کد خبر: ۴۰۴۰۶
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۳ - ۲۰:۲۷
دائم اوضو بود، گاهی وقت ها تا به جایی می رسیدیم اولین کارش این بود که وضو بگیرد، حتی اگر وضو داشت. این جمله اش هنوز در گوشم طنین انداز است که می گفت :« وضو نورٌ و...
اجر شهید!

دائم اوضو بود، گاهی وقت ها تا به جایی می رسیدیم اولین کارش این بود که وضو بگیرد، حتی اگر وضو داشت. این جمله اش هنوز در گوشم طنین انداز است که می گفت :« وضو نورٌ و تجدیدهُ نورٌ علی نور».
¬¬¬¬هرکاری می خواست انجام بدهد قبلش وضو می گرفت. من که سر از کارهایش در نمی آوردم. روزی گفتم بابا این چه کاریه، چرا وقت غذا خوردن، وقت بیرون رفتن، حتی وقت خوابیدن وضو می گیری!
خندید و گفت: «وقتی پای سفره می نشینم، مهمان خدا و امیرالمونینم، خوب نیست بدون وضو باشم. وقتی از خانه بیرون می روم، خدایی نکرده ممکن است تصادفی، اتفاق بیافتد و از دنیا بروم چه خوب که باوضو باشم و اجر شهید ببرم. وقت خواب هم چه دیدی، ممکن است سکته کردم، دیگر از خواب برنخواستم، چه بهتر که با وضو باشم و باز اجر شهید ببرم!»
خاطرات فوق به روایت آقایان مرتضی و حاج عباس پورخسروانی است که از کتاب مقیم کوی رضا(ع) گرفته شده است.
شهید رضا پورخسروانی در خردادماه سال 1343 در شهر شیراز به دنیا آمد و در عملیات پیروزمندانه والفجر8 در تاریخ 22 بهمن ماه سال 1364 به شهادت رسید.
/224224
مطالب مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر: