آخرین اخبار
کد خبر: ۲۴۳۰
تاریخ انتشار: ۰۴ مهر ۱۳۹۰ - ۱۰:۴۷
در طول دهه80 حسني مبارك رئيس جمهوري مصر حدود 5/3 ميليارد دلار موشك و تسليحات به عراق فروخت. مبارك در ملاقات خود با بوش (بوش پدر) در سال 1986 (1365 ه.ش) مصر را به كانالي براي صدور انواع فناوري‌هاي موشكي ناتو- كه شركت‌هاي پوششي اروپا به بغداد قاچاق مي‌كردند

مورخين در پس هر واقعه تاريخي نقشه‌ها و اهدافي علاوه بر آنچه كه در ظاهر نمود پيدا مي‌كند را جستجو مي‌كنند تا با قرار دادن اسناد و گزارشات مختلف در كنار يكديگر بتوانند تحليل درست و واقع‌بينانه‌اي از يك حادثه تاريخي ارائه دهند. در اين گزارش كوتاه بر آنيم تا با بيان گوشه‌هايي از لايه‌هاي پنهان هشت سال جنگ تحميلي، نقش كشورهاي غربي و حاميان عرب رژيم بعث عراق را در تجهيز و تشويق صدام براي مقابله با انقلاب نو پاي ايران اسلامي با هدف بر هم زدن توازن منطقه‌اي و قومي را متذكر شويم.
صدام حسين رئيس جمهور مخلوع عراق همراه با ديگر متحدان عرب و غربي خود با هدف سركوب انقلاب اسلامي ايران و تجزيه آن –كه آن را از اهداف همه اعراب اعلام كرد- بر اين كشور آتش گشود. چنانكه طارق عزيز معاون نخست وزير وقت عراق اعلام مي‌‌كند كه «چند ايران كوچك بهتر از ايران واحد است و ما از شورش قوميت‌هاي مختلف حمايت مي‌كنيم و همه سعي خود را در تجزيه ايران به كار خواهيم بست».
اين سخنان در حالي است كه «طه ياسين رمضان» نخست وزير وقت عراق دليل حمله به
خاك ايران را تنها به خاطر قرارداد 1975 و يا چند صد كيلومتر و نصف اروند رد كرده و اعلام مي‌كند «اين جنگ به خاطر سرنگوني جمهوري اسلامي است».
صدام حسين با حمله غافلگيرانه به ايران در 31 شهريور 1359 و اشغال خرمشهر كه از آن به «مرواريد شط العرب» تعبير مي‌نمود، خود را بر قله پيروزي متصور كرده و گمان مي‌كرد كه چند روز ديگر نهار را در تهران صرف مي‌كند! اما نيروهاي عراقي با مقاومت 45 روزه دهها تن از نيروهاي سپاه و بسيج و مردم محلي مواجه شد كه با كمترين سلاح و مهمات و تا آخرين توان خود ايستادگي كردند.
ايستادگي همه جانبه مردم ايران همه رؤياهاي صدام را به عنوان «ژاندارم منطقه» فرو پاشيد به طوري كه حسين الكامل –داماد صدام-  شرايط روحي صدام را به هنگام فتح خرمشهر توسط نيروهاي ايراني بسيار بد توصيف كرده و مي‌گويد: «وقتي خرمشهر آزاد شد به حدي فشار روحي بر صدام زياد بود كه در 24 ساعت اول يك پزشك دائما بالاي سر صدام بود».
با فتح خرمشهر به دست رزمندگان اسلام ستون فقرات ارتش عراق در هم شكست و كشورهاي غربي به خصوص آمريكا، فرانسه، انگليس، آلمان و حاميان عرب صدام كه تا آن زمان در صدد از بين بردن انقلاب اسلامي ايران، به وسيله عراق بودند؛ از آن پس با فتح خرمشهر، تمام توان خود را براي جلوگيري از سقوط صدام به كار بردند.
خدمات تسليحاتي و اطلاعاتي غرب به عراق در جنگ عليه ايران
آمريكا و كشورهاي اروپايي براي متوقف كردن گسترش انقلاب اسلامي به جهان عرب به
وص حوزه خليج فارس كه بزرگترين تأمين كننده منافع آنان در خاورميانه مي‌باشد، تمام تلاش و قواي فكري و نظامي خود را در اين راه منسجم كردند، تا جايي كه حتي در تجهيز و تشويق عراق به استفاده از سلاحهاي كشتار جمعي و شيميايي چيزي فروگزار ننمودند.
سازمان ملل متحد طي گزارشي به كمك‌هاي كشورهاي غربي به برنامه‌هاي تسليحاتي عراق اشاره مي‌كند و مي‌نويسد: «عراق تسليحات خود را از 150 شركت آلماني، آمريكايي و انگليسي تهيه كرده است. براساس گزارشها، دولت عراق از سال 1975 توسط 80 كمپاني آلماني، 24 شركت آمريكايي و حدود 12 شركت انگليسي و چند شركت سوئيسي، ژاپني، ايتاليايي، فرانسوي، سوئدي، برزيلي و آرژانتيني تجهيزات دريافت كرده است. آلمان بيشترين كمك را به برنامه اتمي با 27 شركت و آمريكا با 24 شركت انجام داده‌اند.»
نخستين اقدام آمريكا در حمايت آشكار از صدام حذف نام عراق از فهرست كشورهاي مظنون به حمايت از تروريسم بين‌المللي در فروردين 1361 بود تا از اين پس عراق استحقاق دريافت كمك‌هاي ايالات متحده را داشته باشد.
آمريكا به پيشنهاد ويليام كيسي (رئيس وقت سيا)، تحويل بمبهاي خوشه‌اي به عراق را در اولويت قرار داد. بمبهاي خوشه‌اي موسوم به چرخ گوشتهاي هوايي، كارآمدترين سلاح براي در هم شكستن امواج انساني به شمار مي‌روند. چنانچه اين بمبها درست عمل كنند مي‌توانند در وسعتي به اندازه 10 برابر زمين فوتبال هر كسي را كشته يا زخمي كنند.
شبكه تلويزيوني ABC آمريكا در برنامه‌اي اعلام مي‌كند كه صدام حسين از يك شركت
آمريكايي به نام «آل كولاك» در بالتيمور، بيش از 500 تن ماده شيميايي به نام «فيودي گليكول» خريداري نموده كه اين ماده در صورت مخلوط شدن با اسيد كلريدريك به گاز خردل تبديل مي‌شود.»
همچنين اين شبكه فاش مي‌كند: يك شركت خصوصي آمريكا در دهه 80 با گرفتن مجوز از طرف وزارت بازرگاني آمريكا نمونه‌هايي از مواد بيولوژيكي و ميكروبي را به عراق صادر كرده‌اند كه اين مواد از نوع ضعيف شده نبوده و قادر به توليد مثل بوده‌اند. در ميان آنها ميكروب سياه زخم، طاعون و همچنين يك باكتري سمي به نام «ستريديوم باتوليني» به چشم مي‌خورد.»
ايالات متحده آمريكا علاوه بر ارائه مشاوره‌هاي نظامي گسترده به عراق، مانع از ارسال تسليحات خريداري شده ايران كه قبل از انقلاب هزينه آن پرداخت شده بود، مي‌شد به طوري كه وزارت دفاع آمريكا 110 ميليون دلار براي خريد 11 فروند هلي‌كوپتر شنوك -47 س ايتاليايي پرداخت تا اين هلي‌كوپترها كه به سفارش شاه ايران با 425 ميليون دلار خريداري شده بود به دست ايران نيفتد.
پيوند ماهواره‌اي در صدر توافقات بلند مدت عراق و آمريكا بود و در مورد تحركات نيروي هوايي ايران نيز اطلاعات با ارزشي در اختيار ارتش عراق قرار مي‌گرفت. اين اطلاعات را آواكس‌هاي آمريكايي مستقر در رياض، به كمك پرسنل آمريكايي از منطقه نبرد جمع‌آوري مي‌كردند. درهمين راستا مجتمع پيشرفته و پرهزينه‌اي دربغداد ساخته شد تا اطلاعات مستقيما ازماهواره دريافت شده وپردازش بهتري ازاطلاعات برروي عكس‌ها صورت گيرد.
باواگذاري راديوهاي كد گذاري شده به خلبانان عراقي، آنها امكان ارتباط مستقيم با افسران مستقر در كشتي‌هاي آمريكايي حاضر در خليج‌فارس را داشتند. اين روابط روزانه باعث شد تا هواپيماهاي عراقي بتوانند نفتكش‌ها و كشتي‌هاي تجاري به مقصد ايران را شناسايي كنند.
آمريكا نه تنها به طور پنهان جزو حاميان اصلي عراق در استفاده از سلاحهاي شيميايي و ميكروبي در جنگ عليه ايران بود بلكه از تصويب قطعنامه‌هاي سازمان ملل بر عليه عراق در استفاده از اين نوع سلاحها، جلوگيري كرده و حتي در مواقعي اين حمايت را آشكارا بيان مي‌نمود. چنانكه «ريچارد مورفي» معاون اسبق وزير امور خارجه آمريكا اعلام مي‌كند: «تا زماني كه عراق از سلاحهاي شيميايي در دفاع از خاك خود و در مقياس محدود استفاده مي‌كند توسلش به اين سلاح «قابل درك» است. از سوي ديگر حتي شوراي امنيت تحت فشار آمريكا درخواست ايران را براي استقرار هيأتي دائمي در تهران جهت بررسي و گزارش موارد كاربرد سلاحهاي شيميايي رد كرد.
«سرلشگر وفيق السامري» مسئول اسبق بخش ايران استخبارات عراق در مصاحبه‌اي اعتراف مي‌كند: هفته‌اي سه روز و گاهي تمام طول هفته را به سفارت آمريكا در بغداد مي‌رفتم و از آنها پاكتهاي سياه رنگي مي‌گرفتم كه حاوي اطلاعات ماهواره‌اي از آخرين تحولات جبهه ايران بود. او در كتاب «ويراني دروازه شرقي» در مورد اطلاعات ماهواره‌اي مي‌گويد: اين عكسها به گونه‌اي بود كه ما به راحتي مي‌توانستيم تصاويرسربازاني كه در پادگان‌هاي ايران درحال آموزش هستند را مشاهده كنيم، حتي كسي كه دررژه‌ دست و
پايش رابه اشتباه حركت مي‌داددراين عكس‌ها مشخص بود. هنگامي كه كارخانه‌هاي سيمان را بررسي مي‌كرديم تعداد كيسه‌هايي كه در روي كاميون‌ها قرار داشت را به راحتي شمارش مي‌كرديم، درعين حال ماهواره‌ها نتايج حملات هوايي و موشكي را نيز گزارش مي‌كرد.
وي در بخشي ديگر از اعترافاتش به نقش شوروي سابق در ارائه اطلاعات اشاره مي‌كند و مي‌گويد: با پرداخت 2 هزار دلار به يك افسر اطلاعاتي روس تمام اطلاعاتي كه درباره ايران مي‌خواستم به دست آوردم. چالز فيليپ ديويد در كتاب «جنگ خليج فارس؛ توهم پيروزي» مي‌نويسد: شوروي بزرگترين تأمين‌كننده نيازهاي تسليحاتي عراق است.
«حسين الكامل» داماد صدام با سفر به بروكسل، طي امضاي قراردادي با دكتر جرالد بول –كه با حمايت پنتاگون بر روي پروژه ساخت بزرگترين توپ دنيا (HARP) در دانشگاه مك گيل كانادا به فعاليت مي‌پرداخت- سفارش ساخت چهار سوپر توپ را با هزينه ده ميليون دلار داد كه نمونه اوليه آن داراي لوله توپي به طول 56 متر و كاليبر 530 ميليمتر بود و طول لوله‌ها 107 متر و قطر دهانه آنها يك متر بود و در هر بار شليك گلوله‌اي حاوي ده تن مواد منفجره را پرتاب مي‌كرد و سه توپ ديگر تقريباً سه برابر اين توپ بودند. ساخت اين توپ با نام «بابل» در دامنه يك كوه در عراق آغاز شد.
دررأس كشورهاي اروپايي حامي جنايات جنگي صدام كشور آلمان قرار دارد، چندان كه در توسعه و تجهيز عراق به سلاحهاي شيميايي مقام نخست را داراست. ساخت مجتمع سامره عراق به عنوان «بزرگترين كارخانه سلاح شيميايي جهان» در كارنامه تسليحاتي اين كشور به چشم مي‌خورد. شركت آلماني «كارل كولمب» در مجتمع سامره 6 خط توليد سلاح شيميايي به نام احمد، محمد، عيسي، عاني، مداي و قاضي را ايجاد كرد كه اولين آنها در سال 1983 (1362 هـ.ش) و آخرين آن در سال 1986 (1365 هـ.ش) تكميل شد. از گاز خردل و اسيد پروسيك تا گازهاي عصبي سارين و تابون در اين كارخانه توليد مي‌شد و در خمپاره، راكت و گلوله‌هاي توپ جاسازي مي‌شدند.
يك شركت بلژيكي نيز به نام «سيكس كو» طي 4 سال 17 پايگاه هوايي و چند مقر نظامي در عراق ايجاد كرد. پروژه‌هاي «عكاشات» و «القائم» كه از بزرگترين كارخانه‌هاي آزمايشي و توليد فسفات در جهان بود توسط «سايبترا» كنسرسيوم بلژيكي بنا شد.
«كارلوس كاردوئن» رئيس صنايع «كاردوئن» كه با همكاري شركتهاي آمريكايي فعاليت مي‌كرد، به تشويق مقامات ارشد شيلي به خصوص «ژنرال پينوشه» ديكتاتور سابق شيلي مقادير زيادي «زيكونيوم» را از آمريكا براي ساخت بمبهاي خوشه‌اي وارد و آنرا براي عراق ارسال كرد.
فرانسه در ژانويه 1981، تحويل 60 فروند ميراژ F1 مجهز به موشك را كه پيش تر به عراق متوقف شده بود از سر گرفت. همچنين در سال 1982 (1361 هـ.ش) به دنبال خروج ديپلمات‌هاي فرانسه از تهران اين كشور اقدام به تحويل 5 فروند هواپيماي سوپر استاندارد مجهز به موشك‌هاي اگزوست به عراق كرد. در سال 1986 سازمان‌هاي اطلاعاتي فرانسه برآورد كردند كه اگر فرانسه سه هفته از ارسال كمك به عراق خودداري كند اين كشور شكست خواهد خورد.
همزمان با تكميل راكتورهاي هسته‌اي عراق توسط فرانسه، برزيل در سال 1979 جهت همكاري‌هاي هسته‌اي قراردادي ده ساله با عراق امضا كرد كه براساس آن برزيل متعهد بود كه مقادير زيادي اورانيوم طبيعي و غني شده با درصد كم، تكنولوژي هسته‌اي، تجهيزات و آموزش مربوطه را در اختيار عراق قرار دهد.
معامله 6/1 ميليارد دلاري طرح ولكان يكي از شيرين‌ترين معاملات فرانسه با عراق بود. با خريد 38 توپي كه موضوع قرارداد بود، عراق از شركت فرانسوي TRT يك فيوز فوق‌العاده و پيچيده‌اي خريد كه با نصب آن برروي دماغه خمپاره، موجب مي‌شد تا خمپاره قبل از رسيدن به زمين منفجر گردد و تا يك كيلومتري همه موانع را درو كند.
پس از بمباران شيميايي مناطق مختلف جنگي توسط عراق، مأموران سازمان ملل يكي از نمونه‌هاي بمب شيميايي عمل نكرده را در منطقه يافته و آن را ساخت كشور اسپانيا اعلام مي‌كنند.
عراق 9 ميليون مين ضد نفر به ارزش 225 ميليون دلار را از شركت «والسلا» كه 50 درصد آن تحت مالكيت شركت فيات است خريداري كرد و آن را در جنگ عليه ايران به كار بست.
براساس اسنادي كه شركت «اسنياتچينت» -كه از مراكز هسته‌اي ايتاليا و وابسته به گروه فيات است- ارائه كرده است، اين شركت با فروش چهار آزمايشگاه هسته‌اي و سه سلول داغ به كميسيون انرژي اتمي عراق موافقت كرده است. به اعتقاد «ويلسون» مدير بخش فيزيك دانشگاه هاروارد اين پروژه ايتاليايي سالانه 8 كيلوگرم پلوتونيوم در اختيار عراق قرار مي‌داد كه براي توليد يك بمب اتم كافي بود. درست چند روز قبل از حمله صدام به ايران، عراق اعلام كرد كه ايتاليا را به عنوان شريك عمده و اصلي خود براي تجهيز نيروي دريايي عراق و تربيت پرسنل عراقي انتخاب كرده است. همچنين مقرر شد 1200 افسر نيروي دريايي عراق در ايتاليا دوره ببينند. اين ترجيح دادن ايتاليا بر فرانسه و شوروي يك دليل استراتژيك داشت نه فني؛ عراق مي‌خواست باشگاه حاميان بين‌المللي خود را توسعه و تقويت نمايد.
شركت سوئيسي به نام شركت مهندسي «آلسا الوسوئيس» واحد توليدي خاصي در كارخانه «القائم» عراق ايجاد كرد تا با استخراج نمك‌هاي فلوئور، فلوئور آمونيم از اسيد فسفريك مايع بدست آورد كه اين ماده در ساخت بمب اتم كاربرد دارد.
در سال 1987 (1366) برنامه‌هاي تسليحاتي عراق شتاب بي‌سابقه‌اي پيدا مي‌كند. شركتهاي بزرگ توليد كننده باروت جنگي در اروپا كه شامل 13 شركت از كشورهاي سوئد، هلند، ايتاليا، بلژيك، سوئيس، آلمان، فرانسه، اسكاتلند، فنلاند مي‌شدند تمام تلاش خود را براي جلوگيري از توقف جنگ به كار بردند، چرا كه به بركت اين جنگ چرخ كارخانه‌هاي آنها سرعت بيشتري مي‌گرفت.
گلچيني از همكاري برخي كشورهاي عربي در جنايات صدام
برخي از كشورهاي عربي آنچنان كمر همت در حمايت از صدام بسته بودند كه با مرور برخي اسناد تاريخي و گزارشات گمان مي‌رود در ارائه كمكهاي مالي، نظامي و ... از يكديگر سبقت مي‌گرفتند. چندان كه افتخار شليك اولين گلوله در جنگ عراق عليه ايران نصيب ملك
حسين شاه اردن مي‌شود كه او از داخل يك تانك به طرف ايران اولين گلوله را شليك كرده و به نمايندگي از سران كشورهاي عرب، شروع جنگ را به صدام تبريك مي‌گويد!
در طول جنگ تحميلي عراق عليه ايران، كشور كويت نه تنها خاك و پايگاههاي هوايي خود را در اختيار عراق گذاشت بلكه 15 ميليارد دلار پول نقد به عنوان وام بلاعوض به عراق داد و اين علاوه بر نفتي است كه كويت براي عراق صادر مي‌كرد.
در طول دهه80 حسني مبارك رئيس جمهوري مصر حدود 5/3 ميليارد دلار موشك و تسليحات به عراق فروخت. مبارك در ملاقات خود با بوش (بوش پدر) در سال 1986 (1365 ه.ش) مصر را به كانالي براي صدور انواع فناوري‌هاي موشكي ناتو- كه شركت‌هاي پوششي اروپا به بغداد قاچاق مي‌كردند- تبديل ساخت.
خبرگزاري رويتر به نقل از «فهد» عنوان مي‌كند كه ارزش اعتبارات، وام‌هاي بي‌بهره و ساير كمك‌هايي كه به شكل محموله‌هاي نفتي يا تجهيزات به عراق به عمل آمده بيش از 5/27 ميليارد دلار است. علاوه بر اين يك ماه پيش از آغاز جنگ زمامداران عربستان سعودي به هنگام استقبال از صدام، گزارش كاملي از وضعيت اقتصادي، نظامي و اجتماعي ايران و حتي تعداد نفرات ارتش، مواضع و تجهيزات قابل بهره‌برداري نظامي ايران و اطلاعات محرمانه جمع‌آوري شده توسط دستگاههاي سري آمريكا را به صدام دادند.
«جعفر نميري» رئيس جمهور وقت سودان درمصاحبه بامجله «اليوسف» چاپ قاهره اعلام كرد: «اعزام نيرو به عراق از تصميمات كنفرانس سران عرب مي‌باشد»؛ در همين راستا عالوه بر سودان كه صدها تن از سربازان ارتش خود رادرسال 61 به جبهه‌هاي جنگ عليه
ايران اعزام كرد، يمن نيز تيپ پياده «العروبه» و اردن نيروي «اليرومك» را به كمك عراق گسيل داشت.
«طه ياسين رمضان» معاون نخست وزير اسبق عراق حضور 14 هزار نيروي عربي را در جبهه عراق تأييد مي‌كند كه از كشورهاي مصر، اردن، تونس، سودان، مراكش و يمن تشكيل مي‌شدند.
شايد اين مطالب قطعات كوچكي از معماري جنگ تحميلي عراق عليه ايران باشد اما با تورق بيشتر اسناد تاريخي و اخبار و گزارشات مختلف فرموده آن پير جماران در گوشمان طنين انداز مي‌شود كه «اين جنگ تمام كفر در برابر تمام اسلام است»؛ پس هوشيار باشيم كه چنين دستهايي همچنان در پس پرده‌هاي نمايش به كارگرداني مي‌پردازند.

نام:
ایمیل:
* نظر: