کد خبر: ۷۳۲۰۵
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۶
هرجا که می خواهید بروید،اول شرط بگذارید که پسر من رزمنده است،ممکن است پسر مان مجروح ،اسیر یا شهید شود.

به علی پیشنهاد ازدواج کردیم.گفت:«هرجا که می خواهید بروید،اول شرط بگذارید که پسر من رزمنده است،ممکن است پسر مان مجروح ،اسیر یا شهید شود.اگر این شرایط را قبول می کنند که قدم پیش بگذارید!»

گفتم «خدایا خودت کارها را درست کن!»

شب پدرش در خواب دیدی سه باونوی محترم در پذیرایی خانه ما ایستاده اند، از آنها می پرسد:«شما که هستید اینجا چه می کنید؟»

جواب می دهند:«ما خدیجه،مریم وساره هستیم و آمده ایم برای عقد عبدالعلی!»

بعد ایشان را تا کوچه ای راهنمایی کردند و به درب خانه ای اشاره کردند ورفتند.صبح رفتیم دنبال همان آدرس،دختری که در آن خانه بود را خواستگاری کردیم،شرایط عبدالعلی را گفتیم و خانواده عروس قبول کردند.

متن فوق گزیده ای از خاطرات شهیدعبدالعلی ناظم پور متولد سال 1340 در شهرستان جهرم است که در سمت فرمانده گردان تخریب لشکر 33 المهدی (عج) در عملیات کربلای 5 در مرز شلمچه در تاریخ 4 اسفند ماه 1365 به شهادت رسید.

برای اطلاعات بیشتر به زندگی نامه شهید مراجعه کنید.
/224224
مطالب مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر: