کد خبر: ۲۳۷۹۵
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۲
امیدوارم که برادران و خواهران نمازشان ترک نشود و همانطور که عشق به حسین(ع)، مهدی(عج) و خمینی دارید، ادامه داشته باشد و دست از این عمل نکشید
اللهم ارزقنی توفیق الشهادت فی سبیلک
قال رسول الله (ص): فوق کل بر بر حتی یقتل الرجل فی سبیل الله فاذا قتل فی سبیل الله فلیس فوقه بر.
برتر از هر کار نیک، نیکی دیگری است تا آنگاه که مرد مسلمان در راه خدا کشته شود (یعنی شهادت) دیگر هیچ کار نیکی برتر از آن نیست.
خدایا! تو میدانی که برای لقاء تو به جبهه آمدم و امید جز به وصل تو نیست و تو دست رد بر سینه امیدواران نمی زنی.
خدایا! می دانی که رو سیه ام، از گذشته تلخم و از صفات رذیله ام؛ و از گناه کثیرم فقط تو آگاهی؛ و خودت فرمودی که برای توبه بیایید. تو فرمودی که توّابین را دوست داری و هم اکنون آمده ام. و با نگاه امید به تو می نگرم و می دانم که قول تو حق است.
بارالها! به درگاهت شکر می کنم که سعادت حقیقی را نصیبم کردی و با حسینیان همراه کرده و در جبهه ها راه دادی و هم نوای مجاهدان قرار دادی و مرا از لهویات دنیا به انوار الهی سوق دادی و شراب عشقت را به من نوشاندی و در زمره کسانی که در راه تو نبرد می کنند قرار دادی.
هیچ یک از اقسام مرگ ها افتخار آمیز نیست؛ تنها شهادت است که در هاله ای از تقدس، شرافت و افتخار قرار داد. پس شما دوستانی که هنوز به جیهه نیامده اید یا در گروه های مقاومت شرکت نکرده اید! جای شهدا را در گروه های مقاومت و جبهه ها پر کنید، باشد که شما هم سر به زانوی سرور شهیدان، حسین بن علی(ع) گذاشته  و لبخند شادی بزنید.
پدر جان و مادرم، نمی دانم که چطور از شما تشکر کنم چون نتوانستم زحمات شما را بر خودم جبران نکنم. چون تو مادر خوبم در برابر فاطمه زهرا(س) و شما پدرم در برابر حسین(ع) رو سفید در آمدید و می توانید این جمله را زبان حال خود قرار دهید: 
«خداوندا! تو را شکر می کنم که توانستم امانتی را که به من دادی صحیح و سالم پس بدهم»
من خودم امانتی دست شما بودم و حال پیش صاحبم رفتم. از پدر بزرگوارم می خواهم که برای من قرآن بخواند و اگر امکان دارد شب اول قبر نماز لیله الدفن بگذارد و مدتی روزه دارم، امید است که از پول خودم برایم بخرید و بقیه پول را به جبهه بدهید.
امیدوارم که برادران و خواهرانم نمازشان ترک نشود و همانطور که عشق به حسین(ع)، مهدی(عج) و خمینی دارید، ادامه داشته باشد و دست از این عمل نکشید اگر کسی از من بدی دیده امیدوارم که حلالم کند.
اما زحمات شما استادان عزیزم را فراموش نخواهم کرد و امیدوارم که بعد از من نگران نبوده و شیون و زاری نکنید.
به امید فتح کربلای حسینی.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار.
کسی که سالها منتظر شهادت بود و رفت.
والسلام.
شهید ناصر ورامینی سال 1345 درشیراز است. ایشان در تاریخ 30/12/1366 در منطقه عملیاتی خرمال به فیض عظمای شهادت رسیدند.
/224224
مطالب مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر: