کد خبر: ۲۳۷۹۳
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۸

در اولین روز مرداد ماه سال 1345 و در خانواده ای مذهبی در شهر شیراز چشم به جهان گشود. در هفتمین بهار زندگی پا به عرصه درس و دانش گذاشت و دوران راهنمایی را با موفقیت پشت سر نهاد. اندک زمانی پس از شروع دوره راهنمایی قیام مردم مسلمان علیه رژیم ستمشاهی به اوج خود رسید و او با شور و شوقی وصف ناپذیر به صف انقلابیون پیوست و پس از پیروزی انقلاب علیرغم سن کم با حضور در مسجد ظهراب بیگ و عضویت در گروه مقاومت به پاسداری از ارزش های اسلامی پرداخت. مدتی پس از جنگ تحمیلی و در سن 15 سالگی به جمع طلایه داران عشق در جبهه های نبرد پیوست و با حضور دائمی خویش در اغلب عملیات ها شرکت جست. به طوری که 11 بار مجروحیت، تنها گوشه کوچکی از حماسه آفرینی های این پاسدار جان بر کف است.
استقامت و پایداری، عشق و ارادت به اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، توجه ویژه او به انجام به موقع فرائض دینی و احترام به پدر و مادر و همچنین صمیمیت سرشارش با همرزمان از ویژگی های بارز آن سردار سلحشور بود که هرگز از یاد ها نخواهد رفت.
شهید ناصر ورامینی که مسئولیت های متعددی از فرماندهی گروهان تا جانشین گردان بر عهده گرفته بود و با جبهه ها پیوند نا گسستنی داشت، سرانجام در عملیات والفجر 10 در منطقه خرمال پس از اصابت تیر به سینه مجروحش، آرام و سبکبال در بی نهایت آسمان به پرواز درآمد و با پیکری خونین به خیل شهدای هشت سال دفاع مقدس پیوست.
آن عصاره تقوا اندکی قبل از شهادت و در آخرین ملاقات با خانواده، به همسر فداکارش سفارش می کند که نسبت به نگهداری فرزندی که قرار بود چند روز بعد متولد شود کوشا باشد و او را چنان سربازی جان بر کف برای حفظ دستاوردهای انقلاب تربیت کند.
با مرور فرازی از وصیت نامه آن عزیز ، دل به کلام نورانی اش می سپاریم:
بارالها! به درگاهت شکر می گذارم که سعادت حقیقی را نصیبم کردی و مرا با پیروان حسین همراه کردی و ... از ظلمت به نور رهنمون ساختی و شراب عشقت را به من نوشاندی و در زمره کسانی قرار دادی که در راه تو نبرد می کنند.
/224224
مطالب مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر: