گلوله تام بلاش كه بردش 6400 متر بوده و عراقی ها آمده بودند در 5/7 كیلومتری روی ارتفاعات میشداغ و ارتفاعات شمال فكه و ما دیدیم كه برد ما به آنها نمی رسد. خمپاره را می بردیم از خط اول عراق رد می شدیم. می رفتیم بین خط اول و دوم عراق این افتخار و خلاقیت ماست.

ایشان در جایی از این سخنرانی به بیان خاطره ای جالب از شهید بزرگوار صیاد شیرازی می پردازند که مطالعه آن خالی از لطف نیست . امید که در زندگی شخصی هر کدام از ما تاثیر گذار باشد .  

•خاطره ای هم از شهید صیاد شیرازی خدمت عزیزان بگویم. ایشان شاگرد اول دوره آموزشی افسران اعزامی كشورهای خارجی به آمریكا در رسته توپخانه بودند. چندین كشور بودند كه افسران خود را برای آموزش به آمریكا می فرستادند از ایران هم شهید صیاد شیرازی توسط سرلشگر مین باشیان اعزام شده بودند كه در بین افسران كلیه كشورها ایشان شاگرد اول شدند. ایشان وقتی كه به جلسه امتحان رفتند و امتحان برگزار شد و نتیجه ها آمد به نمره خودشان اعتراض داشتند چون نمره (A) نگرفته بودند شاگرد اول نمی شدند و یكی از شاگردهای كشورهای دیگر شاگرد اول می شد. مسئول آموزش گفتند دوباره امتحان می گیریم و شما با امتحان موفق حرف خودت را می توانی ثابت كنی.

امروز پیام ما به شما این است كه شما خیلی بزرگ هستید و استعدادهای درخشان دارید. شهید ناهیدی ها خیلی زیاد هستند. شفیع زاده هستند. شهید قاضی ها هستند باید قدرشناس باشید و این استعدادها را درجهت سازماندهی استفاده كنید كه كمر آمریكایی ها را بشكنیم، اگر خدا بخواهد می شود. ما باید درصحنه نبرد آن چه در تصورآمریكایی ها هست، چیز دیگری از آب در بیاییم یعنی در دكترین آمریكایی ها معادله شما صدق نكند

 ایشان گفتند : وقتی كه وارد اتاق مسئول آموزش شدم سوال ها را برای من نوشتند و از اتاق بیرون رفتند و من شروع كردم به پاسخ دادن سوالات. درهمان هنگام دیدم كتابی كه از روی آن سوال طرح شده بود روی همان میز است درهمین حین كه وسوسه شدم برای باز كردن كتاب و نوشتن جواب ها پیش خودم فكر كردم كه حتماً به من اطمینان كرده است كه كتاب را این جا گذاشته است؛ با خودم جنگیدم و گفتم هیچ چیزی بهتر از پاكی و صداقت نیست و سوالاتم را نوشتم تا تمام شد. در همین هنگام بود كه دیدم از پشت پرده بیرون آمد و من را نگاه كرد و گفت شاگرد اول واقعی تو هستی و می خواستم امتحانت كنم من یاد گرفتم كه صداقت از آن مسلمان هاست و به شما افتخار می كنم.

5 خاطره از شهید تهرانی مقدم

 


شهید تهرانی مقدم درباره سئوالاتی كه رهبر انقلاب طرح كردند، این گونه می گفت: من متحیر بودم كه حضرت آقا چقدر دقیق و پیچیده این سئوالات را مطرح می کنند و طوری دقیق و كارشناسانه صحبت می كنند كه انگار ایشان خود از عالی رتبگان نظامی در حوزه تخصص موشک هستند

 

شهید حسن تهرانی مقدم

 

گرچه معتقدیم شهید آن چنان منزلت و جایگاهی دارد که با بهره گیری از آن، ظرفیت و توان فوق العاده بالاتری برای پشتیبانی از اهداف نظام اسلامی ایجاد می شود و شهادت، مدال افتخاری است که به بندگان خالص خدا عطا می‏شود اما حادثه دلخراش انفجار زاغه مهمات و شهادت جمعی از عزیزان ثلمه‏ سنگینی برای نظام اسلامی بود و انقلاب پیروان با ایمان، فکور، فداکار، مجاهد و پرافتخاری – به خصوص سرلشگر پاسدار شهید حسن تهرانی مقدم - را از دست داد.

شهید تهرانی مقدم فردی با اخلاق و اهل ورزش و تلاش بود؛ دارای روحیه ای بسیار سرزنده و با نشاط و جوان پسند به عبارت كامل تر، ما می توانستیم تمام خصوصیات و صفاتی را که در بچه های دوران دفاع مقدس دیده بودیم در وجود این سردار بسیجی مشاهده کنیم .

لذا در اربعین شهادت این سرباز رشید اسلام و به یادش خاطراتی را از ایشان که مطمئنا برای همه ما درس آموز است، تقدیم حضورتان می كنم:

در کمال گمنامی

اولین نکته ای که به نظرم در زندگی ایشان بروز بیشتری داشت، این بود که حاج حسن بنده خوب خدا بود. بنده ای كه اهل ادای صحیح واجبات، ترک محرمات و انجام دقیق مستحبات بود. هیچ‏گاه سئوالی را که از یکی از هم رزمان شهید والامقام عماد مغنیه پرسیدم فراموش نمی‏کنم، سئوال این بود که برجسته ترین ویژگی این شهید والامقام چه بود؟ ایشان گفت بارزترین خصوصیت عماد مغنیه این بود که اهل مستحبات بود؛ یعنی از انجام واجبات و ترک محرمات که به خوبی انجام می داد فراتر رفته بود و در انجام مستحبات در کمال اخلاص هم دقت داشت. این خصوصیت در کنار سایر خصایص بالای عماد مغنیه از ایشان فردی ممتاز ساخته بود که به عنوان یکی از ارکان حزب الله لبنان تلاش و کوشش صادقانه، خالصانه و در کمال گمنامی او، دستاوردهای زیادی را برای حزب الله و جبهه جهانی انقلاب اسلامی فراهم کرد. شهید تهرانی مقدم نیز سبك زندگی ‏ای همچون عماد مغنیه در طی طریق بندگی داشت لذا توفیقات فراوانی در زندگی خود کسب کرده بود.

اواخر اسفند سال 62 در عملیات خیبر، وقتی که رزمندگان اسلام در رسیدن به اهداف خود ناكام ماندند و دژ طلائیه سقوط نکرد و حتی یگان زرهی سپاه اسلام نتوانست به این دژ نفوذ کند؛ حاج حسن تهرانی مقدم با اطمینان خاطر گفت كه می تواند موشکی درست كند و دژ را بزند

هیچ گاه نا امید نمی شد

خاطره دیگری که در این جا باید بیان كنم، بر می گردد به روحیه خودباوری و اطمینانی كه در این شهید وجود داشت. علیرغم آن كه بعضی شرایط لازم برای عملی كردن طرح ها فراهم نبود اما او باز هم دست از تلاش بر نمی داشت. این ویژگی او در زمان دفاع مقدس كه ما با كمبود امكانات مواجه بودیم، برجسته بود و همین روحیه بعدها نیز منشاء تحولی عظیم در صنایع موشکی ما شد.

چندروز قبل در حاشیه جلسه ای كه در مجلس داشتیم، با فرمانده خوب و برادر عزیزم جناب آقای کوثری نماینده مردم تهران، پیرامون خصوصیات این شهید صحبتی می کردیم. ایشان كه در مقطعی از دوران دفاع مقدس فرماندهی لشكر 27 محمد رسول الله (ص) را برعهده داشت، درباره شهید تهرانی به نکته جالبی اشاره کرده و خاطره ای را ذکر کرد كه خواندن آن پرفایده است.

شهید حسن تهرانی مقدم

 

اواخر اسفند سال 62 در عملیات خیبر، وقتی که رزمندگان اسلام در رسیدن به اهداف خود ناكام ماندند و دژ طلائیه سقوط نکرد و حتی یگان زرهی سپاه اسلام نتوانست به این دژ نفوذ کند؛ حاج حسن تهرانی مقدم با اطمینان خاطر گفت كه می تواند موشکی درست كند و دژ را بزند. ما متعجب بودیم كه او چگونه می خواهد با این امكاناتی كه داریم این كار را انجام بدهد. اما شهید تهرانی مقدم رفت و با وسایلی كه آن جا در دسترس بود، موشک خاصی را بر روی وانت تعبیه کرد و با تلاش مجدانه خویش دنبال زدن دژ طلائیه بود، هرچند كه شلیک موشك با موفقیت انجام نشد اما این رفتار نشان می داد كه وی با چه نگاهی و از کجا فعالیت خود را شروع کرده است؛ ایشان هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی تسلیم نشد و خود را نباخت.

اگر امروز در بحث فناوری موشكی‏، جمهوری اسلامی ایران حرفی برای گفتن دارد، بر می‌گردد به همین روحیه خودباوری ای كه در وجود این شهید والا مقام و یاران عزیزش تجلی داشت. اگر امروز ما تبدیل به یک قدرت موشکی با قدرت بازدارندگی بسیار زیاد در مقابل تهاجم ها به کشور شده ایم، روحیه خودباوری در سایه ایمان و تلاش مجاهدانه و خالصانه حاج حسن مقدم و یاران اوست كه این مهم را برای ما فراهم کرده است.

جوانان امروز ما باید بدانند كه ما با خودباوری و اتكا به خویشتن خویش همراه با توكل به خدا و توسل به ائمه(علیهم السلام) به این جا رسیده ایم و در شرایطی كه نظام استكبار یكپارچه برای براندازی ما تلاش می كند، خواب را از چشمان دشمن ربوده ایم لذا ادامه این راه نیز با ادامه استمرار روحیه خودباورانه سهل و ممتنع است.

روزی كه خدمت ایشان بودم، درباره توفیقاتی كه به دست می آورد به من چنین گفت: این كارهایی كه من به سرانجام رساندم، به امکانات گسترده نیازی ندارد. من فقط از توانمندی های موجود کشور استفاده کردم. آن چه را که در پایان كار می خواستم از ابتدا هدف گیری كردم...

مدیر عالم وخلاق

روزی كه خدمت ایشان بودم، درباره توفیقاتی كه به دست می آورد به من چنین گفت: این كارهایی كه من به سرانجام رساندم، به امکانات گسترده نیازی ندارد. من فقط از توانمندی های موجود کشور استفاده کردم. آن چه را که در پایان كار می خواستم از ابتدا هدف گیری كردم، كار را در حوزه های مختلف تقسیم كرده؛ میان اهل دانش و فن توزیع کردم. سپس با کنار هم قرار دادن نتایج و خروجی این بخش‏ها، به هدفی كه تعیین كرده بودم، رسیدم و از این راه توانستم توفیقات زیادی را فراهم کنم.

لذا خصلت برجسته دیگری كه شهید سرلشگر حسن تهرانی مقدم داشت این بود كه اهل دانش و فهم عمیق حوزه تخصصی خویش بود و در هر بخش با توجه به امکانات کشور ، به رشد و ارتقای نیروها به بهترین‏ شکل توجه داشت و تلاش می‏کرد ضمن بهره گیری از امکانات موجود‎، ظرفیت های جدیدی را مهیا کند و برای پیشبرد اهداف انقلاب از آن بهره ببرد. او در كارهای خود همیشه به این نکته توجه داشت که چطور می تواند حوزه مورد نظر خود را ارتقا بخشیده و رشد داده و در خدمت انقلاب و اهداف مبارک آن قرار دهد.

 

شهید حسن تهرانی مقدم

 

خاطره شهید تهرانی مقدم از دقت رهبر معظم انقلاب

نکته آخری که به آن اشاره می کنم در واقع خاطره ای است که خود این شهید عزیز برای بنده بیان کرد و بازگو کننده گوشه ای از عظمت و بزرگی مقام معظم رهبری است . وی این گونه نقل كرد كه موشكی را طراحی کرده بودیم كه بسیار دستاورد مهمی محسوب می شد؛ ‌همراه با یکی از فرماندهان ارشد نیروهای مسلح خدمت مقام معظم رهبری رفتیم و این موشک را معرفی كرده و سیستم آن را برای ایشان توضیح دادیم. فرمانده محترم کل قوا وقتی توضیحات ما را شنیدند، شروع به صحبت کرده و ابهامات خود را یك به یك مطرح کردند.

شهید تهرانی مقدم درباره سئوالاتی كه رهبر انقلاب طرح كردند، این گونه می گفت: من متحیر بودم كه حضرت آقا چقدر دقیق و پیچیده این سئوالات را مطرح می کنند و طوری دقیق و كارشناسانه صحبت می كنند كه انگار ایشان خود از عالی رتبگان نظامی در حوزه تخصص موشک هستند.

حاج حسن این گونه ادامه داد:‌ سئوالات رهبری به قدری دقیق بود و ظرافت داشت که آن فرمانده عالی رتبه نظامی در پاسخ به سئوالات ایشان گفت كه باید به این سوالات فکر کنیم و پاسخ را بعدا عرض کنیم. با این حال شهید مقدم گفت که اجازه خواستم و سئوالات مقام معظم رهبری را یك به یك پاسخ گفتم و تمهیداتی را که در خصوص این نکات بود ، بیان کردم و ایشان نیز خیلی خشنود شدند و به ادامه کار تشویق کردند.

نکته ای که از این خاطره شهید می توان برداشت كرد این است که شهید تهرانی مقدم می گفت در حضور مقام معظم رهبری، احساس می کردم که با یک صاحب فن و یک متخصص فوق العاده خبره طرف هستیم. لذا هر ابهامی که مطرح می کردند ،باید پاسخ فنی می شنیدند تا راضی شوند و این حکایت از لطفی است که خداوند از بابت نعمت مقام معظم رهبری به عنوان ولی امر مسلمین نصیب ما کرده است.

این موهبتی عظیم است که در زمان انقلاب، شخصیت بزرگی همچون حضرت امام خمینی (ره) رهبری نهضت را برعهده داشتند و بعد از رحلت جانسوز ایشان، خدا نعمت بزرگی را نصیب ما کرد و مفتخریم که تحت زعامت حضرت آیت الله العظمی خامنه ای هستیم.

به هر حال آن چه شهید مقدم همیشه به عنوان یک آرزو بیان می کرد این بود که ما دنبال این هستیم که با ایجاد شرایطی برتر، ذوالفقار علی (علیه السلام) در نیام باشیم و مملکت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشربف) را از هرگونه چشم داشت خائنانه و طمع ورزانه ای که دشمنان انقلاب به آن دارند، مصون بداریم.

نکته ای که از این خاطره شهید می توان برداشت كرد این است که شهید تهرانی مقدم می گفت در حضور مقام معظم رهبری، احساس می کردم که با یک صاحب فن و یک متخصص فوق العاده خبره طرف هستیم. لذا هر ابهامی که مطرح می کردند ،باید پاسخ فنی می شنیدند تا راضی شوند و این حکایت از لطفی است که خداوند از بابت نعمت مقام معظم رهبری به عنوان ولی امر مسلمین نصیب ما کرده است

لذا اگرچه ما در فقدان این شهید عالی مقام و یارانش به سوگ نشسته ایم اما مطمئنیم این شهدا زنده اند و بیش از آن مقداری كه در زمان حیات خود برای انقلاب اسلامی موثر بودند، برای پایداری نظام مقدس اسلامی نقش ایفا خواهند کرد. به تعبیر زیبای مقام معظم رهبری، شهدا مظهر قدرت ایران اسلامی هستند و با توسل و توجه به این شهدا و عنایتی که این شهدا نسبت به یاران انقلاب دارند، انشاءالله مسیر پرشتاب تری را در همین حوزه خواهیم دید و درس آموزان پیشگاه این شهدا و کسانی که در این حوزه فعال هستند، قوتی بیش از پیش خواهند یافت.

پس در عین سوختن در فقدان یاران، باکی از این فراق نیست و باید به حال آنان غبطه خورد و به خانواده‏های عزیز این شهدای بزرگوار ، به ملت مسلمان ایران، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و رهبری عزیز تبریک و تهنیت گفت؛ چرا که این وجودهای مبارک به عنوان سربازان گمنام و مخلص ولایت از دار فانی رخت بربستند و به عنوان مظهری از تجلی قدرت ایران و به عنوان شهدایی زنده كه در نزد خدای خود روزی می خورند، تا ابد خواهند درخشید .

 

شهید حسن تهرانی مقدم

 

شهید طهرانی مقدم علاقه زیادی به ورزش فوتبال داشت

جناب آقای کوثری در مورد خصوصیات مهم شهید تهرانی مقدم می گفتند:

- ایشان با این همه مشغله کاری، ورزش را فراموش نمی کرد .علاقه زیادی به ورزش فوتبال داشت و مکرر دوستان و همکاران را تشویق به ورزش می کرد.

-اگر کاری را شروع می کرد و به نتیجه نمی رسید خودش وارد میدان عمل می شد و در صحنه آزمایش نیز حضور پیدا می کرد، حتی در مواردی هم که بنده را برای مشاهده آزمایش ها دعوت می کردند می دیدم که این شهید چگونه با همکارانش با انگیزه خیلی بالا آزمایش های خود را انجام می دهند.

-ایشان عاشق شهادت بود، بعد از شهادت شهید کاظمی ایشان برای شهادت روز شماری می کرد و سرانجام نیز به آرزوی دیرینه خود دست یافت.

-ایشان در بعد علمی و تخصص خود در بحث موشکی  یک نخبه و نابغه فوق العاده بود.

 

معروف بود به حسن مقدمِ موشکی

به یاد شهید حسن طهرانی مقدم

 


هرگز یادم نمی رود  اواخر سال 65 بود که در طرح و عملیات سپاه خدمت می کردم و بنابر مسئولیتی که داشتم با اکثریت مسئولین معاونت ارتباط داشتم شاید بعد از سالهایی که در کردستان در کنار حاج احمد و عباس کریمی و دوستان دیگرم همچون رضا چراغی و رضا دستواره و دیگران خدمت می کردم و...

 


 

شهید حسن طهرانی مقدم

 

هرگز یادم نمی رود  اواخر سال 65 بود که در طرح و عملیات سپاه خدمت می کردم و بنابر مسئولیتی که داشتم با اکثریت مسئولین معاونت ارتباط داشتم شاید بعد از سالهایی که در کردستان در کنار حاج احمد و عباس کریمی و دوستان دیگرم همچون رضا چراغی و رضا دستواره و دیگران خدمت می کردم و همواره آن روزها را دوران درخشان زندگیم می دیدم در برهه ای دیگر خدمت کردن در کنار مردانی از جنس حاج احمد بود که هرگز از خاطرم نرفته است و از آن زمان هرگز سیمای زیبای شهید شفیع زاده با آن لهجه زیبای آذریش از یادم نمی رود شهید آزادی شهید جنگروی و بسیاری از عزیزانی که هر وقت بعد از عملیاتهای مختلف به تهران می آمدند من افتخار دیدارشان را داشتم و در این میان بودن در کنار  شهید سرلشگر پاسدار و یا بقول آن روزهای قدیم حسن مقدم افتخاری دیگر بود همان روزها بود که با دکتر حسن عباسی که جوانی 18 ، 19 ساله بود و از نیروهای حسن مقدم بود آشنا شدم اما خود حسن مقدم از همان زمان یک اسطوره بود دیدنش برایم از همان زمان افتخار بود باور کنید هر وقت تهران می آمد یک پارچه شور و نشاط انقلابی گری را برایمان به ارمغان می آورد آن زمان حسن مقدم فرماندهی گروه هفتم حدید که در واقع یگان موشکی سپاه بود را برعهده داشت .

حسن مقدم بچه جنوب تهران بود که بعدها فهمیدم بچه محله عباسی تهران است شاید از آن زمان که تقریبا در یک معاونت با ایشان همکار بودم بیش از 25 سال می گذرد اما هرگز چهره و نگاه نافذ او را فراموش نکردم هر وقت دوستان قدیم را که در معاونت همکار بودیم می دیدم جویای حالش می شدم اما انگار هنوز مثل آن روزها مثل برق می آید و مثل برق می رود برایم یادکردنش مثل یاد کردن نبرد مقدسی بود که او فرمانده اش بود .

ناگهان اس ام اسی برای سردار رسید  سردار با تاثری بسیار رو به من کرد و گفت خبر دادند حسن مقدم توی انفجار شهید شده است شوکه شده بودم گفتم حسن مقدم موشکی و ایشان تایید کرد. خدا خدا می کردم خبر درست نباشد تا اینکه شب دوستان گفتند خبر تایید شده است

وقتی انفجار در پادگانی از سپاه بوقع پیوست خواهر گرامی خانم موسوی با من تماس گرفت من تا زمانی که ایشان موضوع انفجار را گفت از موضوع انفجار خبر نداشتم اولش شوکه شده بودم ایشان از من اطلاعاتی می خواست و من سریع با دوستانم تماس گرفتم و خبر انفجار تایید شد نگرانی عجیبی همه وجودم را فرا گرفته بود اما چه می توانستم بکنم فردای انفجار صبح برای دیدن یکی از دوستان به وزارت دفاع رفتم در آنجا اطلاعاتی را که در خصوص انفجار و فضاسازی هایی که شبکه های معاند نظام در این خصوص پخش می کردند را با دوستان از جمله یکی از سرداران بزرگواری که زمانی در کردستان در خدمتش بودم عرض می کردم ناگهان اس ام اسی برای سردار رسید  سردار با تاثری بسیار رو به من کرد و گفت خبر دادند حسن مقدم توی انفجار شهید شده است شوکه شده بودم گفتم حسن مقدم موشکی و ایشان تایید کرد. خدا خدا می کردم خبر درست نباشد تا اینکه شب دوستان گفتند خبر تایید شده است.

شهید حسن طهرانی مقدم

 

سالهای زیادیست که راه رفتن در بهشت زهرا در میان قبور شهدا و سر زدن به مزار دوستان عزیزم همچون رضا چراغی و عباس کریمی و رضا دستواره محمد متوسلیان و صادق سرابی  نوبخت و داودعجب گل و غلامرضا مهدی سلطانی و... برایم یک عبادت شده است هروقت سختیها  و دردهای روزگار امانم را می برد تنها جایی که تسکینم می دهد فرار از شهر و پناه بردن به دوستانی است که از آن زمانها زنده ترند قطعه 24 اولین جایی است که به دیدار شهدا می روم و این روزها در این قطعه که قطعه ای از بهشت خداست ولوله ای برپاست .

جمعه رفتم بهشت زهرا تنها بودم ماشینم را که پارک کردم روبروی قطعه 24  و پیاده شدم بغضم ترکید انگار هاله های نور از قطعه 24 خورشید را خجل کرده بود پرچمهای سرمزارها موج داشتند نگاه شهیدان انگار پر از تبسم بود انگار یک مهمانی بزرگ اینجا برقرار است پیش خودم گفتم امروز مرا چه می شود چرا این قطعه اینجوریست چرا شهیدان اینقدر شادند چرا اشگ امانم را بریده این چه حالیست به سمت مزار شهید محمد بروجردی و عباس کریمی و رضا چراغی حرکت کردم مردانی از جنس عشق وقتی رسیدم نگاهم ناخوداگاه به پشت قبر شهید بروجردی در سمت راست افتاد قبری تازه مزاری با عکس کسی که همیشه عاشق دیدنش بودم به وجودش افتخار می کردم شاید او هرگز مرا به یاد هم نمی آورد اما او همیشه در ذهن من بود او برایم یادآور مردانی از جنس حاج احمد بود  پاهایم سست شده بود .

بی خود نبود شهدا اینقدر شاد بودند بی خود نبود که  ناصر کاظمی می خندید اینجا جشن است ….و ما مانده ودر جا زده و اسیر در عوالمی که پایمان را سخت به زمین میخکوب کرده ، نشئه سروری که در قطعه 24 بود مرا مست کرده بود خوشا به سعادتش حسن مقدم آسمانی شد حیف بود حسن مقدم در بستر و مرگ طبیعی بمیرد هر چند شهادتش ضربه ای سنگین به سپاه زد اما رفتنش نشان داد شهادت ثمره استقامت در راه خداست و وعده خدا برای مردان الهی چنین است ، شهادت ارمغات خداست.

مجاهدی گمنام از جنس همت و خرازی

سردار شهید حسن تهرانی مقدم‌ به روایت فرماندهان

 


شهید مقدم صفی را پشت سر دارد که با هیچ ابزاری قابل دیدن نیستند و نتوانستند مانع از ادامه مسیر شوند، دشمنان بدانند با رفتن شهید مقدم راهش متوقف نمی شود و آنها از این موضوع خوشحال نباشند.

 


 

سردار شهید حسن تهرانی مقدم‌

 

40روز پیش سپاه پاسداران یکی از بهترین یاران و فرماندهان عرصه فناوریهای موشکی خود را به مسلخ عشق سپرد و با این شهید عزیز و 16 همرزم او وداع کرد.متن‌های ذیل دیدگاه برخی از همرزمان، دوستان و فرماندهان سپاه پیرامون جایگاه آن شهید عزیز می باشد.

دکتر محسن رضایی؛ حسن مقدم که بود و چه کرد؟

با حسن مقدم در حالی که حدود بیست سال داشت آشنا شدم، در عملیات فتح المبین به شهید حسن باقری گفتم انشااله در این عملیات موفق می شویم و ممکن است تعدادی از توپ های عراقی را به غنیمت بگیریم، باید آنها را سازماندهی کرده و در عملیات های بعدی بکار گیریم فردی را به من معرفی کن تا حکم تاسیس توپخانه سپاه را به او بدهیم. حسن تهرانی مقدم را پیشنهاد کرد. با پیروزی در عملیات فتح المبین دشمن را شکست داده و دو هزار کیلومتر مربع از سرزمین های وطن و خاک میهن اسلامی آزاد و قریب صد قبضه توپ های سبک و سنگین به غنیمت گرفته شد. حسن مقدم را فرا خواندم و ماموریت تاسیس توپخانه سپاه را به او دادم. اولین بار بود که سپاه در جنگ صاحب توپخانه می شد و در عملیات بعدی یعنی آزاد سازی خرمشهر، در کنار توپخانه بزرگ ارتش، غرش توپخانه سپاه هم به گوش می رسید.  

سردار وحیدی؛ پشتوانه‌ای برای نظام، خاری در چشم دشمنان

سردار سرلشکر پاسدار شهید حسن تهرانی مقدم همواره با فعالیت‌های خود پشتوانه‌ای برای نظام مقدس جمهوری اسلامی و خاری در چشمان دشمنان آن بود. او بدون شک نمونه‌ای از متخصصان متعهد در عرصه اقتدار و سربلندی ایران و از مجاهدانی بود که پس از سال‌ها عشق و حماسه همچنان به مجاهدت در عرصه علمی و تحقیقات دفاعی همت گمارد.

با حسن مقدم در حالی که حدود بیست سال داشت آشنا شدم، در عملیات فتح المبین به شهید حسن باقری گفتم انشااله در این عملیات موفق می شویم و ممکن است تعدادی از توپ های عراقی را به غنیمت بگیریم، باید آنها را سازماندهی کرده و در عملیات های بعدی بکار گیریم فردی را به من معرفی کن تا حکم تاسیس توپخانه سپاه را به او بدهیم. حسن تهرانی مقدم را پیشنهاد کرد

سرلشکر غلامعلی رشید:

شهید تهرانی مقدم یک شخصیت برجسته نظامی و کم‌نظیر در نیرو‌های مسلح بود. البته آن شهید مظلوم خواهد ماند و هر چقدر درباره او گفته شود، در حد شأن او نخواهد بود. شهید مقدم بنیانگذار قدرت موشکی سپاه بود و ضربات سنگینی به بعثی ها و منافقین وارد کرده بود. در طول این 30 سال وارد هر عرصه‌ای که میشد، اثرات بسیار عظیمی از خود به جای می گذاشت. شهید مقدم مردی با تفکرات متعالی،اراده قوی و اخلاص بسیار بود. همه نظامیان باید به این شهید افتخار کنند؛ البته همراهان او از برجستگان نیرو‌های مسلح بودند.

سردار شهید حسن تهرانی مقدم‌

 

سرلشکر رحیم صفوی؛ گام‌های بزرگ برای اقتدار نظامی سپاه

سردار مقدم بنیانگذار سپاه پاسداران و بنیانگذار سیستم‌های نظامی و فرماندهی دانشمند، عارف و مخلص و مجاهدی بزرگ بود. هشت سال دفاع مقدس و 23 سال پس از آن دوران امتحانات عظیمی بود که او با عزم و اراده پولادین با عشق و ارادت به رسول خدا و عترت طاهرینش، خصوصاً حضرت فاطمه زهرا (س) و امیرالمؤمنین(ع)، در جهت رسیدن به جهاد خودکفایی و اقتدار نظامی سپاه قدم‌های بزرگ و آرمانی سترگی برداشت.

سردار محمد کاظمی؛ شهادت و جوشش مضاعف

قطعاً همکاران این شهید عزیز مسیر او را با پشتگرمی بیشتر ادامه داده و اجازه نخواهند داد راه او با خللی روبه‌رو شود. شهادت سردار مقدم قطعاً موجب ایجاد جوشش مضاعف در میان همکارانش خواهد بود و همه برادران در سپاه با همین روحیه، راه و روش شهید مقدم را ادامه خواهند داد.

 

سردار امیر‌علی حاجیزاده؛ راه سردار شهید مقدم توقف ناپذیر است

تهرانی مقدم مجاهد بزرگی بود که ترجیح می داد گمنام باشد. او از جنس حسین خرازی، همت، احمد‌کاظمی و دیگر شهدا بود. و از کار‌های برجسته ایشان تربیت و پرورش افرادی از جنس خود بود. شهید مقدم ستاره پنهانی در آسمان سپاه بود و البته از جنس ایشان بسیار زیاد در سپاه وجود دارد که اکثراً در طبقه خود شهید مقدم هستند.

شهید مقدم صفی را پشت سر دارد که با هیچ ابزاری قابل دیدن نیستند و نتوانستند مانع از ادامه مسیر شوند، دشمنان بدانند با رفتن شهید مقدم راهش متوقف نمی شود و آنها از این موضوع خوشحال نباشند.

با پایان جنگ سردار مقدم وارد تحقیقات و توسعه فعالیت‌های مرتبط با ارتقای قدرت بازدارندگی نظام شد و در سازمان جهاد سپاه به عنوان مسئول سازمان جهاد فرماندهی کل سپاه مشغول به خدمت شد که تا روز آخر هم به عنوان مسئول این سازمان در ایجاد یک توان علمی و دانشی پایه و زیر‌بنایی مشغول کار‌های علمی و تحقیقاتی بود تا به درجه شهات نایل شد.شهید تهرانی مقدم سرانجام در مسیر کارهای علمی و تحقیقاتی که انجام می دادند، به شهادت رسید

سردار موسوی؛تا لحظه شهادت مشغول تحقیقات بود

شهید تهرانی مقدم تا روز آخر به عنوان مسئول سازمان جهاد خود‌کفایی سپاه در ایجاد یک توان علمی و دانشی پایه و زیر‌بنایی مشغول کار‌های علمی و تحقیقاتی بود تا به درجه شهادت نایل شد.

ایشان از فرماندهانی بود که از ابتدای شکل‌گیری سپاه به عضویت سپاه در آمده بود و در بنیانگذاری مجموعه‌های ادوات، توپخانه و موشکی سپاه و ایجاد یک قدرت بازدارنده برای نظام نقش کلیدی و اساسی داشت و تقریباً دوران دفاع مقدس را کاملاً در صحنه‌های نبرد بود. با پایان جنگ سردار مقدم وارد تحقیقات و توسعه فعالیت‌های مرتبط با ارتقای قدرت بازدارندگی نظام شد و در سازمان جهاد سپاه به عنوان مسئول سازمان جهاد فرماندهی کل سپاه مشغول به خدمت شد که تا روز آخر هم به عنوان مسئول این سازمان در ایجاد یک توان علمی و دانشی پایه و زیر‌بنایی مشغول کار‌های علمی و تحقیقاتی بود تا به درجه شهات نایل شد.شهید تهرانی مقدم سرانجام در مسیر کارهای علمی و تحقیقاتی که انجام می دادند، به شهادت رسید.


نام:
ایمیل:
* نظر: